متن حاضر حاصل گفتگوي تفصيلي سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، است که با دکتر کيومرث اشتريان، عضو هيات علمي دانشگاه تهران انجام گرفته است. در اين گفتگو در پي آن بوديم كه به روشي براي كاربري كردن ادبيات سياستگذاري عمومي براي پوشش خبري - تحليلي سياست هاي عمومي و اعمال مدل مرحلهاي سياستگذاري عمومي در رسانه دست يابيم.
دكتر كيومرث اشتريان فارغالتحصيل رشته سياستگذاري عمومي از دانشگاه لاوال كانادا است، وي كه براي مدتي نيز رياست دانشكده خبر خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران را بر عهده داشته است، در اين گفت و گو ميكوشد چگونگي مطالعه سياستهاي عمومي و ندوين گزارشهاي سياستي را توضيح دهد.
در پي گزارش اجمالي اين گفت و گو تقديم حضور خوانندگان گرامي ميگردد.
اعمال مدل مرحلهاي سياستگذاري عمومي
در مطالعه سياستهاي عمومي و تدوين اخبار و گزارشهاي سياستي
به ندرت در رشته روزنامهنگاري به سياستگذاري عمومي پرداخته شده است و مطبوعات و رسانهها، سياستهاي دولتي را اغلب بصورت كلي، مبهم و غير سيستماتيك مورد بحث و بررسي قرار مي دهند.
ژورناليسم سياستي روشي براي پوشش خبري سياست هاي دولتي است. مهمترين مشخصه ژورناليسم سياستي اين است كه با استفاده از متدها و روش هاي سياستگذاري عمومي به مطالعه سياست وعمل دولتي مي پردازد. بهويژه اين روش بر مدل مرحله اي سياستگذاري عمومي متمرکز است. اين مدل به سادگي عبارت است از تفکيک سياستهاي دولتي به پنج مرحله ذيل: مرحله تحليل مسأله سياستي, مرحله راه حل يابي وشناسايي گزينه هاي ممکن, مرحله تصميم گيري, مرحله اجرا و بازخوردها و در نهايت مرحله ارزيابي سياست هاي اجرا شده.
سياستگذاري عمومي وبه تبع آن ژورناليسم سياستي بيش و پيش از هر چيز روي سياستهاي دولتها متمركز ميشود. به تعبيري در وراي ادعاها ، منازعات و جدلهاي سياسي و بيش از هر چيز روي آنچه كه عمل دولتي تلقي مي شود متمركز است. البته اين رويكرد تبعاتي به دنبال دارد، به اين معنا كه ژورناليسم سياستي به پيامدها، جمعيت هدف و طرفين ذينفع يك سياست ميپردازد.
ژورناليسم سياستي با دغدغه و اهدافي كاملاً مشابه با سياستگذاري عمومي به بررسي فرآيندهاي پيش گفته ميپردازد. البته بايد توجه داشت كه سايه انداختن رشته سياستگذاري عمومي بر ژورناليسم سياستي هيچگاه به معناي آن نيست كه روزنامهنگاران در اين رشته ملزم به بهكارگيري تمامي تكنيكهاي پيچيده سياست پژوهي باشند. در عين حال امتياز برجسته ژورناليسم سياستي اين است كه با استفاده از ابزار اساسي خود كه مصاحبه است، ميتواند خلأ بسيار مهمي را در سياست پژوهي پر كند و آن پرداختن همهجانبه به يك موضوع واحد است. در اين صورت ژورناليستها ضمن آنكه خود از حاصل پژوهشهاي سياست پژوهان دانشگاهي استفاده ميكنند، گزارشهاي آنها نيز ميتواند در جمعآوري و تحليل اطلاعات كمك مؤثري براي سياست پژوهان محسوب شود، خاطر نشان بايد ساخت كه نقطه مشابهت ژورناليسم سياستي با سياستگذاري عمومي از سنخ سؤالات و موضوعاتي است كه اين دو به آن ميپردازند و نه لزوماً از سنخ روشهاي آنها.
يكي از مشكلات ژورناليسم و خبرنگاران اسير بودن در دست قدرت تكنوكراسي و تكنوكرات هاست. تكنوكراسي با توجه به پيشرفت تكنولوژي به راحتي مردم، نمايندگان و ديوان سالاران را دور ميزند. در واقع خبرنگاران به يكباره در برابر انبوهي از آمار و ارقام و اطلاعات تخصصي قرار ميگيرند كه در برابر آنها به كلي منفعلاند تا آنجا كه حتي سوژهها را نيز نميتوانند خود انتخاب كنند و معمولاً سوژهها نيز از راههاي گوناگون به آنها تحميل ميشوند. گاه خبرنگار از آنجا كه نمي خواهد مصاحبه شونده از ضعف اطلاعات او آگاه شود خود محدوديتهاي ديگري را ايجاد ميكند. گاه به اين موضوع توجه مي شود كه افراد به لحاظ تخصصي و با استفاده از نوعي قدرت نرمافزاري و اطلاعاتي نيز به راحتي ميتوانند اعمال قدرت كنند و اين موضوع بيش از هر چيز ناشي از انفعال رسانهها در برابر قدرت اطلاعات و دانشهاي تخصصي تكنوكراسي است.
ژورناليسم سياستي در پي پر كردن اين خلاء است، كارويژه اصلي ژورناليسم سياستي فاعلانه كردن نقش خبرنگار است، براي تحقق اين امر لزوما خبرنگار نبايد از جزييات تمامي مباحث تخصصي يك وزارتخانه آگاهي داشته باشد بلكه او مي تواند با استفاده از رويكرد سياست پژوهي به مجموعه اي از تكنيك هاي كلي و سوالات فرآيندي براي غلبه بر انفعال خود در برابر موج آمار و ارقام و اطلاعات تخصصي خود را مجهز كند. آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه انفعال خبرنگار؛ انفعال خوانندگان و مردم را نيز بدنبال دارد و بالعكس فاعلانه شدن خبرنگار در برابر قدرت تكنوكراسي مردم را نيز از وضعيت انفعالي خارج خواهد ساخت.
مراحل سياست گذاري عمومي كه در عرصه ژورناليسم سياستي قابل اعمال است را بصورت فشرده مي توان به قرار ذيل برشمرد:
مرحله طرح مساله:
اينكه چگونه فرآيند تبديل يك پديده به مساله سياستي طي مي شود؛ موضوعي است كه ژورناليسم سياستي به آن مي پردازد در واقع محور اصلي كار ژورناليسم سياستي پاسخ به اين سووال خواهد بود كه تحت تاثير چه عواملي يك پديده تبديل به يك مسئله عمومي شده و وارد دستور كار دولت و مقامات تصميم گيرنده مي شود؟ اين فرايند در نوع راه حل ها نيز تاثير گذار خواهد بود. در واقع بايد دو فرآيند متفاوت را از يكديگر تفكيك كنيم؛ نخست, چگونگي تبديل يك پديده به معضل اجتماعي ـ سياسي و دوم چگونگي طرح و صورتبندي اين معضل در قالب يك مسئله سياستي. بدينسان خبرنگار ميتواند با توجه به فرآيندهاي پيش گفته وارد لايههاي عميقتري از تصميمگيري و تصميمسازي دولتي شود.
يكي از ابزارهايي كه ژورناليسم سياستي از آن استفاده مي كند، تاريخچه سياستي و الحاق تاريخچهها به درون خبر است؛ همان چيزي كه تحت عنوان سابقه خبر در انتهاي يا ابتداي خبر اشاره مي شود.
به اين ترتيب اگر خبرنگاران بتوانند يك جمعبندي كلي و مستند تاريخي از تاريخچه سياستي داشته باشند و روز به روز اين تاريخچه را نسبت به يك مساله خاص احيا و آنرا به خبرنگاران ديگر منتقل كنند؛ در اين صورت تاريخچه سياستي ميتواند در نقش يك دانش موجود عمل كرده و اطلاعات خوانندگان را دائماً نسبت به يك موضوع يا وزارتخانه خاص به شكل منظمي افزايش دهد. در اين صورت هيچ خبرنگاري از نقطه صفر شروع نميكند.
آنچه با ژورناليسم سياستي ميتوانيم طرح كنيم، نوعي خود آگاهي به خبرنگار در مورد شيوه طرح سؤالات است، اين خود آگاهي به خودي خود باعث ميشود كه خبرنگار به مصاحبه خود چارچوب بدهد و دادههايي را كه جمعآوري ميكند، در قالبهاي مربوط به سياستگذاري عمومي قرار دهد و پس از جاي گرفتن داده ها در چهارچوب هاي خاص، مي توان از آنها به اطلاعات و سپس دانش ياد كرد.
مرحله راهحل يابي:
همچنانكه در سياستگذاري عمومي يك سياستگذار به دنبال راهحل براي حل معضلات سياستي است، خبرنگار هم طبيعتاً بايد روي راهحلها متمركز شود. يك سياستگذار منطقاً بايد راهحلهاي مختلفي را در مواجهه با يك مسئله واحد بررسي كند. بدينسان خبرنگار بايد به بررسي اين موضوع بپردازد كه در كنار راهحل انتخاب شده، چه راهحلهاي ديگري وجود داشته است، اين مسئله يكي از مهمترين روشهايي است كه براساس آن مي توان شاهد فاعلانه عمل كردن خبرنگاران بود.
در انتخاب راهحلها، منظرها و رهيافتهاي مختلفي وجود دارد كه از آن جمله مي توان به رهيافت منافع، رهيافت عيني، ارزشي و هنجاري، تجربي و دمكراتيك اشاره كرد. علاوه بر اين هر راهحلي، خودآگاه يا ناخودآگاه، خواسته يا ناخواسته مبتني بر بنيان نظري خاصي است لذا خبرنگار بايد همچون يك پژوهشگر اجتماعي به واكاوي مباني نظري راهحلها بپردازد، البته مباني نظري يك سياست گاه اعلام شده و گاهي اعلام نشده است، اما خبرنگار ميتواند حتي اگر خود تخصصي در اين زمينه ندارد با پرسش بهعنوان ابزاري متدلوژيك به سراغ انديشمندان و نظريه پردازان برود و به پرسشگري بپردازد. در واقع مهم آن است كه خبرنگار با طرح پرسش از مباني نظري يك سياست، به ظهور يك جريان تحليلي پيرامون لايههاي عميقتر اتخاذ تصميمات دولتي دامن بزند، درست بعد از اين مرحله است كه خبرنگار ميتواند به بررسي اين موضوع بپردازد كه راهحلهاي ارائه شده بر كدام يك از مباني نظري مطرح شده در سياستگذاري عمومي ميگنجد.
مرحله تصميم گيري:
در اين مرحله بدنبال آن هستيم كه فرآيند رسمي و قانوني اخذ تصميم در يك نظام را بررسي كنيم، در اين مرحله خبرنگاران مي¬توانند بسياري از لايه¬هاي پنهان تصميم¬گيري را كشف كنند تا آنجا اساساً صورت مسئله براي آنها عوض مي¬شود. فهم تفکيکِ وظايف ونقش ها در نظام سياستگذاري عمومي بويژه در نظام اداري نسبتا پيچيده در ايران براي خبرنگار ضروري است. در نظام سياسي ايران شناخت سطح دخالت مجمع تشخيص مصلحت, تفکيک سياستگذاري از قانون گذاري, تفاوت وميزان اختيارات وزارت خارجه از شوراي عالي امنيت ملي, و... ضروري است.
از اين پس ممكن مصاحبه شوندگان نيز فرق كنند و خبرنگار به دنبال كساني رود كه ميداند آنها نقش اصلي را بر عهده دارند.
مرحله اجرا و اخذ بازخورد
اجراي سياست هاي دولتي و موانع و مشکلات آن در ادبيات سياستگذاري عمومي به تفصيل مورد بررسي قرار گرفته است. ژورناليسم مي تواند چارچوب هاي نظري سياستگذاري عمومي را در گزارش هاي خبري - تحليلي بهکار گيرد. از جمله خدمات مهمي که ژورناليسم مي تواند در اين زمينه ارايه دهد شفاف سازي سياست ها, همآهنگي و اجماع بين سياستگذاران از طريق گسترش گفتگوهاي تخصصي در عرصه عمومي و... مي باشد.
اما يکي از مهمترين تاثيراتي که ژورناليسم سياستي مي تواند داشته باشد، در اخذ بازخوردهاي روزمره از سياست هاي در حال اجراست، چيزي که هم پژوهشگران ما و هم دستگاه هاي اجرايي به علل گوناگون فرصت امکانات و زمينه انجام آنرا ندارند.
مرحله ارزيابي
مرحله ارزيابي سياستگذاري عمومي که مرحله اي فني و پيچيده است نيز مي تواند مشابه متناظري در ژورناليسم سياستي داشته باشد، البته در سطحي غير فني تر و کمتر پيچيده. ژورناليسم سياستي البته به راحتي مي تواند به ارزيابي تاثيرات سياست هاي اجراشده بر جمعيت هدف سياست ها و البته بر ديگر بخش هاي جامعه بپردازد.
شايد کم و بيش در مقايسه با سياستپزوهان، همه اين مراحل به صورتي نا منظم و غير حرفه اي توسط روزنامه نگاران انجام شود، اما مسئله اساسي آنست که براي حل معضل عوامزدگي در ديوانسالاري دولتي در ايران يکي از ابزارهاي اساسي، نظام مند کردن اينگونه فعاليت هاست تا بتوان از ادبيات موجود علمي در جهت بهبود سياستهاي عمومي از طريق ژورناليسم بهره برد.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: امين كريمالديني
انتهاي پيام.