يك كارگردان انيميشن معتقد است: بچههاي ايراني بايد با تيپها و كاراكترهايي كه زاييده تفكر ما هستند و از پوست و خون ما شكل ميگيرند آشنا شوند.
عليرضا گلپايگاني در گفت و گو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با بيان اين مطلب كه انيميشن سازي ايران، جذب مخاطب را فراموش كرده است گفت: به خاطر رعايت مسايل ارزشي و مذهبي در اين انيميشنها، خود به خود به سمت فضاي سنگيني رفتهايم. در حالي كه بچهها فضاسازي شادتر، راحتتر و خودمانيتر ميخواهند.
وي افزود: به نظر ميرسد مسؤولان فرهنگي ما تصميم گرفتهاند، مقولههاي تفنني و سرگرم كننده را از خارج وارد كنند و مقولههاي ارزشي و فرهنگي را در داخل توليد كنند و از همين رو در بسياري از مواقع به خاطر قداست موضوع ارزشي، جرات ارائه جذابيت به آن را پيدا نميكنيم.
گلپايگاني تاكيد كرد: بايد در داخل تيپها وكاراكترهايي خلق شود كه باعث سرگرمي بچههايمان شود و آن ها تفنن خودشان را از كاراكترهاي خارجي بگيرند.
اين كارگردان انيميشن با بيان اين مطلب كه خلاقيتها و نوآوريهاي زندگي انسان زاييده دوران فراغت اوست اظهاركرد: مديران فرهنگي تصور ميكنند ما نبايد اصلا سرگرمي توليد كنيم وما نبايد فقط به فكر درس دادن به بچهها باشيم.
اين مدرس سينما و انيميشن با بيان اين مطلب كه بايد شخصيتهايي را خلق كنيم كه بچههايمان پوسترهاي آن را دراتاقهايشان نصب كنند اظهار كرد: يكي از شيوههاي ماندگار كردن شخصيتهاي ماندگار توليد عروسكها و تيشرتهاي آنهاست و چنين شخصيتهايي بايد در زندگي جاري بچهها در قالب مجلات مصور، تمبر و دفترچه و... حضور داشته باشند.
گلپايگاني در ادامه يكي از شيوههاي ماندگار شدن و تاثير گذاشتن يك شخصيت انيميشن را در تداوم پخش آن دانست گفت: اگر كاراكتري هر شب يا هر هفته ميهمان خانهها باشد ديده ميشود و مخاطب با آن خو ميگيرد و او را دوست خواهد داشت.
كارگردان انيميشن «پهلوانان» با انتقاد از توليد كارهاي تك قسمتي در موسسهي صبا گفت: توليد كارهاي تك قسمتي مثل ريختن قطره باران روي كوير است و بسياري از كاراكترها نظير «ميكي موس» و غيره از روي تداوم پخش به وجود آمدند به گونهاي كه اگر تكرار نميشدند محبوب هم نبودند.
گلپايگاني با بيان اين كه درايران حداكثر قسمتهاي يك سريال 13 قسمت است گفت: اين امر در حالي است كه در اين سريالهاي انيميشن كمتر از 70 قسمت ساخته نميشود و ما هم نياز به توليدات انيميشن 100 قسمتي داريم.
وي با بيان اين كه مديريت صبا در زمينه كميت توليدات موفق عمل كرده است اظهار كرد: سياست صبا نبايد بر مبناي توليدات زياد كارهاي تك قسمتي باشد، چرا كه دراين صورت نگراني نسبت به كيفيت كارها ايجاد ميشود.
اين كارگردان انيميشن همچنين استفاده از لهجهها و فرهنگهاي مختلف را در خلق شخصيتهاي ماندگار موثر خواند و افزود: در اين صورت كاراكترها قابل باور و دوست داشتني خواهند بود و كاراكتري كه با بخشي ازسرزمين ما صحبت ميكند زنده و باور كرد اين به نظر ميرسد تاثيرات فوق العاده بيشتر بر روي بچهها خواهد داشت البته به شرطي كه درقالب داستانهاي جذاب ارائه ميشود.
گلپايگاني با اشاره به فرهنگهاي متعدد به عنوان يكي از ويژگيهاي خصوصيات فرهنگي كشورمان عنوان كرد: ما متاسفانه راز استفاده از لهجههاي مختلف دور شديم و نميتوانيم كاراكتري را خلق كنيم كه متعلق به شمال – جنوب- شرق و يا غرب كشور باشد چرا كه تصور ميشود اگر يك تيپ جغرافيايي براي كاراكترمان ايجاد كنيم قصد مسخره كردن داريم.
اين كارگردان انيميشن افزود: البته اين امر به خاطر زياده روي و كج رويهايي است كه ديگران مرتكب شدند و شخصيتهاي بومي را به درستي تصوير نكردند.
وي معتقد است در همه جاي دنيا از تيپ سازي و كاراكترها در رابطه با جغرافيا استفاده ميشود.
گلپايگاني با بيان اين مطلب كه بايد كاراكترهايي را خلق كرد كه محبوب بچهها باشد اظهاركرد: بايد كاراكترها پيامهاي اجتماعي را به صورت غير مستقيم منتقل كنند و نبايد به مخاطبان بگويند كه چه بايد بكنند.
وي با اشاره به شخصيت سيا ساكتي در تيزرهاي آموزشي راهنمايي و رانندگي اظهار كرد: اغلب در تيپ سازيها شخصيتهاي نامتعارف كه به گونهاي با شرايط محيط هماهنگ نيستند براي مخاطب جذابتر است و درتيزرهاي راهنمايي و رانندگي سيا مثبت نبود اما خطاهايش و اينكه كارهايي را انجام ميداد كه بقيه آدمها انجام نميدهند جذابش كرده بود.
اين كارگردان انيميشن با بيان اين كه در داستانهاي ايراني تيپهاي جالبي داريم متذكر شد: البته همه قصههاي ما به خاطر نداشتن خصوصيتهاي درام و نمايشي قابليت تبديل شدن به انيميشن و قصههاي كهن را ندارند در عين اين كه خواندني هستند اما شكل نمايشي امروزه را ندارند.
گلپايگاني افزود: مخاطبان انيميشن انتظارات نمايشي دارند. به گونهاي كه در كار گروه افكني، فراز ونشيب باشدو قهرمان داستان مشكلات و ضعفهايي داشته باشد كه اين امر در داستانهاي ايراني كمتر اتفاق ميافتد. كاراكترهاي يكسويه هستند و تغيير و تحول آنها زياد نيست.
وي با بيان اين مطلب كه ميتوان ازداستانهاي ايراني الهام گرفت اظهاركرد: به خاطر تغيير ذائقهاي كه در مخاطب از طريق فيلمهاي زنده و انيميشن به وجود آمده قصههاي قديمي را نميتوان عيني سازي كرد. اما دربين آنها تيپها و كاراكترهاي جذابي نظير رستم، پورياي ولي، امير رسلان نامداروجود دارد كه با امروزي كردن قابليت تيپ كردن را دارند.
كارگردان انيميشن «پهلوانان» در پايان با اشاره به نزديك بودن فرايند قصهها به يكديگر گفت: قصهها به روز و زمان تغيير فرم پيدا ميكنند و برخوردها و عكس العملهايشان امروزي تر ميشود و بچهها قصههاي كهني كه امروزي شده باشند را بيشتر دوست دارد.
انتهاي پيام
نظرات