به گزارش ایسنا، ابتدای این کنسرت به شکلی غافلگیرکننده با ورود و اجرای سلوی نیانبان از سوی «لیانا شریفیان» همراه بود؛ دختر محسن شریفیان که میراثدار پدر در ترویج موسیقی نواحی ایران است و از همان ابتدا فضای کنسرت را با شور و حال شروع کرد.
محسن شریفیان در ادامه روی صحنه آمد و به نزدیکی بهار و نوروز اشاره کرد و توضیح داد: «امشب قرار است حال دلمان را خوب کنیم و به سبک ما جنوبیها، برای عید و خوشیهایمان ابراز دلتنگی کنیم و آرزو کنیم که عید زودتر بیاید.»
قطعه «عید بیو» (عید بیا) با آواز «آکا صفوی» اثر بعدی بود که در سالن اجرا شد و با همراهی حضار همراه شد.
محسن شریفیان در این بخش از برنامه گفت: «من در همه کنسرتهایم قطعهای را به غواصان شهید تقدیم میکنم. زندگی همه ما در جنوب، چه در شادی و چه در غم به دریا گره خورده و این موضوع همیشه برای ما حائز اهمیت است. پس برای این قطعه همه با هم چشمهایمان را میبندیم و برج میلاد را به سمت خلیج فارس میبریم.»
تکنوازی عود، پخش تصاویری از کشتیها در خلیج فارس، تصاویری از لنجها و آواز حزنآمیز آکا صفوی، بخش ویژهای از کنسرت را ساخت و در ادامه شریفیان ضمن تقدیر از مدیران ارشد برج میلاد، گفت: «تنها سالنی که حاضر شد میزبان ما باشد برج میلاد است. تاسف آور است که در پایتخت، گروه لیان با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم کند. از مدیران برج میلاد به خصوص جناب عباس حیدری تشکر ویژه داریم که پای موسیقی ما ایستاد و این توجه و حمایت از موسیقی نواحی ایران از سوی ایشان برای ما ارزشمند است.»
او با اشاره به برگزاری روز ملی خلیج فارس در اردیبهشتماه هر سال، گفت: «تقاضای ما برگزاری کنسرت بزرگ گروه لیان در روز خلیج فارس در برج میلاد است و این کنسرت قرار است ادای دین مهمی به خلیج همیشه فارس و فرهنگ موسیقی جنوب ایران باشد».
ادامه کنسرت با خیامخوانی همراه بود که بخش مهمی در کنسرتهای گروه لیان است. خیامخوانی از مفاهیم پرطرفدار در جنوب ایران است که همواره شور و حال جالبی را در سالن باعث میشود. اجرای قطعهای از موسیقی کُردی دیگر بخش کنسرت گروه لیان در برج میلاد بود که در تلاش است گه گدار موسیقی اقوام مختلف ایران را به مخاطبان خود عرضه کند.
شریفیان در بخش دیگری از صحبتهایش به حواشی ایجاد شده در لغو اختتامیه فستیوال «کوچه» در بوشهر اشاره کرد و گفت: «میخواهم به شما بگویم که تعریف من از بوشهر چیست! تعریف من از بوشهر صرفا نفت و گاز و صنایع مدرن نیست که البته آنها هم واجب هستند که باشند ولی تصویری که من از بوشهر دارم همان کوچه پس کوچههای تنگ و باریک آشتیکنون است، همان گلهای کاغذی و همان گروههای بخشو و صدای سنج و دمام است. بوشهر برای من یعنی کوچههایی با مردمی که انتهای دلشان به دریا میرسد. بنابراین این قطعه را تقدیم میکنم به تمام بچههایی که خیلی صادقانه تلاش میکنند و دلشان میخواست یک فستیوال مردمی برگزار کنند که آن فستیوال «کوچه» است که امیدوارم حمایت شود و مردم بتوانند به آن بیایند و حال خوبی داشته باشند. حال اگر حاشیهای ایجاد میشود بالاخره در همه جا حاشیه هست حتی در خانوادهها. حتی در دل خود من هم حاشیه است، خودم با خودم سر جنگ دارم. بنابراین نباید فستیوالهایی که پایه مردمی دارند را تعطیل کنیم. من خودم به عنوان یکی از اعضای گروه کوچه که نقش خیلی کمی در انتخاب گروهها داشتم میخواهم که در درجه اول مسئولین شهر و از مدیران فرهنگی توجه داشته باشند که فستیوال کوچه متعلق به مردم است و امیدوارم تا سال دیگر شاهد برگزاری آن باشیم.»
انتهای پیام
نظرات