این نویسنده در گفتوگو با ایسنا، درباره اعلام بازنشستگی نویسندگان و زمین گذاشتن قلم اظهار کرد: نویسندگی بازنشستگی ندارد، زیرا نویسندگی در ایران شغل نیست. در کشورهای پیشرفته نویسندگان و هنرمندان منزلتی دارند و تا آخر عمر مینویسند و از طریق نوشتن زندگی میکنند اما در ایران از این چیزها خبری نیست و نویسنده هیچ پشتیبانی ندارد.
او افزود: نویسندهها در کنار کار اصلی خود، چه دولتی و چه غیردولتی، به خاطر عشق و علاقهشان به کار فرهنگی میپردازند؛ در واقع نوشتن شغل دومشان است و در حاشیه به عشق و علاقه خود میپردازند. تولید کار فرهنگی هم چیزی نیست که بازنشستگی داشته باشد و تا دم گور ادامه دارد. تولید کار فرهنگی، عشق انسان هنرمند است و تعطیلبردار نیست. من در حال حاضر بیش از گذشته مینویسم و حتی برخی از نوشتههایم را روی طاقچه گذاشتهام، زیرا وضع نشر خراب و وضعیت کاغذ فاجعهبار است. در کنار این، وضعیت فاجعهبار سانسور هم هست.
اصغری همچنین اظهار کرد: نویسندهها در کشورمان حامی ندارند و زیر فشار هستند؛ نویسنده نه از طرف ارشاد حمایت میشود و نه از طرف مردم، کاغذ نیست، ناشران رغبتی به نشر کتاب ندارند و وضعیت نشر خراب است؛ این وضعیت فاجعه فرهنگی است. اگر حافظ و سعدی و رودکی و دیگران را نداشتیم، الان مردم ما ملت فقیری بودند. البته منظورم از حمایت دولت این نیست که دولت حاکم شود، بلکه فضا را باز کند تا نویسنده تولید فرهنگی داشته باشد.
نویسنده «وعدهگاه مرگ» و «جشن تولد با گل محبوبه شب» با بیان اینکه عشق به تولید فرهنگی در وجود هنرمندان و نویسندگان سرشته شده و در هر شرایطی کار میکنند، گفت: من مینویسم و کنار میگذارم؛ شاید آیندگان آنها را چاپ کردند و شاید هم نه. من این کار را نمیکنم که از نوشتن دست بکشم، شاید دیگرانی سرخورده شدهاند و عشقشان در وجودشان مرده است.
این نویسنده در ادامه تاکید کرد: من تولید فرهنگی را تعطیل نمیکنم زیرا عشق ذهنی و جهان روحی من است. نمیتوانم خودکشی کنم؛ تعطیل کردن کار هنری نوعی خودکشی است، اگر کسی تولید فرهنگی را تعطیل کند یعنی نوشتن عشقش نبوده است.
او در پایان با اعلام اینکه چند کتاب آماده دارد، گفت: رمانهای «صعود به قله هفتخان» و «عشق در مهتاب یخزده» را به ناشر دادهام و باید ببینیم شرایط چاپ آنها فراهم است یا نه. یک رمان هم درباره ستارخان نوشتهام که به صورت دستنویس است.
انتهای پیام
نظرات