به گزارش ایسنا، روز ۲۵ مهرماه ۱۳۵۹، نیروی رزمی ۴۲۱(مرکز فرماندهی نیروی دریایی در آبهای جنوب) در رابطه با راههای پشتیبانی منطقه آبادان و خرمشهر که در محاصره دشمن قرارگرفته بودند به پست فرماندهی نداجا (نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) اعلام کرد که امکان تدارک آن منطقه بهوسیله بالگرد و از طریق جنوب آبادان وجود دارد و هواناوها نیز قادرند از طریق رودخانه بهمنشیر تا آنجا که در اختیار نیروهای خودی است به منطقه نزدیک شده و کمکرسانی کنند.
با محاصره جزیره آبادان، بالگردهای هوادریا بهصورت ثابت در محوطه گمرک بندر امام مستقر شدند و مانند یک پل هوایی ارتباط مستمری جهت پشتیبانی از نیروهای ایرانی را بر عهده گرفتند. در روزهای اول مهمترین موضوع انتقال مهمات به جزیره آبادان بود. باوجود خطرات متعدد چنین حملونقلی، هوادریا با تمام توان سعی در تأمین مهمات موردنیاز مدافعان داشت. بهعنوان نمونه در ۲۷ مهر طی یک پرواز، یک فروند بالگرد توانست تعداد ۲۰۰ گلوله خمپاره ۱۲۰ میلیمتری را به آبادان حمل کند[۶]. در ادامه پروازها، انتقال نیروهای نظامی، ادوات و تجهیزات و بهطورکلی کسانی که میخواستند به آبادان بروند هم به مأموریت بالگردها اضافه شد. بهعنوان نمونه خبرنگارانی که قصد داشتند برای تهیه گزارش، فیلم و عکس از وضعیت این جزیره و انتشار آن در مطبوعات و پخش فیلم در صداوسیما به آبادان بروند لاجرم باید از یگانهای هوادریا استفاده میکردند. یکی از خبرنگاران در مورد یکی از این پروازها میگوید:
«پس از هفتهها دوری از آبادان با بالگرد از طریق بندر امام خمینی مجدداً خود را به آبادان رساندیم. لحظههای پراضطراب و هیجانانگیزی بود، خلبان و کارکنان که همگی جمعی هوادریای نیروی دریایی بودند، پس از چند کلمه صحبت کردن درباره موقعیت پرواز و خطرات احتمالی که ممکن است پیش آید با مسافران که هرکدام مأموریتی برای رفتن به آبادان داشتند با خشرویی طوری رفتار کردند که همه فکر میکردند، دارند به یک سفر تفریحی میروند. درصورتیکه هرلحظه امکان داشت جنگندههای عراقی یا آتشبارهای ضدهوایی آنها که در اطراف آبادان موضع گرفته بودند، بالگرد را سرنگون کنند ولی خلبان و خدمه بالگرد با سخنان خود و با رفتارشان روحیه خوب به مسافران بخشیده بودند. پس از ده، پانزده دقیقه پرواز که بالگرد نیز در سطح خیلی پایین و از روی رودخانه بهمنشیر و در حاشیه نخلستانها عبور میکرد وارد خاک آبادان محاصره گردیده، شدیم.»
![نقش «هواناو»ها در روزهای نخست جنگ تحمیلی](https://cdn.isna.ir/d/2022/10/16/0/62403639.png?ts=1665921713929)
در اوایل ورود هوادریا به عرصه پشتیبانی آبادان، بالگردهای این یگان در انواع آر.اِچ-۵۳، اِساِچ-۳-دی و اِی.بی-۲۱۲[۱] پروازهای متعددی را انجام دادند. در ادامه به دلیل تواناییهای بیشتر، بالگرد آر.اِچ-۵۳ بهصورت پل هوایی مرتب مشغول پرواز به جزیره آبادان شد. پرواز بالگردها بیشتر در روز انجام میشد ولی گاهی نیز با وجود خطرات پرواز در شب، خلبانان این پرندهها را در تاریکی هوا به پرواز درآورده و به آبادان میرفتند .
از مهمترین اقدامات هوادریا در روزهای نخست پرواز به آبادان، تخلیه مردم عادی و آوارگان جنگی بود. تعداد جمعیت زیاد بود و وقت هم کم برای همین خلبانان مجبور بودند تا گاهی اوقات استانداردهای معمول پرواز را کنار بگذارند تا بتوانند پشتیبانی بیشتری را انجام دهند. بهعنوان نمونه خلبانان هوادریا ، برای اولین بار طی پروازهای آر.اِچ-۵۳ توانستند در یک ابتکار با استادی تمام با بنزینگیری کمتر بهجای وزن سوخت، در هر پرواز ۱۰۰ نفر از مردم عادی را بهصورت سرپا در این نوع بالگرد جایداده و به بندر امام منتقل کنند.
طی پروازهای انجام شده بهوسیله بالگردهای هوادریا، در موارد متعدد، این پرندهها دچار سوانح مختلفی شدند. بهعنوان نمونه یک فروند بالگرد اِی.بی-۲۱۲ به شماره ۴۰۶ در روز ۲۷ مهر حین فرود در حوالی خسروآباد، به دلیل برخورد شدید با زمین، اسکیت آن شکست. به دلیل مهارت خلبان، بالگرد بهسختی بر روی زمین نشست و از انهدام آن جلوگیری شد . البته روز بعد عوامل فنی با استفاده از دو فروند بالگرد آر.اِچ-۵۳ و ِاِی.بی-۲۱۲ به محل عزیمت و بهسرعت آن را تعمیر و به بند امام بازگشتند . دریادار دوم خلبان مقصود نیکپیام که خلبانی این بالگرد را بر عهده داشت در این مورد میگوید :
«یکی از بالگردهای ۲۱۲ ما در چوئِبدِه فرود اضطراری کرده بود. وضعیت هم طوری بود که چون اسکیت زیر آن جداشده بود، بر روی شکم نشست. به علت ناامن بودن منطقه تصمیم گرفته شد تا بالگرد به ماهشهر تخلیه شد چون سرمایه کشور به حساب میآمد و امکان جایگزینی وجود نداشت، لذا بنده به همراه زندهیاد صادق حجازی به منطقه رفتم و بالگرد آسیبدیده را با همان وضعیت زیر آتش دشمن استارت زده و به پرواز درآوردم. سپس با هماهنگی با فرودگاه ماهشهر به دلیل نداشتن اسکیت قرار بر این شد که لاستیک تریلی بر روی زمین قرار داده و بر روی آن بشینیم، پس با قبول خطر و امکان سرنگونی هنگام فرود، توانستیم عملیات تخلیه را با موفقیت انجام دهیم که مانع از بین رفتن یک فروند بالگرد در آن شرایط بحرانی شدیم که تا به امروز هم فعال و پروازی است.»
![نقش «هواناو»ها در روزهای نخست جنگ تحمیلی](https://cdn.isna.ir/d/2022/10/16/0/62403655.png?ts=1665922344130)
در موردی دیگر نیز یک فروند «آر.اِچ-۵۳ » در روز یکم آبان در مسیر بندر امام به آبادان از ناحیه ملخ دم دچار سانحه شده و مجبور به فرود اضطراری در یک نخلستان شد. با اعزام تعدادی تکاور دریایی امنیت زمینی بالگرد تأمین و با اعزام نفرات فنی این بالگرد تعمیر و به بندر امام رهسپار گردید.دریادار دوم خلبان عطاء الله رازقی در این مورد میگوید:
«در این پرواز که خلبانی بالگرد «آر.اِچ-۵۳ » با من بود، ناگهان قسمت ملخ دم در اثر برخورد ترکش گلولههای توپ دچار نقص فنی شد. با از کار افتادن ملخ دم، بالگرد شدیداً شروع به چرخش حول محور افقی خود کرد و در این وضعیت کنترل بالگرد بسیار دشوار و تقریباً غیرممکن است. بااینحال به یاری خداوند، بالگرد را پس از چند دور چرخش در همان حالت، بر روی زمین نشاندم و خوشبختانه به هیچیک از نفرات داخل آن آسیبی نرسید. بعدازاین اتفاق نفرات فنی به محل فرود بالگرد آمدند و در همانجا بخش دم آن را تعویض کردند و سپس من بالگرد را به بندر امام آوردم.»
منابع:
- حبیبالله سیاری و دیگران (۱۳۹۰)، «تقویم تاریخ دفاع مقدس نداجا، جلد چهارم:غرش ناوچهها»، دفتر پژوهشهای نظری و مطالعات راهبردی نداجا.
- رضا خِدری (۱۳۶۸)، خرمشهر از اسارت تا آزادی، نشر فرهنگ اسلامی.
انتهای پیام
نظرات