به گزارش ایسنا، دکتر حسین ایمانی جاجرمی در خصوص جایگاه تحقیقات افکار عمومی و نظرسنجی در حوزه مطالعات شهری در دنیا گفت: نظرسنجی و تحقیقات افکار عمومی در حوزه مدیریت شهری مربوط به پارادایم مدیریت مدرن شهری است. بسیاری از کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا و کشورهای انگلیسیزبان مانند استرالیا از پارادایم درآمدزایی عبور کردند و الان مسأله مدیریت شهری کسب درآمد نیست، بلکه «پیدا کردن ایدههایی برای زندگی بهتر شهری» مطرح است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به سهم شهروندان در فرایند برنامهریزی و مدیریت شهری کلانشهرها پس از انقلاب اسلامی تأکید کرد: به نظر میرسد حوزه توسعه شهری کشور زیر سلطه پیمانکاران و مهندسان هست و بسیار فنی، عمرانی و کاسبکارانه است و ملاحظات اجتماعی و انسانی جایگاه نازلی دارند. مثلاً پروژها و طرحهای مثل «مسکن مهر»، «اقدام ملی مسکن» و یا «سیاست های واگذاری زمین مجانی و رایگان» در اوایل انقلاب ناشی از همین نگاه فنسالارانه و غیراجتماعی در حوزه توسعه شهری است. فراموش شده است که مسکن جزئی از مجموعه بزرگتری به نام «زندگی شهری» است. پیامدهای و اثرات چنین رویکردی در حوزه توسعه شهری تولید و بازتولید مسائل و آسیبهای مختلف شهری است، کما اینکه الان در شهرهای جدید مانند پرند و پردیس شاهد آن هستیم. متاسفانه مدیران و مهندسان در حوزههای اجتماعی خود را صاحب نظر میدانند.
وی افزود: تا زمانی که فرهنگ احترام به دانش کارشناسی وجود نداشته باشد، چندان نمیتوان انتظار داشت این مسأله به صورت نهادی حل شود. نمیتوان گفت بعد از انقلاب بیتوجهی مطلق به حوزه اجتماعی و افکار عمومی در مدیریت شهری صورت گرفته است. برایمثال مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) نمونهای از این توجه هست. مدیران و برنامهریزان شهری نیز به اهمیت حوزه اجتماعی و تحقیقات افکار عمومی پی بردند و به مراکز افکارسنجی نیاز است. مثلا در دوران کرونا نظرسنجیهایی که معاونت اجتماعی شهرداری تهران راجع به نظرات و نگاه مردم در مورد ابعاد شیوع ویروس کرونا اجرا نمود، نشان از اهمیت آن دارد.
تحقیقات افکار عمومی، بستری برای مشارکت مردم در سیاستگذاری شهری
دکتر ایمانی جاجرمی گفت: اجرای تحقیقات افکار عمومی و نظرسنجیهای مختلف به شرطی که به مردم و شهروندان بازخورد و گزارش مستمر ارائه شود، میتواند بستری برای مشارکت مردم در حوزه برنامهریزی و سیاستگذاری شهری باشد. البته فکر میکنم نظرسنجی بخشی از یک پازل بزرگتر یعنی مجموعه فرهنگ سیاسی و اداری است. در شرایط عادی، اشتراکگذاری اطلاعات و نتایج نظرسنجی میتواند دادههای مربوط به وقایع را افزایش دهد، بنابراین به اطلاعات شهروندان افزوده میشود؛ اما بالا رفتن اطلاعات کافی نیست و پازل به چیزهای دیگری احتیاج دارد. باید یک ساز و کار دیگری هم وجود داشته باشد که مردم را در فرایند مدیریت درگیر کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: پیش شرط مشارکت افراد، «درگیر کردن» آن هاست و پیش شرط درگیر کردن مردم، انتشار آمار و اطلاعات منظم است. انتشار اطلاعات توسط شما انجام میشود، ولی باید ساز و کار دیگر هم باشد که چرخها با هم درگیر شوند و بچرخند. مساله این است که برخی از چرخها شکل گرفته است اما، چرخهای واسط وجود ندارند. مثلاً اطلاعات و نتایج نظرسنجیها انتشار مییابد، ولی اثربخشی لازم را ندارد. این اشکال مراکز نظرسنجی نیست، این مشکل به آنجا برمیگردد که چرخهای واسط غایب هستند.
وی افزود: بنابراین انتشار اطلاعات و درگیر کردن مردم در امور محلی باعث مشارکت خواهد شد؛ البته نیاز هست فرهنگ مشارکت هم وجود داشته باشد. شنیده شدن صدای شهروندان در فرایند مدیریت شهری مهم است. مسائل شهری با تبلیغات شهری فرق دارند. شنیده شدن صدای مردم باید در جلسات تعاملی صورت گیرد؛ تعامل مجازی نیست، بلکه عینی و واقعی است. باید مردم در سطح محلی درگیر امور شهری شوند. جایی که شهروندان با زندگی روزمره، خرید، مدرسه یا دانشگاه، پارکینگ، زمین بازی و ... مستقیماً سر و کار دارند. نظرسنجی و تحقیقات افکار عمومی بخشی از منابع تصمیمگیری هست. بخش دیگر به سازمان و نیروی انسانی و منابع در اختیار و مشروعیتی که سازمان و افراد دارند، برمیگردد. گزارشهای پیمایش سرمایه اجتماعی نشان میدهد، بیاعتمادی مردم نسبت به مسئولان در بالاترین سطح قرار دارد. مسئولان در صورتی که حرف راست هم بیان کنند، باورپذیری آن برای مردم سخت است؛ بنابراین اعتمادسازی مهم است. کار افکارسنجی اینجا اهمیت پیدا میکند. قبل از ورود به یک بستر اجتماعی، نیازمند شناخت محیط و آمار و اطلاعات هستیم.
به گزارش مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، دکتر ایمانی جاجرمی خاطر نشان کرد: باید قبول کرد درحال حاضر کشور ما مثل یک ده دورافتاده است. سرعت ما در مقایسه با دنیا پایین است. در این شرایط باید مرتب کشورها و شهرهای مشابهِ ایران در کشورهای توسعهیافته یا حتی درحال توسعه را رصد کنیم. چون مسائل شهری و اجتماعی در کلانشهرها مشابه است؛ مثلا ترافیک، آلودگی هوا، نابرابری، مساله اقلیتها و ... در شهرهای مختلف وجود دارد و مشترک است. باید مطالعات تطبیقی صورت گیرد و از تجارب شهرهای دیگر در حل مسائل و مشکلات شهری استفاده شود.
انتهای پیام
نظرات