بدین منظور بر آن شدیم تا برخی اشکالهای رایج امروزی را که در گفتار و نوشتار مردم، فراوان دیده و شنیده میشود، یادآوری و اصلاح کنیم تا شاید بتوانیم در راه درست خواندن و درست نوشتن واژهها، اصطلاحها، عبارتها و درنهایت برای پاسداشت زبان فارسی قدمی برداریم.
حُسام/ حِسام
نادرست تلفظ کردن نام افراد جزء اشکالهای امروزیهاست. نمونهاش نام (حُسام) است. این نام که نامی مردانه است، در عربی به ضمّ (ح) است. حُسام؛ یعنی شمشیر. اغلب به کسر (ح) تلفظ میکنند: حِسام؛ که نادرست است و بهتراست (حُسام) خوانده شود. درگذشته (حُسام ُ الدّین) مینوشتند و میخواندند.
حوزه / حوضه
حوزه با (ز) در لغت به معنی ناحیه، مرکز و مجتمع است و در ترکیبهایی چون: حوزهٔ علمیّه، حوزهٔ هنر، حوزهٔ قضاوت و...، دیده میشود. در زبان مردم بیشتر به معنی موضوع، بخش و... به کارمی رود. مثال: فلانی در حوزهٔ ادبیات خیلی کارکرده است. حوضه با (ض) یا حوض، به معنی برکه و آبگیر است. مثال: مرحوم پدرم این حوض را ساخته بود. گاهی (حوزه) (به معنی موضوع یا بخش) را (حوضه) مینویسند که نادرست است و هرکدام باید با املای درست خود نوشته شوند.
حَوِّل حالَنا / حَوّل حالِنا
دعای تحویل سال را همه از بَرند (یامُقَلّبَ القلوبِ ....) قسمت پایانی چنین است: (حَوِّل حالَنا الی اَحسَنِ الحال) هرسال به هنگام تحویل سال، اغلب مجریان و گویندگان (و نیز دیگران) قسمت پایانی آن را غلط میخوانند. اشکال در خواندن (حالَنا) است که معمولاً (حالِنا) میخوانند. در (حالَنا) (حال) منصوب است به دلیل (مغعولٌ به) بودن؛ یعنی باید فتحه داشته باشد. ولی به دلیل بیتوجهی به قوانین زبان عربی، اشتباه تلفظ میکنند. البته آنان که به زبان عربی مسلّطند، این قسمت (به ویژه، حالَنا) را درست میخوانند. (حَوِّل حالَنا الی اَحسَنِ الحال) یعنی خدایا حال و احوال ما را به بهترین حال بگردان و تغییر بده.
حوله / هوله
حوله، همان دستمال پُرزدار است که ویژهٔ خشکاندن دست و صورت یا بدن است. دربارهٔ ریشهٔ این واژه سخن بسیاراست. گروهی برآنند که از (حُلّه) گرفته شده؛ حُلّه، نوعی پارچهٔ کتان ظریف و منقّش است. اُدبا، نوشتن آن را با (ح) درستتر میدانند: حوله؛ نه هوله.
حَشو و حَشوگویی
یکی از معایب سخن گفتن، حَشوگویی است. حَشو، به فتح (ح) و سکون (ش) و (و)، در زبان عربی، زاید گفتن و زیادهگویی است. در برخی ترکیبها، در کنار واژههای فارسی، واژههای غیرفارسی (انگلیسی یا عربی) هم وجود دارد که بین این واژهها، نوعی یکسانی معنا یا ترادف وجود دارد. مثل (سؤال پرسیدن)؛ که هردو واژه یک معنا دارند. لذا یا باید یکی را نوشت؛ یا از افعال دیگر مثل (سؤال کردن) یا (پرسش کردن) استفاده کرد. پس برای اصلاح چنین اشکالهایی، یا یک واژه را مینویسیم؛ یا افعال دیگر را جایگزین میکنیم. ذیلاً چند مثال میآوریم.
دانشجو، سؤالی پرسید (نادرست) دانشجو سؤالی کرد یا پرسشی کرد (درست)
استارت شروع کار را بزن (نادرست) استارت کار را بزن (درست)
او در سنّ سی سالگی ازدواج کرد (نادرست) او در سی سالگی ازدواج کرد (درست)
دیروز بازی فینال پایانی بود (نادرست) دیروز بازی پایانی بود (درست)
انتهای پیام