به گزارش ایسنا، واحد جنگ الکترونیک سپاه پاسداران یکی از واحدهای مهم و تأثیرگذار در صحنه نبرد در دوران دفاع مقدس بود. کارکنان این واحد با تلاش بیوقفه، فعالیتها و تحرکات ارتش عراق را عمدتاً از طریق استراق سمع مکالمات از خط مقدم تا عمق خاک عراق و حتی تا بغداد رصد میکردند و جمعبندی اخبار و تحلیلهای خود را از اقدامات فعلی و بعدی آنان برای تصمیمگیری صحیح در اختیار فرماندهان قرار میدادند.
«شنود» در واقع گوش شنوای فرماندهی در اردوگاه دشمن بود. این واحد از زمان شکلگیری با نام علی اسحاقی شناخته میشد؛ نامی که در مکالمات بیسیمی فرماندهان در عملیاتها عموماً شنود یا جنگ الکترونیک را به ذهن متبادر میکرد. علی اسحاقی در سال ۱۳۲۷ در روستای یزدآباد استان اصفهان متولد شد. در سه سالگی به همراه خانواده به عراق مهاجرت کرد و تا پایان دوران متوسطه را در مدارس بغداد گذراند. زندگی و تحصیل در عراق موجب تسلط کامل او به زبان عربی شد، اما وقوع چند کودتا در عراق که در نهایت به روی کار آمدن حزب بعث و تشدید اختلافات مرزی با ایران و همچنین سیاست این حزب در اخراج ایرانیان مقیم آن کشور سبب شد زمانی که او جوانی ۲۰ ساله بود، به ناچار همراه خانواده به میهن بازگردد.
*عملیات والفجر ۸ نقطه اوج فعالیتهای واحد جنگ الکترونیک در طول جنگ
او پس از بازگشت به ایران، به سربازی رفت. خدمت در سالن اجتماعات لشکر گارد که محل برگزاری جلسه فرماندهان نظامی و امنیتی و همچنین مستشاران خارجی برای تأمین امنیت جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران بود و همچنین حضور در ساختمان مرکزی ساواک برای تعمیر دستگاه شنود به همراه افسر تعمیرات، موجب آشنایی اولیه او با سیستمهای مخابراتی و تجهیزات الکترونیک شد.
با آغاز جنگ، اسحاقی به جبهە جنوب رفت. در آنجا، رحیم صفوی که از قبل او را میشناخت، او را به حسن باقری معرفی کرد و باقری نیز مسؤولیت اطلاعات منطقه «فارسیات» تا «دارخوین» را به او سپرد. در این دوره با حضور نیروهای بیشتری از مناطق گوناگون کشور به ویژه اصفهان، ستاد عملیات دارخوین تشکیل شد. اجرای چند عملیات ویژه شناسایی با رزم ازجمله اقدامات نیروهای این ستاد در این دوره بود. با به غنیمت درآمدن یک بیسیم روشن عراقی در جریان عملیات ناموفق آنها و استراق سمع مکالمات یگانهای دشمن، جرقه اولیه شکلگیری این واحد زده شد.
ورود لیسانسهها به خط مقدم ممنوع!
علی اسحاقی بنیانگذار و فرمانده واحد جنگ الکترونیک یا جنگال تا میانه سال ۱۳۶۵ بود. در این واحد عراقیهای طرفدار انقلاب هم حضور داشتند. آنچه در ادامه میخوانید خاطره نوری علوی مسؤول عراقی تعمیرگاه الکترونیک واحد شنود سپاه از آن دوران است:
« آن موقع به جناب آقای اسحاقی (مسؤول واحد جنگ الکترونیک سپاه) مدرک ارائه نکردم، ولی آقای اسحاقی از طریق یک نفر فهمید که من لیسانس دارم. من دو تا مدرک از انگلیس و دانمارک دارم. یک نفر میلیاردر عراقی در انگلیس زندگی میکرد. آنجا را ول کرد و با زن و بچهاش به اینجا آمد. در جنگ هم شرکت میکرد و پسرش عمار را با خودش میآورد. گفتم: عمار را چرا میآوری؟ گفت: پسرم بهتر از علیاصغر امام حسین (ع) که نیست! همچنین در عملیات شرکت میکرد.
من هم میگفتم اگر حمله شد، ما هم از جناب آقای اسحاقی به زور اجازه میگیریم و میرویم شرکت میکنیم. در فاو گفت: ما شما را لازم داریم. گفتم: مدرک ندارم، چون آن موقع از افراد ما کسی که لیسانس داشت، مدرکش بالا بود و به او اجازه نمیدادند به خط مقدم برود؛ به خاطر تخصصش باید پشت جبهه میماند. میگفتند: او را لازم دارند. حتی آقای اسحاقی نمیدانست. آقای قاسمی و فرد دیگری هم آن موقع نمیدانست من چه مدرکی دارم. من گفتم پنجم ابتدایی دارم. بعداً آقای اسحاقی اعتراض کرد و گفت: چرا دروغ گفتی! گفت: دروغ حرام است. گفتم: نه، دروغ نگفتم؛ من پنجم ابتدایی را خواندهام.»
منبع: کتاب «جنگ الکترونیک» به روایت علی اسحاقی، به کوشش یدالله ایزدی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.
انتهای پیام
نظرات