به گزارش ایسنا به نقل از روابطعمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی - سرپرست موسسه اطلاعات -، با مشارکت در پویش «کتابخوانی ملی»، گفت: پویش کتابخوانی ملی در مسیر فرهنگ و در جهت کتاب و کتابخوانی طراحی شده است و این اقدام قابل تقدیر است. سالها پیش محمدجواد حجتی کرمانی در روزنامه اطلاعات نوشتن پاورقی را با نام «همراه با محرمان خلوت انس با قرآن» شروع کرد که شرح زندگی پدرشان بود، پدر آقای حجتی کرمانی میرزا عبدالحسین حجتی کرمانی نام داشت که از شخصیتهای کمنظیر روزگار خود بود. او زرتشتیزاده بود و در نوجوانی مسلمان شد.
او افزود: زندگینامه این شخصیت بعدها به صورت کتاب منتشر شد و «از آتشکده تا مسجد» نام گرفت که جلال رفیع مقدمهای مشروح بر آن نوشت و بزرگانی از جمله آقایان جنتی، خزئلی، دکتر سروش و حاج حسین انصاریان بر آن تلخیص نوشتند که این کتاب به چاپ پنجاه و چهار هم رسیده است. بنابراین توصیهام بر مطالعه این کتاب است.
مدیرمسئول روزنامه اطلاعات اظهار کرد: اثر جدیدی نیز که در مسیر چاپ است که در آینده عرضه شود، کتاب «سایهروشن» نام دارد که درباره یکی از شخصیتهای ارجمند هنری و ادبی ایران هوشنگ ابتهاج متخلص به «سایه» است. او از شاعران و ادیبان برجسته قبل و بعد از انقلاب است که شعرها و آثار ادبی تاثیرگذاری دارد و میتوان به یکی از اشعار او «ایران، ای سرای امید» اشاره کرد. به اعتقاد من زندهیاد محمدرضا شجریان یکی از ماندگارترین آوازها را روی این شعر به یادگار گذاشته است.
حجتالاسلام والمسلمین دعایی خاطرنشان کرد: کتاب «سایهروشن» بیش از ۱۶۰۰ صفحه دارد که در دو جلد نفیس و زیبا زیر چاپ است و به زودی عرضه میشود. مطالعه این کتاب را توصیه میکنم تا حق و ارج این انسان فرهیخته نگه داشته شود.
اسماعیل کهرم - مشاور اسبق رییس سازمان حفاظت محیط زیست و بومشناس و فعال محیط زیست - نیز با پیوستن به «پویش کتابخوانی ملی» گفت: ۴۸ سال در شغلی فعالیت کردم که شکاربان نام داشت و امروزه از آن با عنوان محیطبان یاد میشود. چندی پیش تحقیق دانشجویی را مطالعه میکردم که در پرسشنامهای از مردم تهران سوال شده بود، شکاربان چه فردی است و چه وظایفی دارد؟ نتیجه این شد که اغلب افراد نسبت به این سئوال اطلاعات درستی نداشتند. همین موضوع انگیزهای شد تا اطلاعات و تجربههای خودم را از حرفه شکاربانی یا محیطبانی، در قالب خاطرات بنویسم.
این بومشناس و فعال محیط زیست گفت: نام «خاطرات یک عابر» را برای این کتاب انتخاب کردم؛ همه ما در حال عبور از خیابانهای زندگی هستیم و روزی این عبور و مرور تمام خواهد شد و باید ببینیم که چه کردهایم. من هم در این کتاب نگاهی دارم به آنچه در زندگی انجام دادهام.
کهرم در ادامه به مناسبت پویش کتابخوانی ملی به روایت برخی داستانهای «عابر» پرداخت: در درگز بودیم که در یک دبستان شب را به صبح رساندیم و زمانی که از خواب بیدار شدیم مشاهده کردیم که شیرهای آب یخ زدهاند و زمانی که بیرون از محیط مدرسه را مشاهده کردم، با انبوهی از برف روبهرو شدم که شاید بتوان گفت طول آن به چهار تا پنج متر میرسید. تمام کوچهها مسدود شده بود و پشتبامها تا طبقه هشتم یک ساختمان برف آمده بود، همهجا سوتوکور بود. یک هلیکوپتر با پرواز در آسمان آذوقهها را برای افرادی که در برف گیر کرده بودند میفرستاد که بعد از ۱۰ روز راهها بازگشایی شد.
او ادامه این داستان را چنین تعریف کرد: ما توانستیم باز گردیم، در مسیر جاده درگز به مشهد به یک دهکده رسیدیم. در این مسیر یک بقالی باز بود. از ماشین پیاده شدم و از پسرکی که در بقالی بود سوال پرسیدم که آیا آب جوش دارد تا روی شیشه ماشین بریزم و یخی را که روی شیشه ایجاده شده و امکان دید را از ما گرفته برطرف کنم؟ در پاسخ گفت روی شیشه نمک بریزید؛ بنده مهندس تحصیلکرده بودم و او پسری کوچک در بقالی بود، نمک را استفاده کردم و مشکل برطرف شد.
این بومشناس گفت: شیوع ویروس کرونا در کنار ناملایمتیهایی که دارد این فرصت را فراهم کرد تا بتوانیم کتاب بیشتری بخوانیم. از تشکیلات و تجهیزاتی که برای تحقیق در اختیار داریم باید به بهترین شکل بهره برد و از پویش کتابخوانی ملی در جهت معرفی بهترین کتابها باید استفاده بهینه کرد.
همچنین امیرشهاب رضویان - کارگردان و فیلمنامهنویس - گفت: قبل از هر سخن باید بگویم که کتابخانه ملی ایران را بسیار دوست دارم و درباره این مکان فرهنگی در کتابهای درسی مدرسه خوانده بودم و معتقدم پویش کتابخوانی ملی به ویژه در روزهای کرونا فرصت خوبی است تا به یکدیگر پیشنهاد بدهیم که چه کتابهایی را بخوانیم.
او افزود: از کتابهایی که این اواخر خواندهام کتاب «خونخورده» نوشته مهدی یزدانی خرم را پیشنهاد میکنم، زیرا این نویسنده در شرح داستان به جزئیات پرداخته و روایت عجیبی از پسران خانوادهای دارد که همگی در جنگ شهید شده و مفقودالمقبره هستند و مکانی برای خاکسپاری آنها وجود ندارد. یزدانی خرم به واسطه این سنگ قبرهای خالی، قصههای این برادران را روایت میکند.
رضویان در ادامه بیان کرد: این کتاب سرشار از تکنیکهای فنی، نگاه به جزئیات، و رفت و برگشتهای زمانی بسیار است و ارجاعات فراوانی به دورههای مختلف زمانی دارد. مجموع این ویژگیها داستان را جذاب و خواندنی کرده و فضای متفاوتی را از جامعه ایران ترسیم و توصیف میکند.
کارگردان فیلم «مردان خاکستری» اظهار کرد: به مهدی یزدانی خرم برای نوشتن این کتاب تبریک میگویم، زیرا نویسنده در این کتاب عنصر درام و قصهگویی را به خوبی در خدمت گرفته و مثل کتابهای تاریخ سیاسی حاوی اطلاعات صرف نیست و خواننده را خسته نمیکند. این کتاب به صورت مکتوب و صوتی وجود دارد، خوانش صوتی این کتاب توسط علی سرابی انجام شده و صدا، خوانش، گویش و تلفظ به خوبی بر داستان نشسته است.
انتهای پیام
نظرات