• دوشنبه / ۲۰ مرداد ۱۳۸۲ / ۱۲:۴۴
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 8205-08353
  • خبرنگار : 71060

تاريخ شفاهي موسيقي از زبان محمدحسن خواجه اميري ( ايرج ) /1/ “اجراي برنامه‌ي گلها با درجه‌ي سرهنگ دومي”

تاريخ شفاهي موسيقي از زبان محمدحسن خواجه اميري ( ايرج ) /1/ 
“اجراي برنامه‌ي گلها با درجه‌ي سرهنگ دومي”
محمد حسن خواجه اميري، معروف به “ايرج” از پيشكسوتان آواز و موسيقي ايراني در چند دهه‌ي گذشته به شمار مي‌آيد. وي متولد 11 ديماه 1311 در روستاي خالد آباد نطنز است. خودش مي‌گويد كه از 6 سالگي علاقه به موسيقي رادر خودش كشف كرده و آواز مي‌خوانده است. وي در گفت‌وگويي تفصيلي با سرويس هنري خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، از تاريخ شفاهي موسيقي و زندگي خود و همچنين مسايل ومشكلات فراروي اين هنر، سخن گفت كه در ذيل مي‌آيد: من در 11 دي ماه 1311 در روستاي خالد آباد نطنز، به دنيا آمدم، هم اكنون پنج فرزند دارم، سه پسر و دو دختر كه پسر آخرم احسان، آهنگساز و خواننده است و استاد مشوق او خودم بوده‌ام و به زودي از او يك اثر قابل توجه روانه بازار مي‌شود. پدربزرگم خواننده بود و رديف مي‌دانست. پدرم هم رديف ها را از او ياد گرفت ومن هم از پدرم. از 6سالگي آواز مي‌خواندم و عاشق اينكار بودم، البته از تعزيه خواني هائي كه به مناسبت هاي مذهبي در محله ها آواز مي‌خواندند هم نكات زيادي را فرا گرفتم طوري كه در كلاس دوم ابتدايي يعني 8 سالگي رديف ها را مي‌دانستم، تا كلاس 6 ابتدايي كه براي ادامه تحصيل به تهران آمديم. من آن زمان به وسيله حميد وفادار به شادروان ابوالحسن صبا معرفي شدم. 2 سال در محضر استاد آموزش ديدم و سپس به وسيله او به راديو معرفي شدم و چون معرفم استاد صبا بود از من امتحان نگرفتند. آن زمان ضبط صوت نبود و صدا مستقيم پخش مي‌شد من جزء خوانندگان اين راديو بودم بعدها هم وارد ارتش شدم. شب هاي جمعه ارتش برنامه‌ي موسيقي داشت كه من اجرا مي‌كردم بعد هم رفتم افسر شدم تا اينكه با درجه سرهنگ دومي باز نشسته شدم. در آن زمان خوانندگاني چون دردشتي، قوامي،قمي، رشيدي، مرضيه، دلكش و روح بخش، گلپايگاني، و شجريان در راديو آواز مي‌خواندند. ارتش هم با برنامه هاي من مخالفتي نداشت و در كنار اين امر، با پيدايش سينما و توليد فيلم هاي فارسي كه در آن همه نوع آهنگ اعم از غزل تصنيف محلي و‌ آواز ساخته مي‌شدبه سمت موسيقي فيلم رفتم، 2 تا 3 تا هم پاپ خواندم كه موفقيت آميز بود يعني به گونه‌اي مي‌خواستم اين موسيقي را هم تجربه كنم. چون به مكمل بودن شعر و موسيقي هم اعتقاد روي همين حساب سعي داشتم شعرهاي در جه يك را در آثارم به كار گيرم. آثار شعرائي چون تورج نگهبان، بيژن ترقي، ابوالقاسم حالت و البته كارهاي مربوط به فيلم فارسي كه شعرايش افرادي چون پورهاشمي، منزوي، شمسا و... بودند. با اكثر آهنگسازان قديمي كار كرده‌ام به جز “ياحقي” كه از او آهنگي در راديو نخواندم اما براي جبران قضيه در يكي از فيلمها، قطعه‌اي را از مرحوم ياحقي اجرا كردم. آن موقع‌ها، كنسرت، زياد متداول نبود چراكه مردم مستمرا از راديو و تلويزيون موسيقي مي‌شنيدند. يادم هست كلاس ششم بودم كه در يكي از فيلم هاي سردار ساكر هندي (بلبل مزرعه با بازي مرحوم مجيد محسني) آواز خواندم بعد هم كه همكاري‌ام با محمد علي فردين - فكر مي‌كنم در فيلم آقاي قرن بيستم - شروع شد. اين ارتباط چنان تنگاتنگ شد كه هر جا كه او بود من هم بودم و هرجا كه من بودم او هم بود. مشوق اصلي من در اين راه دكتر كوشان و سيامك ياسمي بودند برخي دوستان هنرمند در آن زمان نمي‌دانم روي حسادت بود يا دلسوزي كه به من مي‌گفتند تو خواننده برنامه گل ها هستي چرا درفيلم ها آواز مي‌خواني؟ اما من اعتقاد داشتم كه طرفداران فيلم ها به مراتب صد ها برابر راديو و تلويزيون بودند چون سينما آن زمان از اعتبار خاصي برخوردار بود. همكاري متقابل من و فردين فوق العاده بود و در پيشرفت هم موثر بوديم، طوري كه دريافت هاي ما نزديك به هم بود. من آن زمان بابت هر آهنگ 7 هزار تومان مي‌گرفتم، قريبا معادل يا نزديك دستمزد بازيگر نقش اول. به غير از مجيد محسني و فردين به جاي رضا فاضلي، رضا بيك ايمانوردي، منوچهر وثوق،‌ منوچهر صادقپور، ملك مطيعي و ... آواز خواندم. در اين اجراها آهنگ ها قبل از فيلم تعيين مي‌شد البته فردين خوب اجرا مي‌كرد اما بقيه نه چندان. فعاليت هاي موسيقيائي من در راديو تا 2 ماه قبل از انقلاب تداوم داشت. از طرف راديو و تلويزيون وقت هم كنسرت هايي را درخارج از كشور برگزار مي‌كردم تا اينكه انقلاب اسلامي شد. پس از انقلاب، از طرف تبليغات اسلامي سفرهايي 11 ماهه را براي برگزاري كنسرت به كانادا، آمريكا، آلمان و سوئد آغاز و مجددا به ايران بازگشتم و دراين اجراها، موسيقي اصيل ايراني را به بهترين نحو ممكن معرفي كرديم. با موسيقي سنتي، تفاوت دارد در موسيقي سنتي، اركسترهايي كه با سازهاي ايراني مي‌نوازند تا حدي خسته كننده بيرون مي‌دهند اما در موسيقي اصيل، آهنگ‌ها عمدتا با آواز ، ترانه و تصانيف اجرا مي‌شوند. البته نه تنها موسيقي كه اصولا كار هنري مشوق مي‌خواهد و در اين دو دهه اخير به موسيقي اصيل ايراني و اكثر موسيقيدانان قديمي كم توجهي شد. عمده اينها به كار گرفته نشدند يا كناره گيري كردند و موسيقي ما راكد ماند و در جا زد. از همين رو بود كه پس از انقلاب شاهد درخشش موسيقيدانان بزرگ نبوديم البته افرادي چون افتخاري و اصفهاني خوش درخشيدند اما اين ها آهسته آهسته دارند به سمت موسيقي جاز حركت مي‌كنند چرا؟ نمي‌دانم، اما خود من از موسيقي غير اصيل ايراني خوشم نمي‌آيد و سعي دارم اصالت ها را حفظ كنم. البته اينطور كه من شنيده و خوانده ام اين موسيقي ايراني يك دهم آن موسيقي نيست كه در قديم از لحاظ قسمت ها و گوشه ها و آهنگ ها موجود بوده است اين موسيقي هر چند سينه به سينه حفظ شده است اما به مروز بخش هايي از آن از بين رفته است، همين موسيقي است كه وابسته به مليت و زبان يك كشور بوده و جز ميراث فرهنگي آن كشور محسوب مي‌شود. براي حفظ اين موسيقي بايد تلاش كرد و از قديمي ها خواست تا آثار قابل توجهي را ارايه كنند خودم هم تصميم گرفته بودم تا آموزش اين موسيقي را آغاز كنم قرار بود كه شهرداري هم كمك كند اما آنها دنبال كار نرفتند و حالا درصددم با دريافت مجوز از ارشاد تدريس اين موسيقي را آغاز كنم. ادامه دارد...
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha