• دوشنبه / ۲۷ تیر ۱۴۰۱ / ۰۸:۴۱
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1401042718258
  • خبرنگار : 71573

گفت‌وگو با فرزاد قائمی

شرط و شروط حذف ادبیات از کنکور

شرط و شروط حذف ادبیات از کنکور

فرزاد قائمی می‌گوید: شخصا با حذف درس‌های عمومی و حتی زبان و ادبیات فارسی مخالفتی ندارم اما منوط به این‌که در ازای این حذف در فرایند احراز نمره کل سابقه تحصیلی برای درس زبان و ادبیات فارسی، با توجه به اهمیتی که از جنبه‌های سیاسی و تاریخی و فرهنگی قائل هستیم، جایگاه خاصی درنظر گرفته شود.

این استاد دانشگاه و پژوهشگر در گفت‌وگو با ایسنا در پی تصمیم حذف درس‌های عمومی از کنکور، اظهار کرد: این تصمیم مبتنی بر این است که فرایند انتخاب پذیرفته‌شدگان دانشگاه از صرف آزمون کنکور خارج شود و در کنار آن، یک فرایند پایش بر مبنای معدل وجود داشته باشد؛ این تصمیم بر اساس مصوبه جلسه ۸۴۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی است که یکی از ضوابط این طرح حذف دروس عمومی و سنجش داوطلبان بر اساس «فرآیند ارزیابی میزان دانش، توانایی و پیشرفت تحصیلی متقاضیان برای ورود به دانشگاه است که از طریق «نمره کل سابقه تحصیلی» و «نمره کل آزمون اختصاصی» انجام می‌شود.

 او با بیان این‌که اصل فلسفه‌ تجدید نظر انجام شده در جلسه ۸۴۳ برای محدودتر کردن نقش کنکور، اتفاق مثبتی است، گفت: کنکور، فرایند معیوبی است که عملا انتخاب دانشجویان را در یک سیستم ناقص انجام می‌دهد، سیستمی که از طرفی آزمون علمی کاملی نیست و مبتنی بر سوالات غیربنیادین و تکنیک‌های تست‌زنی است و از طرف دیگر نقش علاقه و ظرفیت و استعداد در  پذیرفته‌شدن دانشجویان را به حداقل  ممکن رسانده است اما مشکلاتی که در سیستم آموزشی کشور وجود داشته، باعث شده با وجود مشکلات کنکور، جایگزین خوبی برای آن پیدا نشود و آرزوی حذف کنکور، صرفا در حد گفتار محدود بماند.

 قائمی  با اشاره به این‌که مصوبه ۸۴۳ تلاشی برای حذف تدریجی کنکور است، بیان کرد: این‌که کنکور را محدود به درس‌های تخصصی کنیم و در کنارش نمره کل سابقه تحصیلی را به عنوان یک عامل تأثیرگذار در انتخاب پذیرفته‌شده‌ها درنظر بگیریم هم مسائل خود را خواهد داشت. همه ما می‌دانیم که فرایند تحصیل و آموزش، احراز نمرات معدل در یک چهارچوب یکسان انجام نمی‌شود مثلا دانش‌آموزان مناطق مختلف امکانات متفاوتی دارند و  عوامل متعدد دیگری هم در این فرایند دخیل است. بنابراین فرایند احراز نمره کل سابقه تحصیلی هم مسائل  و موانع خود را خواهد داشت.

او در ادامه خاطرنشان کرد: با توجه به این‌که در فرایند انتخاب دانشجویان در دانشگاه‌ها، کنکور (نمره‌ای که از آزمون اختصاصی احراز می‌شود) نقش اصلی را خواهد داشت، خواه یا ناخواه هر درسی که از این آزمون اختصاصی حذف شود، اتفاقی که خواهد افتاد این است که اهمیت آن درس هم برای دانش‌آموزان و هم برای مدارس و نظام آموزشی متوسطه کم خواهد شد. بی‌اهمیت شدن یک درس در میان مدت نیز در کیفیت تدریس و مهارت‌هایی که از آن درس قرار است به دست آید، تأثیرگذار خواهد بود.

این استاد ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی تأکید کرد: در این مصوبه قرار است چند درس حذف شود؛ معارف، زبان و ادبیات فارسی، زبان عمومی و عربی. هرکدام این درس‌ها اهمیت خاص خود را دارد اما درس زبان و ادبیات فارسی علاوه بر اهمیت محتوایی، کارکرد سیاسی و تاریخی هم دارد. زبان فارسی در طول هزار سال گذشته، به عنوان زبان مشترک، موزاییک فرهنگی ایرانی اسلامی و خرده فرهنگ‌های اقوام مختلف را بهم متصل کرده و یکی از عواملی بوده که هویت کلان ایرانی را در برابر همه موانع و مشکلات و تندبادهای سیاسی و اجتماعی حفظ کرده است. 

 او با تأکید بر اهمیت زبان فارسی در تحکیم اتحاد ملی و حفظ هویت کشور و ایجاد یک‌پارچگی بین اقوام مختلف، افزود: هر فرونهشت و سستی و تضعیغی که در جایگاه زبان فارسی به وجود بیاید، طبعا در دراز مدت تأثیرات منفی‌ای در امنیت عمومی کشور خواهد گذاشت. در نتیجه باید نسبت به زبان فارسی هوشیار بود و در حفظ و نگهداری این میراث کهن فرهنگی و تاریخی که عامل  پیوند اقوام و هویت‌های مختلف بوده، کوشا بود و احساس مسئولیت کرد.

 قائمی سپس بیان کرد: همه با این تغییر که اصلش مثبت و در راستای محدود کردن چرخه معیوب کنکور در فرایند انتخاب دانشجویان است، موافق هستند اما شکل جایگزینی آن‌ اگر به کم اهمیت شدن این درس منجر شود، ممکن است تأثیرات منفی قابل توجهی در این حوزه بگذارد. فکر می‌کنم باید نسبت به تأثیرات منفی آن تدابیر مناسبی اندیشیده شود تا جایگاه این درس را در میان نسل جدید و دانش‌آموختگان رشته‌های مختلف کمرنگ نکند. تا جایی که در این طرح می‌بینم، در این باره پیش‌بینی مناسبی انجام نشده و اگر هم شده باشد چیزی اعلام نشده که نگرانی‌مان کاهش پیدا کند.

 این شاهنامه‌پژوه درباره این‌که چه اقداماتی برای علاقه‌مندان کردن دانش‌آموزان به ادبیات می‌توانیم انجام دهیم، توضیح داد: این مسئله چند بعد مختلف دارد؛ از یک طرف به کیفیت آزمون کنکور و شکل ارائه درس ادبیات فارسی در کنکور برمی‌گردد این‌که آیا این کنکور به بالا بردن کیفیت تدریس این درس در نظام آموزشی‌مان کمک کرده یا خیر؟ به باور اغلب صاحب‌نظران پاسخ منفی است. شکل برگزاری کنکور و چارچوبی که برای سوالات فارغ از محتوای کتاب‌های درسی طراحی شده است، به‌گونه‌ای بوده که دانش‌آموز به جای این‌که محتوای ادبیات را بهتر یاد بگیرد، با مجموعه‌ای از مهارت‌های فرعی آشنا می‌شده‌اند که برای گرفتن نتیجه‌ای بهتر به او کمک کند. در واقع موفق‌شدن در این آزمون به فرا گرفتن زبان و ادبیات فارسی منجر نمی‌شده است و حتی بعضا شکل آزمون نه تنها به فراگیری ادبیات کمک نمی‌کرده بلکه آسیب می‌زده است. تنها حسن آن این بوده که اهمیت درس ادبیات را برای دانش‌آموزان و نظام آموزشی بالا می‌برده است.

او ادامه داد: محتوای کتاب‌های درسی مرتبط با ادبیات نه تنها در دوره متوسطه بلکه در کل دوران تحصیلی نقص‌های جدی دارد و در سال‌های اخیر پررنگ‌تر هم شده است. طبیعتا هر نقصی که در طراحی کتاب‌های درسی وجود داشته باشد، خروجی آن را در فارغ‌التحصیلان نظام ‌آموزشی از حیث تسلطی که بر روی زبان فارسی و علاقه و اهتمامی که به هنر و ادبیات دارند در طول سالیان متمادی می‌بینیم. این فرایند هر سال تشدید می‌شود و امکان دارد حذف این درس از کنکور و کم اهمیت شدنش به این فرایند، دامن بزند.

 این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: شخصا با حذف درس‌های عمومی و حتی زبان و ادبیات فارسی مخالفتی ندارم اما منوط به این‌که در ازای این حذف در فرایند احراز نمره کل سابقه تحصیلی برای درس زبان و ادبیات فارسی، با توجه به اهمیتی که از جنبه‌های سیاسی و تاریخی و فرهنگی قائل هستیم، جایگاه خاصی درنظر گرفته شود. در واقع طرح جایگزین در کنکور، نه تنها به کم اهیمت شدن این درس در نظام آموزشی منجر نشود بلکه خیلی از نقص‌های کیفی این درس را که در کنکور شاهد بودیم، با فرایند بهتر و مطلوب‌تر جایگزین کند.

  او اظهار کرد: یکی از اشکالاتی که نظام‌آموزشی‌مان در مقطع متوسطه دارد این است که بیش از حد مبتنی بر کتاب درسی است. کتاب درسی، درس‌نامه و کتاب‌های مرجع در نظام آموزشی وجود داشته اما کنکور باعث شده که کتاب‌ها به کتاب‌های شبه‌مقدس تبدیل شوند، فارغ از محتوای درس‌ها، سوالات از آن کتاب‌ها استخراج می‌شود و محتوای این درس‌ها اهمیت افراطی پیدا می‌کنند. هر نقصی که در کتاب‌ها وجود داشته باشد، خروجی‌اش را در فراگیران دانش می‌ببینم. اگر در فرایند ارزیابی سابقه تحصیلی، خیلی از درس به مهارت تبدیل شوند آن زمان نتایج بهتری خواهیم گرفت. زبان و ادبیات فارسی درس مهارتی است؛ مهارت‌هایی درباره نگارش، خوانش و درک متن. اگر همه این مهارت‌ها بخشی از نمره و فرایند سابقه تحصیلی باشند مانع از کم اهمیت شدن زبان و ادبیات فارسی در نظام آموزشی می‌شود.

فرزاد قائمی با تأکید بر این‌که این طرح‌ها نیاز به بررسی دقیق‌تر دارند، گفت: این تصمیم‌ طبیعتا جایگاه این درس را کاهش می‌دهد و شاید تأثیرش در دراز مدت با ضعف‌تر شدن دانشجویان در حوزه زبان و ادبیات فارسی، خود را نشان دهد. اگر تدابیر مناسبی برای حفظ جایگاه زبان و ادبیات فارسی در بین دانش‌موختگان وجود نداشته‌ باشد، دور از انتظار نخواهد بود که ما با افت تحصیلی دانشجویان مواجه شویم. البته از قبل هم با این مسائل روبه رو بودیم که در آینده بیشتر خواهد شد. اگر قرار است این درس از کنکور حذف شود، باید سازوکاری تعریف شود که بر مبنای جنبه‌های مهارتی باشد نه مبتنی بر کتاب‌های درسی.

شرط و شروط حذف ادبیات از کنکور
فرزاد قائمی- استاد دانشگاه

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha