این کارشناس و پژوهشگر تئاتر همزمان با روز پژوهش در گفتوگو با ایسنا، پیشینهای از شکلگیری موضوع پژوهش در جهان میگوید و تاکید دارد که بسیاری از اهالی تئاتر به بازیگری و کارگردانی گرایش دارند چراکه پژوهش، کاری است دشوار با درآمدی ناچیز.
خلج در آغاز مقدمهای درباره شکلگیری پژوهش در جهان ارایه و یادآوری میکند: پژوهش، سنتی دانشگاهی است و از زمانی شکل میگیرد که دانشگاهها شروع به فعالیت کردند، یعنی از قرن سیزده و چهارده که همزمان میشود با رنسانس. در قرن سیزده، چهارده، با ایجاد دانشگاههایی مانند اکسفورد، کمبریج، سوربن و ... دانش از حوزه کلیسا و دِیرها بیرون میآید و به اهل دانشهای جدید و روز سپرده میشود و فلاسفهای مانند کانت، دکارت، هگل و ... شروع میکنند به ظهور کردن که هر یک بر اندیشههای دیگری کار میکند.
او با اشاره به تحول علوم انسانی در دوره رنسانس، از ویژگیهای این عصر چنین یاد میکند: سال ۱۴۵۳ آغاز رنسانس است که سه مشخصه غالب دارد؛ نخست با فتح قسطنطنیه یا بیزانس توسط مسلمانان، متفکران مسیحی به ناچار به رم، زادگاه اصلی خود بازمیگردند. این بازگشت نتایج حیرتانگیزی در بر دارد. زیرا پیش از رنسانس، کلیسا مانع رشد اندیشه بود و عنوان میکرد در جهان فقط یک کتاب هست و آن انجیل است که همه چیز در آن گفته شده. از دیدگاه کلیسا، در دانش زیاد، اندوه زیاد نهفته است و با همین نگاه از مردم میخواست به دنبال امور دیگر نروند. در چنین وضعیتی، وقتی دانشمندان مسیحی به رم بازمیگردند، درمییابند که دهها قرن است چشم خود را بر بسیاری از آثار مهم همچون «ایلیاد» و «اودیسه»، آثار سوفوکل، اشیل، افلاطون، ارسطو و ... بستهاند. بنابراین شروع به بازخوانی اینها میکنند و این سرآغازی است برای پژوهش.
خلج با یادآوری اختراع دستگاه چاپ توسط گوتنبرگ که سببساز انقلاب عظیمی بوده، ادامه میدهد: به کمک دستگاه چاپ، کتابهای مهم دنیا که تا آن زمان بسیار اندک بودهاند، منتشر میشوند. در آن دوره کتاب بسیار نادر بوده و در دسترس همگان نبوده است. ضمن اینکه اغلب مردم بیسواد و عامی بودهاند. بنابراین با اختراع دستگاه چاپ، کتابهای بزرگی همچون انجیل، ایلیاد، آثار افلاطون و ارسطو، نمایشنامههای یونان باستان و ... نه تنها چاپ، بلکه به سرعت به زبانهای دیگر ترجمه هم میشود و در دسترس مردم قرار میگیرد. بعد از ۱۰ قرن سلطه کلیسا، شوقی هم برای مطالعه این کتابها وجود دارد. تاریخ نشانی میدهد به فاصله ۵۰ سال بیشتر کتابهای بزرگ و مهم دنیا به زبانهای مهم آن زمان چاپ و ترجمه میشوند و سنت دانشگاهی شکل میگیرد. به این معنا که این کتابها خوانده میشوند و کار بر آنها اغاز میشود.
او میافزاید: با پایان قرون وسطی، فضا باز شده و تئاترها هم دوباره فعال میشوند. بر همین اساس نمایشنامههای تاریخی شکسپیر مانند «ژولیوس سزار»، «ریچارد سوم» و ... مبتنی بر سنت تاریخنگاری نگاشته میشوند. هرچند خیالپردازیهای قوی دارند ولی مبتنی بر تاریخ هستند. یعنی سنت پژوهش شروع شده و حوزههای دانش بسیار وسیع شدهاند.
این پژوهشگر با اشاره به شکلگیری دائرهالمعارفها در قرن ۱۷ و ۱۸ عنوان میکند که با راهاندازی دائرهالمعارفها، دانش جدید در اختیار جهانیان قرار میگیرد.
خلج با ابراز تاسف از ورود دیرهنگام دستگاه چاپ به ایران میافزاید: این دستگاه ۳۰۰ سال بعد از اختراع آن یعنی در زمان قاجار به ایران میرسد . حالا دستگاه چاپ وارد شده ولی آدم باسواد زیادی نداریم. بسیاری از مردم روستانشین و فاقد سواد و دانش هستند. بدین ترتیب در زمان قاجار خیلی از کتابها در استانبول یا دهلی چاپ میشود.
او در ادامه این گفتگو درباره وضعیت پژوهش تئاتر در شرایط فعلی توضیح میدهد: اغلب دوستان تئاتری ما به بازیگری یا کارگردانی گرایش دارند. پژوهش برای کمتر کسانی جذاب است زیرا کاری است بسیار دشوار و نیازمند خواندن، جستجو و استمرار بسیار. بنابراین کار هر کسی نیست و لازم است تا فرد صاحبِ نظر، اندیشه، ایده یا سوژهای شود که بخواهد درباره آن تحقیق کند.
خلج با بیان اینکه حلقههای مفقوده در زمینه پژوهش زیاد است، درباره دلایل این مساله توضیح میدهد: اولا پژوهش جنبه مادی چندانی ندارد. چاپ اثر با مشقاتی رو به رو است بویژه با توجه به وضعیت نشر و استقبالی که چندان چشمگیر نیست یا اصلا سفارشدهندهای وجود ندارد. حتی تعداد نمایشنامهنویسان در قیاس با کارگردانها و بازیگران کمتر است چون نویسنده باید صاحب دیدگاهی باشد و نوشتن برای همه آسان نیست. بنابراین مشکل پژوهش مضاعف میشود. مثلا چند نفر داریم مثل بهرام بیضایی که هم پژوهش دارد و هم نمایشنامه مینویسد. جالب است که نمایشنامههای او بسیار در پژوهشهایش ریشه دارد. یعنی وقتی کتاب پژوهشی «نمایش در ایران» را مینویسد، متوجه غنای انواع نمایشنامههای ایرانی میشود. بنابراین پژوهش کار اقلیت خاصی است و واقعیت این است که متقاضی زیادی هم ندارد.
این نویسنده ادامه میدهد: پژوهشکدههای زیادی داریم که بودجههایی هم دارند و گاهی کارهایی میکنند و آماری هم میدهند ولی پژوهش بر اساس ذوق و سلیقه شخصی اتفاق میافتد. یعنی کسی باید شور و علاقه و انگیزه انجام یک پژوهشی را داشته باشد و البته دستمزد این کار زندگی آن پژوهشگر را تامین نمیکند. با این حال مراکزی که بودجه و امکانات دارند، میتوانند سفارشدهنده باشند.
او در پاسخ به این پرسش که ضعف پژوهش چقدر به پیکره تئاتر ما آسیب وارد میکند، میگوید: شکی نیست که در هر زمینهای تا پژوهش نکنیم و نواقص و کمبودها یا نیازهایمان را نشناسیم، نمیتوانیم محصول درستی به دست آوریم. پژوهش است که برای ما بسترسازی میکند. پژوهشگر میتواند بازوی فکری باشد و به داشتن چشمانداز یا برنامهریزی برای آینده کمک کند.
منصور خلج تاکید میکند: پژوهش روز و هفته ندارد بلکه امری مستمر و بلند مدت است که با پیگیری و تداوم، به جریانی پویا تبدیل میشود ولی بدون بسترسازی درست، استمرار پیدا نمیکند.
او در پایان درباره تازهترین آثار پژوهشی خود که بخشی از آن در مجموعه کتابهایی با نام ماندگاران صحنه از سوی انتشارات نمایش و بخشی دیگر در قالب مجموعهای از سوی نشر ثالث منتشر شده است، میگوید: در مجموعه ماندگاران صحنه دو کتاب پرویز پورحسینی و داود رشیدی را دارم. قرار بود کتاب آقای رشیدی همزمان با سالروز تولد ایشان رونمایی شود ولی بعد از تغییر مدیریت در تئاتر و تغییر مدیریت انتشارات پژوهش و بعد هم که به وضعیت اجتماعی فعلی رسیدیم، این موضوع به تعویق افتاد.
به جز اینها مجموعه تاریخ شفاهی با فعالان تئاتر کودک داریم که تاکنون ۷ کتاب آن را منتشر کردهایم و ۱۰ کتاب دیگر نیز در آستانه نشر است.
انتهای پیام
نظرات