به گزارش ایسنا، جملاتی مانند «ماه صفر نحس است»، « ماه صفر سنگین است» و... را احتمالا افراد زیادی از کودکی شنیدهاند و همین امر باعث شده است که حتی اگر خودشان هم بر این موضوع دقیق نشده باشند، اما این باور در گوشهای از ذهن آنها جا خوش کرده باشد. آنها حتی اگر کار خاصی برای رهایی از این نحسی انجام ندهند، اما مثلا سعی میکنند در این ماه معامله نکنند و یا کارهای مهم دیگرشان را به اتمام ماه صفر موکول کنند. از سوی دیگر برخی بر این باور هستند که آخرین چهارشنبه ماه صفر، نحسترین روز از این ماه است؛ باوری که البته به طور کلی روایت مستند مذهبی ندارد.
۳ دلیل برای شکلگیری باورِ نحسی ماه صفر
ماه صفر دومین ماه قمری است که به باور برخی حتی پیش از ظهور اسلام نیز به بدشگونی معروف بوده است. با این وجود برخی برای باور به شوم بودن ماه صفر پس از ظهور دین اسلام گمانهزنیهای دیگری دارند. از آنجایی که ماههای ذیالقعده، ذیالحجه و محرم در پیش از ماه صفر، جزء ماههای حرام محسوب میشوند و بر اساس شرایط خاصی که دارند جنگیدن در چنین ماههایی حرام است؛ در زمانهای گذشته اعراب میبایست این ۹۰ روز از نزاع خودداری میکردند و حتی آتشبس میدادند. بنابراین آنها برای آغاز جنگ و درگیری وعده ماه صفر را میدادند. بر این اساس این احتمال مطرح میشود که شوم بودن ماه صفر به این دلیل در میان مردم رایج شده باشد چراکه در نظر آنها ماه شروع جنگ و خونریزی بوده است.
از سوی دیگر روزهای پایانی ماه صفر مصادف است با ایام عزاداری اربعین حسینی، رحلت پیامبر (ص)، شهادت امام حسن مجتبی (ع) و شهادت امام رضا (ع) و برخی دیگر به این دلیل این ماه را سنگین میدانند.
برخی افراد نیز باورِ نحس بودن ماه صفر را با جملهای در کتاب مفاتیح الجنان مرتبط میدانند. حاج شیخ عباس قمی در این کتاب و در ابتدای اعمال ماه صفر ذکر کرده: «مشهور است که این ماه شوم است» و سپس اعمال مرتبط با این ماه را عنوان کرده است؛ هرچند او هم دلیل مستندی برای این جمله ذکر نکرده و برای رفع نحوست به دادن صدقه و خواندن ادعیه توصیه کرده است.
رسم و رسوم ایرانیان در آخرین چهارشنبه ماه صفر
با این وجود باور به نحسی این ماه تنها محدود به کلیت این ماه نمانده و برخی این باور را دارند که آخرین چهارشنبه ماه صفر و آخرین روز ماه صفر نسبت به سایر روزهای این ماه نحستر است. باوری که مستندات مذهبی و تاریخی ندارد اما سبب شده است تا برخی شبِ آخر ماه صفر آتش روشن کنند و کوزه بشکنند و یا در آخرین چهارشنبه این ماه مراسم بختگشایی دختران دمبخت راه بیندازند و حیوانی را قربانی کنند.
برگزاری مراسم چهارشنبه آخر صفر در بسیاری از نقاط کشور رسم رایجی بوده است که هنوز هم کم و بیش اجرایی میشود. به عنوان مثال در برخی نقاط استان فارس چهارشنبه آخر ماه صفر را چهارشنبهسوری میخوانند و مراسمهای مختلفی اجرا میکنند؛ از جمله اینکه چند زن دور هم جمع میشوند، ظرفی را آب میکنند و هرکدام یک انگشتری در آن ظرف میاندازند و زیر درختی سرسبز میگذارند. شب که شد دختری نابالغ و یا دختری را که هنوز ازدواج نکرده باشد، حاضر میکنند و ظرف را زیر لباس او میگیرند و صاحبان انگشترها دورش جمع میشوند. دختر یک انگشتر از داخل ظرف درمیآورد و در دستش پنهان میکند، شعری میخواند و بعد دستش را باز میکند. انگشتر برای هرکس که باشد، آن شعر فال او میشود. به همین ترتیب این کار را برای هریک از حاضران ادامه میدهند.
این مراسم در آذربایجان غربی نیز با تفاوتهای اندکی برگزار میشود و در گویش ترکی با عنوان «کوپه دَن مینجیق چیخارتْدی» یا «صفر آیین آخیر چَرشنبهسی» شناخته میشود.
باور به بدیمنی چهارشنبه آخر صفر سبب شده است برخی افراد کارهایی انجام دهند که از نظرشان جنبه دفع بلا دارد؛ مثلا در برخی نقاط اصفهان یک سبوی آب میآورند و کمی بوته آتش میزنند و بالای بام میبرند و میخوانند: «بلا بهدر قضا بهدر / از خانمان ما بهدر» و سپس آتش و کوزه آب را از بالای بام پایین میاندازند. بنابر برخی اعتقادات روشن کردن آتش بر بالای پشتبامها متاثر از ماجرای قیام مختار ثقفی به خونخواهی از امام حسین (ع) است و به این موضوع اشاره دارد.
در برخی نقاط استان فارس نیز روز چهارشنبه آخر ماه صفر یک سکه و یک تکه زغال را در کوزهای گِلی میاندازند و آن را از پشت سر در کوچه رها میکنند. آنها بر این باورند که این تکه زغال، ناراحتی و غم این ماه را با خود میبرد. برخی شیرازیها در این شب برای رفع قضا و بلا چند دانه جو و چند سکه را در کوزهای خالی میاندازند سپس آن را روی سر میگذارند و به کوچه میآورند و میخوانند: «اومدنِ پی شمبه / رفتنِ چارشمبه» سپس کوزه را از روی سر محکم به زمین میزنند تا بشکند؛ به باور آنها با شکستهشدن کوزه، قضا و بلا تا سال دیگر رفع میشود.
سپردنِ نحسیها به آب دریا
ساحل نشینان استان هرمزگان نیز بر این باورند که در آخرین چهارشنبه ماه صفر باید در دریا شنا کنند تا بدشگونی و نحسی را با آبتنی در آب دریا از خود دور کرده و از دریا طلب شفا و خیر کنند. بر اساس این سنت آنها باید در زمان آبتنی در آب دریا، هفت موج از سر بگذرد که با هر موج سورههای انشراح، نصر، تین و توحید را بخوانند و در پایان با فرستادن صلوات، سه بار سر خود را در آب دریا فرو کرده و بیرون آورند تا نحسیها از بدن پاک شود. برخی از قدیمیترها در این روز به همراه خود قند میآورند و به دریا میگویند: «شیرینی ما بی تو،شفای تو بی ما» که یعنی شیرینی ما برای تو و شفا و درمان تو برای ما باشد.
پس از انجام این مراسم مردم به خانه هایشان بازگشته و لباس سیاه عزای دو ماه محرم و صفر را از تن بیرون آورده و با آب شیرین، بدنهای خود را میشویند که در اصطلاح به این کار «هُو شیرینی» میگویند. اگر شخص بیماری نیز در خانه باشد که نتواند در چهارشنبه آخر صفر به دریا برود، اهالی خانه آب دریا را همراه خود میآورند تا در منزل آبتنی کند.
پختن آش یا غذا هم از رسوم رایج در چهارشنبه آخر ماه صفر در بیشتر شهرها است. مثلا برخی خراسانیها شب چهارشنبه آخر صفر باید پلو بپزند. یا در گذشته در این روز تهرانیها آش رشته میپختند. برخی از شیرازیها هم برای دفع بیماری از اهل خانه و طلب شفای بیمار در روز چهارشنبه آخر صفر آش «ابودَردا» میپزند و میان آشنایان تقسیم میکند. به اعتقاد آنها اگر حاجت بگیرند هرساله در این روز باید آش «ابودَردا» را بپزند.
«سُفره دیگچه حضرت زهرا (س)» نیز از دیگر رسوم روز چهارشنبه آخر ماه صفر است که در شهرهای مختلف معمولا به نیت سلامتی نذر میکنند. این سفره خاص بانوان است که با موادی مانند برنج، شیر، شکر، گلاب و روغن «دیگچه» میپزند. برای این سفره برنج را با شیر و آب که متناسب با اندازه برنج است، میپزند. پس از آنکه کمی پخت، مقداری شکر، گلاب و روغن به آن اضافه میکنند و آن را هم میزنند. هنگام پخت دیگچه، صاحب نذر و هر شخص دیگری که حاجتی دارد دو رکعت نماز حاجت میخواند و اگر نذر او هم برآورده شود، باید سفره دیگچه حضرت فاطمه (ع) را بیندازد. پس از پخت کامل، وقتی همه مهمانها بر سر سفره در اتاقی کاملاً پوشیده جمع شدند، دیگ را در سفره میگذارند. صاحب نذر در دیگچه را باز میکند و برای هریک از مهمانها مقداری دیگچه در بشقاب میریزد.
انتهای پیام
نظرات