مرجانه فرشادیزاده، پژوهشگر و معلم ادبیات در گفتوگو با ایسنا درباره حذف درسهای عمومی از کنکور ۱۴۰۲، اظهار کرد: جای تأسف دارد که بگوییم، واقعیت قضیه این است که زبان فارسی و رشته زبان و ادبیات فارسی و در پی آن فرهنگ ایرانی که در بطن زبان فارسی نهادینه است، مورد کم لطفی واقع شده است. این تصمیم شاید تعدادی از دانشآموزان را خشنود کند اما ما که در بطن ماجرا و در کنار دانشآموزان هستیم میبینیم دانشآموزانی که اهل علم هستند و برای آینده خودشان برنامهریزی کردهاند، خیلی همرأی این تصمیم نیستند.
او با بیان اینکه این تصمیم موجبات ضعف گسترده زبان فارسی را درنسلهای بعدی فراهم خواهد کرد، افزود: ادبیات فارسی و ادبیات هر کشوری مجموعهای از آموزههای اخلاقی، علمی، هنری، فرهنگی و اندیشهای را در خود دارد و بسیاری از افکار دینی، مذهبی و خداشناسی را شامل میشود. ادبیات یک درس معمولی نیست. ادبیات زیبااندیشیدن، تلطیف روح و در نهایت انسان بودن را میآموزد. کمرنگ کردن آموختن این درس در واقع کمرنگکردن همه این مواردی است که ذکر کردم. زمانی که قرار باشد یک درس از کنکور که ضریب چهار داشته، حذف شود، خب یواش یواش در ذهن دانشآموز کمرنگ خواهد شد ودیگر به آن نمیپردازد.
فرشادیزاده خاطرنشان کرد: در گذشته چندین کتاب برای زبان و ادبیات فارسی داشتیم که الان بسیار محدود شده است. همچنین ساعتی که درهفته به این درس اختصاص داده شده، فقط یک ساعت است! واقعیت این است که دبیر نمیتواند آنطور که شایسته و بایسته است، حق مطلب را ادا کند. دانشآموزان ما الان در ادبیات ضعف دارند. میانگین درصد ادبیات در کنکور در میان بچهها حدود ۲۰ درصد است، در حقیقت زمان کمی که به این درس اختصاص داده شده، باعث میشود دبیر نتواند کار خود را انجام دهد و فقط میتواند درسها را خیلی مختصرتر توضیح بدهد، شاید در حد روخوانی باشد تا بتواند به همه درسها برسد در نتیجه دانشآموز به صورت عمقی متوجه مسائل نمیشود و فکر میکند ادبیات یک درس حفظ کردنی است اما در کنکور میبیند سوالها به صورت مفهومی آمده و نمیتواند جواب دهد، پس میگوید ادبیات یکی از سختترین درسهایم است.
او در ادامه بیان کرد: مسئله دیگری که وجود دارد این است میخواهند، آزمون درس ادبیات در پایه یازدهم و دوازدهم به صورت تشریحی بگیرند؛ تشریحی بودن آزمون خوب است زیرا ادبیات درسی نیست که بخواهیم به صورت تستی آزمون بگیریم، ادبیات یکچیز درک کردنی است و هر کسی درک خود را از ادبیات دارد، پس آزمون تشریحی خوب است اما اینکه فقط در دو پایه باشد، خیر خوب نیست زیرا دانشآموز از همان ابتدا این درس را سبک میگیرد و این موضوع برای جامعه خطرناک است.
این معلم تأکید کرد: ادبیات یک کشور خیلی مهم است زیرا خیلی چیزها را در بر دارد و باید تأکید بیشتری روی این درس شود، برایم عجیب است که میخواهند درسی که روزی ضریب چهار در کنکور داشته و دانشآموزان آن درس را مهم تلقی میکردند، یکباره بردارند. آیا این اتفاق محلی برای تأمل ندارد؟ فکر میکنم این تصمیم، تصمیم شتابزدهای بود و امیدوارم تغییری در این تصمیم حاصل شود. بسیاری از همکاران ما هستند که به واسطه کنکور در کنار معلمی، شغل دارند اگر ادبیات در کنکور کنار گذاشته شود تدریس ادبیات برای کنکور کنار گذاشته میشود. البته این موضوع کم اهمیتی است اما در سالهای آینده تأثیر منفی خواهد داشت.
او درباره اینکه چه پیشنهاداتی برای علاقهمند کردن بچهها به ادبیات دارد، اظهار کرد: به نظرم مهمترین کاری که میتوانند در مدارس انجام دهند این است که ساعت ادبیات را بیشتر کنند، یکجلسه در هفته واقعا برای درسی که بسیار گسترده است، کم است. زمانی که در آموزشگاه به بچههای ریاضی و تجربی درس میدهم، ابتدا با بیمیلی تمام سرکلاس مینشینند، دوسه ماه که میگذرد به من میگویند این درس ، یکی از درسهای مورد علاقه ما شده است. شیرین بیان کردن، به زیباییهای ادبیات پرداختن و بیان نکات ظریفی که در بطن ادبیات ما نهفته است، واقعا ادبیات را پرجلوه تر و پررنگتر خواهد کرد اما زمان ادبیات در مدارس کم است و یک دبیر ادبیات نمیتواند این کارها را انجام دهد.
فرشادیزاده افزود: توجه نقالی و شاهنامهخوانی در کشور ما کم است؛ دیگر کشورهای فارسیزبان اشعار فردوسی را بهتر از ما بلدند، یا میبینیم اشعار بیدل دهلوی را افراد در ردههای سنی مختلف در کشورهای هندوستان و پاکستان و.. خیلی بهتر از ما بلدند، مردم کوچه و بازارشان این اشعار را میخوانند، اما افراد اخص ما حالاحالاها نمیتوانند بخوانند و اصلا حفظ نیستند، زیرا به آنها پرداخته نمیشود. اختصاص ساعتهایی به نقالی و شاهنامهخوانی و مثنویخوانی یکی از کارهایی است که میتوانند در مدارس از ابتدایی از کارهایی است که میشود، انجام داد.
او سپس گفت: هر کسی هر رشتهای که بخواهد بخواند، حتی ریاضی محض نباید از زبان و ادبیات فارسی جدا شود؛ باید رسانهها و صدا و سیما به هر نحو که شده به زبان و ادبیات فارسی بپردازند اما متأسفانه از این خبرها نیست. آیا یک فیلم درباره حکایات مثنوی یا داستانهای شاهنامه داریم؟ نداریم، این خیلی بد است، هیچ کشوری اینطور نیست. مثلا کشور چین افسانههایی را که در بین خودشان هم خیلی کمرنگ است، فیلم و سریال میکند اما ما کتابی مثل «شاهنامه» داریم که افتخار ایران و افتخار هر فارسیزبان است اما آیا یک آدم عامی ایرانی، چهار بیت از آن را از حفظ است؟ باید روی اینها کار کنیم اما در عوض این کارها میگوییم از کنکور برداشته شود که بچهها راحت ادبیات را کنار بگذارند. ادبیات آنقدر کمرنگ است که مادر یکی از بچه میگفت، «اصلا خانم فرشادی ! ادبیات چه دارد که بخواهیم روی آن مانور بدهیم؟» در ذهنها این تصور از ادبیات وجود دارد. من در پاسخ به او گفتم «ادبیات چه ندارد، ادبیات مانند یک داروخانه است که برای همه دردها درمان دارد.» واقعا حیف، حیف...
انتهای پیام
نظرات