• یکشنبه / ۲۷ بهمن ۱۳۸۱ / ۱۴:۱۶
  • دسته‌بندی: فرهنگ عمومی
  • کد خبر: 8111-07540.11897

احمد تميم‌داري: وقتي جامعه قدرت تجزيه و تحليل تاريخ را داشته باشد، مورخ نيز از ترس رسوايي بيشتر، در گزارش‌ها دقت مي‌كند

احمد تميم‌داري - پژوهشگر تاريخ - گفت: وقتي جامعه قدرت تجزيه و تحليل تاريخ را داشته باشد، مورخ نيز از ترس رسوايي بيشتر، در گزارش‌ها دقت مي‌كند. لذا توجه به آموزش در اين زمينه بسيار اهميت دارد. وي در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) پيرامون حفظ هويت تاريخي و انتقال آن به نسل بعدي با بيان مطالب فوق اظهار داشت: انسان به علت اينكه داراي اختيار مسئولت و فرهنگ است، تاريخ پيدا مي‌كند. مثلا عنكبوت تاريخ ندارد، براي اينكه عنكبوت هنوز هم به همان روشي تار مي‌تند كه سه هزار سال پيش تار مي‌تنيد؛ ولي انسان به آن شكلي كه در گذشته زندگي مي‌كرده امروز زندگي نمي‌كند. چون تحول و تغيير پيدا كرده است، لازم است كه تاريخ تحول و تغيير براي انسان آشنا شود، تا بتواند به يك برنامه‌ريزي برسد. بنابراين ما بايد حقايق تاريخي، يعني آنچه كه مربوط به كشور ماست را به نسل جوان معرفي كنيم تا نسل‌هاي بعدي وقتي به گذشته خود مراجعه مي‌كنند از پايه و ريشه‌اي برخوردار باشند. وي در ادامه به نحوه نگارش تاريخ اشاره كرد و افزود: اين مساله بسيار مهم است. در گذشته كساني كه تاريخ نوشته‌اند، تعدادي مورخ بوده‌اند كه تحت تاثير حكومت‌هاي حاكم احتمالا امكاناتي را گرفته‌اند، به خواست حكومت‌هاي گذشته تاريخ كشور را تنظيم كرده‌اند . تاريخ كشور ما تاريخ سياسي است و در زمينه‌هاي تاريخ فرهنگي، اقتصادي يا تاريخ فرهنگ مردمي و فرهنگ عامه اطلاعات فراواني نداريم. بيشتر در زمينه جنگ‌، پيروزي و شكست‌هاست. بيشتر تاريخ گذشته تاريخ سياسي است. كساني كه بعدا اين تاريخ‌هاي به صورت سياسي و تحت تاثير حكومت نوشته شده را بررسي و نقاط ضف آنها را بررسي مي‌كنند، قسمت‌هايي كه دروغ نوشته شده است را تكذيب مي‌كنند. در واقع تاريخ گذشته اگر هم غلط نوشته شده باشد در آينده تصحيح مي‌شود و ويراستاري فكري، معنايي و معنوي مي‌شود و چه بهتر كه مورخ از آغاز درست بنويسد. حال در زماني كه زور در كار بود و خطراتي آنها را تهديد مي‌كرد، روي نحوه نوشتن مورخان تاثير مي‌گذاشت و اين سخني است كه تا حدي صحيح است؛ ولي بايد ديد كه هر مورخي تا چه حد مي‌تواند خود را از مسئله تطميع و ديكته شدن اوامر دور نگه دارد. مثلا تاريخي مثل تاريخ بيهقي نوشته مي‌شود كه از متون ادبي هم به حساب مي‌آيد. پس از مطالعه مي‌بينيم بيهقي با ظرافت خاص در حالي كه در دوره سلطان محمود و سلطان مسعود زندگي مي‌كرده و سايه سنگيني در برابرش است، ولي او با احتياط سعي مي‌كند كه در لسان تقدير، پند و موعظه و شعر و ... به گونه‌اي منويات و ضمير خود را در تاريخ منعكس كند. تاريخ‌نويساني كه مثل بيهقي هستند بسيار ارزشمند به حساب مي‌آيند؛ اما نكته بسيار مهمي كه بايد اشاره شود، اين است كه ما بايد تاريخ را به قسمت‌هاي مختلف تقسيم كنيم. علي‌رغم اينكه در گذشته بيشتر تاريخ سياسي نوشته مي‌شده، ما درصدديم كه تاريخ فرهنگي نيز نوشته شود. يعني فرهنگ ايراني و ايران فرهنگي بخشي عظيم از ايران است كه براي نسل حاضر و نسل‌هاي آينده و همچنين براي كشورهاي همجوار و كشورهايي كه در دوردست نسبت به ما به سر مي‌برند، بايد از تاريخ فرهنگي ما مطلع باشند؛ يعني هر بخش از تاريخ ما تنها در جاهايي كه خاص آن است قابل استفاده است. شكست‌هاي نظامي و ... در ايران اگر براي كشورهاي ديگر مطرح شود ممكن است زياد مفيد نباشد. در نقد تاريخ بايد بسيار احتياط كرد ما بايد بدانيم تاريخ هنري ايران با تاريخ سلسله‌هاي سياسي متفاوت است. تميم‌داري افزود: تاريخ مردم ايران و تاريخ فرهنگ ايران تاريخي ديگر است. اما در همين سرزمين‌ها شخصيت‌هاي بزرگ مثل حافظ، مولوي و سهروردي ديده مي‌شوند كه مربوط به فعاليت‌هاي فرهنگي، علمي و آموزشي است كه باعث تربيت چنين افرادي شده است. وي درباره اين موضوع كه مورخان تحت نظارت حكومت چگونه به تاريخ‌نويسي مي‌پردازند، اذعان داشت: مورخان گذشته چون در ذيل حكومت‌ها به سر مي‌بردند هنگامي كه تاريخ مي‌نوشتند جايي نبود كه كتاب را بخرند يا منتشر كنند و تنها در سايه اهميت سلطان بود كه كتاب مي‌توانست منتشر شود. بنابراين مورخ سعي مي‌كرد تاريخ سياسي بنويسد و در اين تاريخ به مدح شاهان بپردازد. اگر مورخان يك رويه آزاد پيدا مي‌كردند و اين ترتيب وجود داشت كه تاريخ مربوط به فرهنگ ايران نوشته شود، ما الان تاريخ جامعي داشتيم كه در عين اينكه به مسائل سياسي مي‌پرداخت، به مسائل فرهنگي و اقتصادي نيز بپردازد. اين پژوهشگر افزود: معلماني كه در كلاس‌ها تاريخ درس مي‌دهند، بايد متد خواندن تاريخ را به نسل جوان بخصوص به دانشجويان بياموزند. ما بايد بدانيم كه اگر تجويز كردن از جانب ديگران مشكل دارد، ما هم نبايد براي آنها تجويز كنيم. ما نمي‌توانيم مورخ را مجبور كنيم. اما در واقع اين معلمان تاريخ هستند كه بايد تجزيه و تحليل را ياد بدهند و با نگرش فلسفي انسان‌شناسي و يك سلسله عناصر شاخص‌هايي را به خواننده بياموزند كه خواننده هر چه را كه مي‌خواند و مي‌شنود فوري قبول يا رد نكند. چرا كه آنها بايد قدرت تجزيه و تحليل متن را داشته باشند. بنابراين به جاي اينكه همه مورخان را موظف كنيم كه چگونه بنويسند، مي‌توانيم دانش‌آموزان و دانشجويان را طوري تربيت كنيم كه توجه به متن داشته باشند. وقتي جامعه قدرت تجزيه و تحليل متن را پيدا كند، طبعا مورخ نيز سعي مي‌كند كه در گزارش بيشتر دقت كند. چون مي‌داند كه اگر مطلب ضعيفي را نقل كند مطمئنا رسوا خواهد شد. ما نمي‌توانيم به سرعت تصميم بگيريم كه چگونه مورخ تربيت كنيم. زيرا اين‌ها مسائلي نسبي هستند، چون هر كس مطالبي را مي‌نويسد، با احتياط مي‌نويسد؛ به دليل اينكه در جهان محدودي به سر مي‌برد. محدوديت و تهديد باعث مي‌شود كه انسان آنچه را كه بايد بنويسد، نمي‌نويسد. او همچنين در پاسخ به اين پرسش كه آيا به نقش تشتت آرا در گزارش‌نويسي تاريخ قائل هستيد، افزود: در نقد اين قضيه، بايد بگوييم كه وقتي ما درباره شخصيت‌هاي سياسي يا نظامي صحبت مي‌كنيم، تشتت آرا زياد است. برخي را در حد يك پيامبر بالا برده‌اند و برخي را به عنوان خونريز معرفي مي‌كنند. ولي ما در رشته تاريخ بايد تمام هم خود را به اين قضيه معطوف كنيم كه به طور همه جانبه و با بررسي اسناد و مدارك به اين كار مبادرت ورزيم . از طرفي بايد با توجه به وقايع گذشته حوادث حال را نيز بازسازي كنيم. چرا كه وضع حاضر مي‌تواند براي ما معياري براي تحليل تاريخ و وضع گذشته باشد و وضع گذشته نيز مي‌تواند براي ما معياري براي سنجش وضع آينده باشد. بنابراين ما بايد به صورت نسبي به مقايسه گذشته و حال بپردازيم و خودمان را نيز جاي مورخ قرار دهيم و بدانيم كه اگر ما جاي مورخ قرار داشتيم، واقعا آن حقايق را مي‌نوشتيم. ما نبايد انصاف را در اين زمينه ناديده بگيريم. اينجاست كه سياستمداران بايد انصاف داشته باشند و اجازه دهند كه آنچه وجود دارد، نوشته شود. زيرا اگر هم اجازه ندهند، در آينده خود به خود كشف مي‌شود. تميم‌داري همچنين درباره‌ي شرايط اقتصادي جامعه و اثر آن بر نظر مورخ، گفت: الان در دوران معاصر بخش‌هاي مصنف در تاريخ به وجود آمده است. در حال حاضر وقتي ما مي‌خواهيم به نوشتن تاريخ بپردازيم، تاريخ را از جنبه‌هاي مختلف مورد بررسي قرار مي‌دهيم. بنابراين اگر كسي تاريخ سياسي مي‌نويسد، باز هم از موضوعات ميان رشته‌اي استفاده مي‌كنند. بنابرايان براي پرداخت به آن‌ها بايد از نظر كارشناسان مختلف استفاده كنيم. در حال حاضر با توجه به توسعه رشته‌هاي دانشگاهي و تخصصي شدن آنها، تاريخ‌نويسي نيز تخصصي شده است. مثلا در دوران مشروطه، جامعه از لحاظ سياسي، مستقل است؛ چون مردم بسيج مي‌شوند تا هويت سياسي كشور را حفظ كنند، ممكن است در مسائل اقتصادي عقب بمانند. اما بايد اين حوزه‌ها از يكديگر تفكيك شوند و هر كس در حوزه تخصص خود بنويسد. چون رشته‌هاي علوم انساني تخصيص يافته هستند. اما از جهتي نيز هر چه كه مورخ به مسائل گوناگون توجه داشته باشد، باز هم نحوه نگرش و تجزيه و تحليل و نحوه برداشت او از وقايع در نوشتن تاريخ موثر است. بنابراين تاريخ‌نويسي به اين شكل نيست كه هر مورخ بيان كرد، بايد صحيح باشد. مورخ بايد بداند كه براي خارج از كشور كتاب مي‌نويسد يا براي داخل. اگر ما براي خارج از كشور كتاب مي‌نويسم، بايد هويت ملي خود را در دنيا حفظ كنيم. طبعا بايد نكات مثبت را نقل كنيم و از نقل نكات منفي خودداري كنيم و نكات منفي را به گونه‌اي مطرح كنيم كه از آنها عبرت گرفته شود. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha