به گزارش ایسنا، قدس نوشت: «رازهای میلیاردرها را یاد بگیرید»، «یک تصمیم کافی است تا زندگی شما برای همیشه تغییر کند»، «با حضور برترین مدیران ایران به جمع بزرگان بپیوندید» و...؛ اینها تنها بخشی از شعارهایی هستند که این روزها در تبلیغات اینستاگرامی و بیلبوردهای شهر دیده میشوند. همایشهایی با عناوین پرزرقوبرق که وعده موفقیت و ثروت را به مخاطبان خود میدهند؛ اما هزینه حضور در این برنامهها چیزی فراتر از یک تصمیم ساده است.
حقیقتی که در تبلیغات دیده نمیشود
نگاهی به قیمت بلیتها نشان میدهد ورود به این جلسات برای هر کسی ممکن نیست؛ قیمت بلیتهای معمولی از ۱۰میلیون تومان شروع میشود، اما اگر بخواهید جایگاه اول را داشته باشید و کنار چهرههای مطرح دیده شوید، باید ۳۰میلیون تومان بپردازید.
در برخی رویدادها، حتی امکان دریافت لوح تقدیر ویژه هم وجود دارد؛ هزینه این امتیاز چیزی حدود ۵۰میلیون تومان است. بگذارید واضحتر توضیح دهم. چند هفتهای است که تبلیغات گستردهای در فضای مجازی منتشر شده است. تصاویری از مدیران موفق، چهرههای سرشناس، سالنهای لوکس و جوایز براق که همگی نوید یک شب رؤیایی را میدهند. در توضیحات آمده است: با حضور در کنار بزرگان مدیریت، مسیر موفقیت را هموار کنید! اما کمتر کسی میداند برای رسیدن به این جایگاه بیش از تلاش و موفقیت، به یک حساب بانکی پر نیاز است.
در یکی از سالنهای مجلل تهران، افرادی با لباسهای رسمی و ظاهری موجه در حال گفتوگو هستند. فضای لوکس، نورپردازی حرفهای و صدای آرام موسیقی در پسزمینه، حالتی باشکوه به همایش داده است. اینجا کنگره ملی مدیران و نخبگان است. برخی از شرکتکنندگان نه بهخاطر سوابق درخشان مدیریتی، بلکه صرفاً بهدلیل پرداخت هزینه لازم، در لیست «مدیران برتر» قرار گرفتهاند.
چند روز پیش از این مراسم، تبلیغات گستردهای در فضای مجازی دیده میشد. روی یکی از بنرهای تبلیغاتی نوشته شده بود: با حضور برترین مدیران ایران، شما هم به جمع نخبگان بپیوندید!در نقطهای دیگر از شهر، همایش بینالمللی کارآفرینان موفق در یکی از هتلهای معروف تهران برگزار میشود. این مراسم با حضور برخی چهرههای شناختهشده همراه است. عنوان همایش، نوید یک رویداد علمی و آموزشی را میدهد، اما بخش بزرگی از آن به معرفی شرکتها و اهدای جوایز به افرادی اختصاص یافته که در حقیقت برای دریافت این تندیسها هزینه کردهاند.
یکی از شرکتکنندگان که نخواست نامش فاش شود، میگوید: من فقط یک کسبوکار کوچک دارم، اما وقتی برگزارکنندگان این همایش با من تماس گرفتند، گفتند میتوانم به عنوان یکی از چهرههای برتر کارآفرینی معرفی شوم، به شرط اینکه هزینه ۵۰میلیون تومانی برای دریافت تندیس ویژه را پرداخت کنم. در همین زمان، کنفرانس بینالمللی مدیریت و رهبری نیز در حال تبلیغ بلیتهای خود است. هزینه حضور در این همایش برای بلیتهای معمولی از ۱۲میلیون تومان شروع میشود و برای بستههای ویژه تا ۳۵میلیون تومان هم میرسد. در فضای مجازی، تبلیغات این کنفرانس با عباراتی مانند «یک تصمیم کافی است تا زندگی شما برای همیشه تغییر کند!» منتشر شده است.
اما بسیاری از افرادی که در این همایشها شرکت میکنند پس از خروج از سالن، به این نتیجه میرسند که آنچه شنیدهاند، چیزی جز جملات انگیزشی تکراری نبوده است. سخنرانانی که تأکید دارند برای موفقیت، کافی است «باور داشته باشید» اما هیچ مسیر عملی مشخصی را ارائه نمیدهند.
همایش ملی برندهای برتر نیز یکی دیگر از این رویدادهاست که هر سال در تهران برگزار میشود. این مراسم به معرفی و تجلیل از برندهای موفق کشور اختصاص دارد، اما درواقع بیشتر یک فرصت تبلیغاتی برای شرکتهایی است که بتوانند هزینه لازم برای قرار گرفتن در لیست برندهای برتر را پرداخت کنند. بلیتهای ورودی این رویداد از ۸میلیون تومان شروع میشود و هزینه دریافت تندیس ویژه به ۲۵میلیون تومان هم میرسد.
در پایان، بسیاری از شرکتکنندگان این همایشها با دست پر از سالن خارج میشوند؛ یک لوح تقدیر، چند عکس یادگاری و پستی در اینستاگرام که نشان میدهد «امشب به عنوان مدیر برتر قدردانی شدم». اما حقیقت این است این موفقیتها بیش از آنکه نتیجه تلاش واقعی باشند، قابل خریداریاند.
تجربه شرکتکنندگان؛ ناامیدی پس از پایان رویداد
بسیاری از شرکتکنندگان پس از حضور در این سمینارها، با ناامیدی از محتوای تکراری و بینتیجه آن خارج میشوند. یکی از شرکتکنندگان در همایش بینالمللی کارآفرینان موفق میگوید: «انتظار داشتم اطلاعات تخصصی درباره راهبردهای رشد کسبوکار دریافت کنم، اما در عوض مجموعهای از کلیگوییهای بیپایه و اساس را شنیدم». از طرفی، در بسیاری از این رویدادها سخنرانانی که خود را کارآفرینان موفق معرفی میکنند، صرفاً افرادی هستند که از فروش بلیتهای همین همایشها درآمدزایی میکنند و موفقیت آنها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. ناگفته نماند که این روند، محدود به همایشهای کارآفرینی و مدیریتی نیست؛ در حوزههای علمی، فرهنگی، فناوری، پزشکی و حتی مذهبی نیز همایشهایی برگزار میشوند که بیش از ارائه محتوای مفید، به یک تجارت پرمنفعت تبدیل شدهاند.
به عنوان مثال نامنویسی در برخی کنفرانسهای علمی هزینههای گزافی دارد، اما در عمل، مقالات ارائهشده کیفیت بالایی ندارند و حتی در بعضی موارد، مقالات سفارشی و غیرعلمی نیز پذیرفته میشوند.
یا اینکه این روزها همایشهایی با عناوینی مانند «تحول دیجیتال با هوش مصنوعی» یا «کسب درآمد میلیاردی از هوش مصنوعی» با قیمتهای ۱۰ تا ۵۰ میلیون تومان در حال برگزاری هستند. در حالی که بسیاری از شرکتکنندگان پس از پایان مراسم به این نتیجه میرسند که نکته تازهای یاد نگرفته و صرفاً در معرض تبلیغات قرار گرفتهاند.
همچنین برخی جشنوارهها و همایشهای هنری نیز تنها به معرفی آثار و چهرههایی میپردازند که توانستهاند هزینه شرکت را پرداخت کنند، نه آنهایی که واقعاً شایسته دیدهشدن هستند.
یکی دیگر از نمونههای اخیر، کنفرانس بینالمللی صنعت مد و پوشاک ایران است که بیش از آنکه تأثیر واقعی بر صنعت داشته باشد، به صحنهای برای نمایش و تبلیغ تبدیل شده است. ۱۲ و ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، این کنفرانس با مجوز رسمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری توسط انجمن علمی هنرهای تجسمی ایران و دانشگاه علم و فرهنگ در تهران برگزار شد. این رویداد ادعا داشت قرار است بزرگترین گردهمایی طراحان، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران مد در کشور باشد. اما آنچه در تبلیغات ذکر نشده، هزینههای هنگفتی است که برای ورود به این مراسم باید پرداخت کرد.
در یکی از لوکسترین سالنهای تهران، فرش قرمز از ورودی تا جایگاه سخنرانان کشیده شده است. مدلهایی با لباسهای طراحیشده مخصوص این مراسم، در راهروها قدم میزنند و در گوشهای از سالن، افرادی در حال گفتوگو درباره «ترندهای جهانی پوشاک» هستند. اما حضور در این همایش فقط مخصوص کسانی است که بتوانند هزینههای سنگین بلیتها و بستههای ویژه را بپردازند.
برای شرکت در این کنفرانس، قیمت بلیتهای ورودی از ۱۰میلیون تومان شروع میشود اما اگر بخواهید در ردیف جلو بنشینید، با چهرههای مشهور صنعت مد عکس بگیرید و در یک نشست ویژه حضور داشته باشید، این هزینه تا ۴۰میلیون تومان افزایش پیدا میکند.
جالبتر این است که در زمان تهیه این گزارش پیامی برایم ارسال میشود: «کارگاه آموزش فروش طلا، با درآمد حداقل ۵۰میلیون تومان در ماه! ثبتنام فقط برای مدت محدود!». دقیقاً همان الگوی آشنای تبلیغات؛ وعده درآمد بالا، یک فرصت استثنایی و یک پیشنهاد که فقط برای افراد خاص در دسترس است. اما واقعیت این است موفقیت، پشت درهای سالنهای مجلل و کارگاهها اتفاق نمیافتد؛ درواقع موفقیت چیزی نیست که بتوان آن را در یک شب خرید.
همایشها و کنفرانسهای مختلف، چه در حوزه مدیریت، فناوری، علم و حتی فرهنگ، دو روی یک سکهاند. این رویدادها با عناوین پرزرقوبرق، وعده موفقیت و شبکهسازی را میدهند. اما در بسیاری از موارد، تنها یک ویترین جذاب برای فروش رؤیاهایی هستند که با چاشنی جملات انگیزشی به مخاطبان تحمیل میشوند. در نگاه اول این همایشها بهعنوان فرصتی برای پیشرفت معرفی میشوند، اما در عمل بسیاری از آنها چیزی بیش از یک ماشین پولسازی برای برگزارکنندگان نیستند.
پرهیز از همایشهای غیرتخصصی و تبلیغاتی
سید محسن اصغری نکاح، رئیس شورای استانی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره با بیان اینکه یادگیری مداوم در دنیای امروز موضوعی ضروری است و افراد برای ارتقای دانش خود از روشهای مختلفی مانند مطالعه کتاب، مشاهده کلیپهای آموزشی، فیلمها، صوتهای آموزشی و همچنین شرکت در همایشها و برنامههای آموزشی بهره میبرند، به خبرنگار ما میگوید: اما آنچه در جامعه مشاهده میشود، وجود نوعی پراکندگی و نبود انسجام در برخی از برنامههای آموزشی است که با عنوان همایش برگزار میشوند. بسیاری از والدین، جوانان و افرادی که به دنبال رشد فردی و خانوادگی هستند، با انگیزه بالا در این برنامهها شرکت میکنند. اما گاهی درگیر بازاری تجاری میشوند که در آن برخی از برگزارکنندگان تخصص و شایستگی لازم را ندارند. در برخی موارد، این افراد صرفاً به دلیل داشتن فن بیان قوی، دسترسی به فضای مجازی یا برندینگ شخصی، از فرصتها سوءاستفاده کرده و آموزشهایی ارائه میدهند که از استانداردهای لازم برخوردار نیست.
او معتقد است: بهترین راه برای کسب آگاهی، مطالعه کتابهای مفید و سازنده است. در کنار آن، بهرهگیری از برنامههای معتبر مجازی و رسانهای نیز میتواند مؤثر باشد. هرچند ممکن است تمام برنامههای صداوسیما کیفیت یکسانی نداشته باشند، اما بسیاری از برنامههای شبکههای ملی، دارای محتوای آموزشی، تخصصی و حتی سرگرمکننده برای مخاطبان جوان است که میتوان از آنها به عنوان منابع مکمل آموزشی استفاده کرد.
وی ادامه میدهد: در سالهای اخیر، برخی از برنامههای آموزشی با هزینههای بالا و تشریفات غیرضروری برگزار میشوند که ماهیت اصلی آموزش و توانمندسازی را تحتالشعاع قرار داده است. در حالی که آموزش و ارتقای مهارتهای فردی باید با استانداردهای علمی همراه باشد، برخی برگزارکنندگان این رویدادها بیشتر به جنبههای تجاری آن توجه دارند تا به محتوای آموزشی. کسانی که به دنبال یادگیری و توانمندسازی خود هستند، باید به مؤسسات و مراکزی مراجعه کنند که دارای مجوزهای معتبر از نهادهای تخصصی مانند سازمان نظام روانشناسی یا وزارت علوم باشند. برگزارکنندگان این دورهها باید دارای مدارک تحصیلی مرتبط و سوابق علمی مشخص باشند. برای مثال، استادان دانشگاههای معتبر معمولاً دارای صفحات رسمی در سایتهای دانشگاهی هستند که مدارک، سوابق پژوهشی و تألیفات آنها در دسترس عموم قرار دارد. در مقابل، افرادی که این مدارک را ندارند و تنها از طریق تبلیغات مجازی، خود را مطرح کردهاند، ممکن است صلاحیت لازم را نداشته باشند.
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد یکی از شیوههای متداول برای جلب مخاطب در این همایشها را استفاده از چهرههای معروف بیان میکند و میگوید: اما باید توجه داشت شهرت یک فرد به معنای تخصص او در یک حوزه خاص نیست. بسیاری از افراد مشهور که در رسانهها حضور دارند، ممکن است در زمینهای غیرمرتبط با تحصیلات و تجربه خود، دورههای آموزشی برگزار کنند که این موضوع میتواند موجب گمراهی مخاطبان شود. در این میان، افزایش سواد رسانهای اهمیت ویژهای دارد. افراد باید بتوانند میان تبلیغات و واقعیات علمی تفاوت قائل شوند و پیش از شرکت در هر برنامه آموزشی، از اعتبار و تخصص برگزارکنندگان آن اطمینان حاصل کنند.
شهرت جایگزین تخصص نیست
به گفته اصغری، با گسترش تبلیغات در فضای مجازی و رسانهها، بسیاری از افراد بهعنوان متخصص در حوزههای مختلف معرفی میشوند، در حالی که ممکن است مدارک و دانش علمی کافی را نداشته باشند. او توضیح میدهد: این موضوع بهویژه در حوزه روانشناسی و مشاوره اهمیت بیشتری دارد، زیرا تصمیمگیریهای نادرست بر مبنای اطلاعات نادرست میتواند تأثیرات جدی بر زندگی افراد بگذارد. من معتقدم نباید هر تبلیغی را بهعنوان یک منبع تخصصی پذیرفت. بسیاری از افرادی که بهعنوان چهرههای مطرح روانشناسی معرفی میشوند، در واقع تحصیلات مرتبط ندارند و ارائهدهنده اطلاعاتی غیرواقعی و غیرتخصصیاند. این اطلاعات نهتنها به افزایش آگاهی کمک نمیکند، بلکه میتواند منجر به تصمیمگیریهای نادرست شود.
وی یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با این فریب رسانهای را افزایش سواد رسانهای در جامعه میداند و بیان میکند: مخاطبان باید پیش از اعتماد به هر فردی، درباره پیشینه علمی و تخصصی او تحقیق کنند. بررسی سوابق دانشگاهی، تأییدیههای علمی و مقالات منتشرشده از سوی فرد، میتواند معیاری برای سنجش اعتبار او باشد. همچنین نباید فریب تبلیغاتی را خورد که ادعا میکنند در مدت کوتاه، تغییرات بنیادین در زندگی افراد ایجاد میشود. آموزشهای علمی و مهارتآموزی، فرایندی مستمر و اصولی است و نمیتوان انتظار داشت یک کارگاه دو یا سه ساعته، زندگی فرد را متحول کند. این مشکل نهتنها در حوزه روانشناسی، بلکه در بسیاری از رشتههای دیگر مانند آشپزی، پزشکی، رسانه و حتی فیلمسازی نیز مشاهده میشود.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام
نظرات