این نویسنده و استاد دانشگاه درباره تصمیم حذف درسهای عمومی از کنکور ۱۴۰۲، در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: مانند خیلی از کسانی که این خبر را شنیده و گلهمند بودند، موافق این اتفاق نیستم؛ این امر نشان میدهد که جنبههای ملی ما به شدت در حال ضعیف شدن و تضعیف شدن عمدی هستند. حذف درس ادبیات از کنکور پیام روشنی دارد، مسئله ادبیات نیست، مسئله زبان رسمی و ملی ایران است که عامدانه به آن بیتوجهی میشود. اگر مسئولان بخواهند این موضوع را جدی نگیرند، شاید در آینده نچندان دور نتیجهاش را خواهند دید.
او سپس گفت: اینکه بچههای رشتههای فنی و یا بچههای رشته پزشکی یا مهندسی خوب آموزش ندیدهاند و در دوران پیش از دانشگاه احساس میکنند، درسهای زبان و ادبیات فارسی به نوعی مانع کارشان است، این تقصیر این درسهای نیست بلکه تقصیر روش آموزشی است که در دوران دبیرستان داشتند، آنها را خوب ورزیده نکرده است و این درس را مانع میبینند. اگر این درس به صورت خیلی روان و خوب و مناسب و بدون مباحث دستوپاگیر دستوری که خیلی از دانشآموزان را آزرده خاطر میکند، تدریس میشد این همه واکنش ایجاد نمیشد که حالا بخواهند این درسها را حذف کنند و به صورت مانع ببیند.
عیدگاه طرقبهای درباره انتقاداتی که درباره تستپذیر نبودن ادبیات مطرح است، گفت: بخشی از این انتقادات به خاطر اطلاع نداشتن است و بخشی هم که عامانه میگویند ،هدفشان تضعیف زبان فارسی است، چون جرأت ندارند بگویند ما دشمن زبان فارسی هستیم و میخواهیم زبان فارسی حذف شود، مجبورند از این بهانهها بیاورند. البته این موضوع برای کسانی است که عامدانه این سخنها را میگویند. روش تستی، آزمون شده است و در المپیاد ادبیات در سالهای پی درپی آزمون کردهایم، این روش تستی بسیار کارآمد است و با همین روش توانستیم بهترین دانشآموزان را در سطح کشور شناسایی کنیم، خیلی از اینها موفق شدند و بعدها دانشجویان موفقی شدند و برخی هم جزو پژوهشگران زبان و ادبیات فارسی شدند. این نشان میدهند زبان فارسی تستپذیر است مانند دیگر زبانها.
او ادامه داد: منتهی باید ببینیم ما چطور آزمونی برگزار میکنیم؟ ما در مدارس، دانشآموزان را با اصطلاحهای بیهوده دستور زبان و صرف کردن وقت برای اصطلاحاتی که اصلا ضروری نیست، بیزار میکنیم. به بچههایی که بعدا در رشتههای دیگری فعالیت میکنند، اصطلاحات بیفایده ای یاد میدهیم و مجبورشان میکنیم آنها را حفظ کنند، طبیعی است خیلیها بیزار شوند و بگویند زبان مادریمان زبان فارسی است، به من چه ربطی دارد که جمله سه جزئی و چهارجزئی گذرا به مسند و جمله چهار جزئی گذار به مفعول چیست؟ این جمله چند واج دارد و چند حرف دارد. شمردن تعداد واجها مباحثی است که بچهها را از ادبیات و زبان فارسی بیزار میکند. این ایراداتی است که کتابهای درسی ما در دوره راهنمایی و دبیرستان دارند و تا زمانی که این ایرادها حل نشود، اقبال به سمت مبحث زبان و ادبیات فارسی اصلاح نخواهد شد.
این استاد زبان و ادبیات فارسی با تأکید بر اینکه باید نحو تدریس و کتابهای ادبیات درست شود، اظهار کرد: این حفظیات بیارزش و اصطلاحاتی که بعدها به دردشان نمیخورد بچهها را از ادبیات میراند؛ من کتابهای ادبیات دبیرستان در رشتههای دیگر را هم دیدهام، مباحثی که در کتاب آنها مطرح میشود به درد دانشآموزان نمیخورد، او بعدها میخواهد مهندس شود، اصطلاحاتی در آن کتاب است که واقعا به دردش نمیخورد. اما راهحل این ماجرا حذف نیست، راهحل این است که شیوه تدریس و تألیف کتابهای درسی را تغییر دهند و اینها را با زبان فارسی آشنا کنند نه با اصطلاحاتی که بعدا به هیچ دردشان نمیخورد.
او در پایان گفت: نکته دیگر مقایسه است؛ بیایید شما این ماجرا را با کشورهای دیگر مقایسه کنید و ببینید کشورهای دیگر زبان خودشان را تضعیف میکنند؟ آیا زبان و ادبیات خود را از وقایع و رویدادهای مهم علمی و دانشگاهی حذف میکنند؟ اگر آنها این کار را میکنند ما هم انجام دهیم و بگوییم، خب به درد ما نمیخورد. قطعا چنین نیست. یک رکن مهم هر ملیتی، زبان رسمی آنها است و هرچیزی که به زبان رسمی ربط دارد. زبان رسمی چیزی نیست که بشود از یک مقطع و یا آزمون مهم کشوری حذف کرد. اینها غلط است و بخشی قطعا عامدانه است، نمیتوانیم تعارف داشته باشیم و پنهان کنیم.
انتهای پیام
نظرات