/همراه با سالگشت انفجار نور/ « ادبيات و آزادانديشي » در گفتوگو با كاشاني، سبزواري و اسرافيلي
عباس كيمنش (مشفق كاشاني) - شاعر - دربارهي آزادنديشي و ادبيات به خبرنگار ادبي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: شاعر به هر حال، انديشههاي خود را دارد و در شرايطي كه ناراحت است، ممكن است انتقادي بكند، ولي اين انتقاد بايد سازنده باشد و مثل افرادي كه از ابتدا به انقلاب روي خوش نشان ندادند، خصمانه نباشد.
وي با تاكيد بر اينكه انديشهي شاعران را بايد ارج گذاشت، افزود: بايد واقعا قدر شاعراني كه در اوايل انقلاب با عشق و علاقه در تمام مراحل، همگام انقلاب قدم برداشتند را بدانيم و توجه داشته باشيم كه آنها الان هم اگر آسايش فكري داشته باشند ، كارشان را ادامه ميدهند.
مشفق كاشاني خاطرنشان كرد: شاعر براي بيان احساسش، بايد آزادي داشته باشد و من امروز اين آزادي را حس ميكنم و آزادانديشي را در آثار شاعران ميبينم، البته نه اينكه آنها بخواهند برخلاف انقلاب گام بردارند، اما روي ناراحتي آنها متوجه مسؤولان است و ميخواهند توجه آنها را جلب كنند.
حميد سبزواري ـ شاعر ـ نيز به خبرنگار ايسنا گفت: ادبيات يك وسيله است؛ البته خود كلمه ادب، يعني كلام و اثري كه خالي از معناي سياسي، اجتماعي و از اين دست باشد و وسيلهي فتنه نباشد. در واقع وقتي كسي مودب ميشود، ديگر حقه و دورويي در او راه ندارد و اديب كسي است كه در تمام مراحل زندگي خود، هم در ظاهر امر و هم در باطن، هميشه رعايت حال مردم و سلامت جامعه را ميكند.
وي در ادامه تصريح كرد: اگر ما اسم كاري را ادبيات گذاشتيم ، ولي شروع كرديم به فتنهگري، خراب كردن اذهان مردم، رخنه كردن در ايمان مردم و دور كردن مردم از حقيقتهاي زندگي و نه از واقعيتها ، آن وقت ديگر كار ادبي انجام ندادهايم.
او افزود: متاسفانه امروز همه از واقعيتها ميگويند، واقعيت همين است كه داريم ميبينيم؛ اما حقيقت كجاست؟ در واقع يكي از فتنهگريهايي كه امروز صورت ميگيرد، اين است كه همه از واقعيت صحبت ميكنند و كسي در پي حقيقت نيست.
سبزواري گفت: واقعيت امري است كه چه خوب و چه بد، حادث ميشود و ما همهي آن را نميپذيريم؛ اما حقيقت شكل تمايز اخلاقيات در جامعه و امور جاري بين انسانهاست. امروز دانشگاهيان ما دارند به جاي حقيقتها از واقعيتها صحبت ميكنند؛ مشخص نيست اينها به كجا ميروند. در واقع يا بيسوادند يا فتنهگر.
حسين اسرافيلي - شاعر - نيز با تاكيد بر اينكه ادبيات و آزادانديشي ارتباطي تنگاتنگ با يكديگر دارند، به خبرنگار ادبي ايسنا گفت: وقتي ادبيات را از آزادانديشي بازداريم، در واقع ادبيات فرماليستي و فرمايشي خواهد شد كه هيچ ارزش و اعتباري در بين ملتها نميتواند داشته باشد و اصلا آن نوع ادبيات برخاسته از روح هنرمندانه نخواهد بود.
وي افزود: تنها چيزي كه به ادبيات كمك ميكند، آزادانديشي، آزاديخواهي و ايستادگي در مقابل ظلم و ستم است. حال اگر بخواهيم در برابر اين آزادانديشي موانعي ايجاد كنيم به ادبيات ضربه زدهايم. مثلا گاهي عنوان ميشود تعهد ديني و تعهد انقلابي، ايجاب ميكند كه اين گونه شعر بگوييم، ولي اين در واقع خفه كردن آزادي است.
او در ادامه تصريح كرد: البته هيچ انقلابي، آزادي را خفه نميكند و هر انقلاب و حركتي كه آزادي انسان را محدود كند، ديگر انقلاب نيست . ما در آن صورت خود را فريب ميدهيم، اما در كنار اين، هر انساني اهداف و آرماني دارد و آزادي هم به اين معنا نيست كه ما به بهانهي آزادانديشي نسبت به اهداف و آرمانهاي انقلاب و خون شهيدانمان بيتفاوت باشيم.
اسرافيلي گفت: در هيچ كجاي دنيا آزادي اين نيست كه به آرمانها و اهداف نظام آسيب برسانيم. در واقع آزادگي و آزادانديشي در كنار ادبيات مثل هوا و آب است براي گياه.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات