به گزارش ایسنا، اینجا مسجد مشیرالسلطنه (ساعت یا الاقصی) در محله مولوی تهران است، مسجدی تاریخی که مشیرالسلطنه وزیر خزانهداری مظفرالدین شاه آن را ساخت و با نصب ساعتِ تاریخی روی نقارخانه آن به مسجد «ساعت» هم معروف شد، مسجدی که سالها مانند ساعت شمسالعماره عمل کرد و زنگ خواب و بیدار و کار و استراحت مردم محله مولوی بود، اما مرور زمان نه تنها ساعت را از کار انداخت که شبستانها و دیوارهای مسجد را هم با آسیبهای زیادی مواجه کرد.
در این میان کارشناسان میراث فرهنگی که سال ۱۳۸۴ برای ثبت ملی مسجد به این بنا وارد میشوند، با برآورد آسیبهای موجود، مرمت را به زمان دیگری میسپارند و حالا ۱۵ سال است که رفتهاند تا برای مرمت این بنای قاجاری و مهم تاریخی به مسجد «مشیرالسلطنه» یا «الاقصی» یا همان «ساعت» برگردند و هنوز مسیرشان به خیابان مولوی، ابتدای کوچه تشکری موحد نیفتاده است!
میراث نیامد، نمازگزاران و امام جمعه کار مرمت را آغاز کردند
محسن خوشکامنژاد - یکی از اعضای هیات امنای مسجد و مدرسه مشیرالسلطنه - در گفتوگو با ایسنا نخست از تاریخچه این بنای تاریخی میگوید.
«کار ساختِ این مسجد در سال ۱۳۰۸ قمری به دستور میرزا احمدخان مشیرالسلطنه که در زمان مظفرالدین شاه وزیر بیوتات و خزانهداری دربار بوده، آغاز میشود و زیر نظر آیتالله شیخ فضلالله نوری وقفنامه آن نوشته و تنظیم میشود و ساختِ مسجد در سال ۱۳۱۹ به پایان میرسد.
سال ۱۳۲۱ ساعتِ تاریخی این بنا که توسط انگلیسیها به ایران آورده شده بود، در این بنا نصب میشود و به همین دلیل در کنار نام اصلی مسجد که توسط شیخ فضلالله نوری «الاقصی» (تلاش میشود که معماری آن مشابه با مسجدالاقصی در فلسطین باشد) نامگذاری شده بود، به مسجد «ساعت» نیز معروف میشود و از سوی دیگر به واسطه سازنده آن بین مردم محلی، مسجد «مشیرالسلطنه» نیز خوانده میشود.»
او با تاکید بر اینکه از ابتدا و به خواست مشیرالسلطنه این بنا به صورت مسجد و مدرسه ساخته میشود، ادامه میدهد: «گفته میشود که چون وزیر آن زمان دربار قاجارها، فرزندی از خود نداشت مسجد را ساخت و برای آن وقفیاتی گذاشت و بر اساس وقفنامه مراسمهای مختلف در مناسبتهای متفاوت در این مسجد برگزار میشد که تا امروز نیز ادامه دارد. بنابراین از ابتدا نیز این مسجد در قالب «مسجد - مدرسه» فعالیت داشته و شامل ۹ حجره برای طلبهها بوده که در هر حجره دو طلبه یا به صلاحدید هیات امنای مسجد باید یک طلبه زندگی کند.»
وی با اشاره به وضعیت مرمت این بنای تاریخی میگوید: میراث فرهنگی مدتی برای مرمت مسجد آمد، اما کار خود را نیمهکاره رها کرد و رفت. این کار را درباره ساعت و نقارهخانه نیز انجام داد، مرمتی روی ساعت انجام نشد و مرمت نیز تکمیل نشد، به همین دلیل نیز بعد از سالها با تلاش امام جماعت و هیات امنا و نمازگزاران مسجد، کار مرمت آن را آغاز کردیم و در این میان نیز شهرداری منطقه ۱۱ قدمهایی برداشت.
خوشکامنژاد با اشاره به حضور مرمتگران میراث فرهنگی در حدود سه سال قبل در مسجد ساعت، میگوید: برای مرمت دورِ ساعت را فایبرگلاس کردند که به واسطه آبِ باران در طول این چند سال کنده شده و ورآمده است، همچنین ستون اصلی بالای ساعت کج و متمایل به راست شده و مرمتگران هنوز نتوانستهاند آن را درست کنند. از سوی دیگر به دلیل آب و باران و ناودانی که نصب کردند و درست در جای خود قرار نگرفته بود، بخشهایی از آن ریزش کرده است که چند بار شهرداری منطقه برای مرمت وارد شد، اما نیمهکاره رها شد و به جای آن مسجد را نورپردازی کردند.
تعمیرکار ساعتِ شمسالعماره، ساعت را مرمت میکند
او با اشاره به مذاکرههای انجامشده هیات امنای مسجد با ساعتچی - تعمیرکار ساعت شمسالعماره در کاخ جهانی گلستان - میگوید: حدود شش سال قبل وی ساعت را بررسی و اعلام کرد که قطعات آن هنوز سرجای خود است، فقط برخی از آنها شکستهاند که به دلیل مرور زمان بوده است و میتواند قطعات را نصب کند و بار دیگر ساعت را راه بیندازد، اما متاسفانه به دلیل کسالت هنوز موفق به آغاز کار نشده است.
او با اشاره به پیگیریهای شهرداری منطقه برای مرمت و راه افتادن دوباره ساعتِ این مسجد تاریخی، درباره نقش این ساعت تاریخی در زندگی مردم منطقه توضیح میدهد: این ساعت تاریخی در آن زمان در زندگی مردم نقش اساسی داشت. مردم این محله با صدای این ساعت برای سحر در ماه رمضان بیدار میشدند، افطار میکردند و حتی سر کار میرفتند و تا زمانیکه ساختمانهای قدبلند این سالها نبود، صدای آن به راحتی به مناطق مختلف میرسید.
به گفته او، صدای این ساعت از سمت جنوب تا میدان راهآهن، از شرق تا میدان محمدیه، از شمال تا دروازه قزوین و از غرب تا دروازه گمرک میرسیده است، اما با وجود ساختمانهای آسمانخراشِ امروزی دیگر تاثیرِ گذشته را ندارد و فقط برای حفاظت به عنوان یک اثر تاریخی نیاز به مرمت دارد.
ساعت را فرمالیته مرمت کردند، خودمان دلسوزانهتر کار میکنیم
این عضو هیات امنای مسجد تاریخی «الاقصی» درباره مرمت شبستانها و جداره اصلی این مسجد تاریخی میگوید: میراث فرهنگی در سال ۱۳۸۴ برای ثبت ملی این بنا آمد، اعلام کردند بنا را رفع خطر میکنند، اما دیگر نیامدند تا اینکه هیات امنای مسجد در سال ۱۳۹۰ اقدام به مرمت شبستانها کرد، یکسری کاشیها وضعیت خرابی داشتند، یکی از ستونهای ساعتِ مسجد شکسته بود و تا جایی که امکان داشت رفع خطر کردیم و همه بخشهای تاریخی محفوظ ماندند و هر کاری از دستمان برآمد کردیم، اما هنوز از میراث فرهنگی خبری نیست.
او با بیان اینکه اگر میراث فرهنگی اجازه انجام کار و مرمت در فضای مسجد را میداد خودمان دلسوزانهتر کار را به سرانجام میرساندیم، ادامه میدهد: آنها فقط به صورت فرمالیته بخشی از ساعت را مرمت کردند و دیگر خبری از آنها نشد، در حالی که بین نمازگزاران مسجد افرادی آشنا با میراث فرهنگی هستند که امکان مرمت بنا را قبل از تخریب آن دارند.
خوشکامنژاد به انعقاد قرارداد میراث فرهنگی استان تهران با یک شرکت برای طرح مرمت شبستان اشاره میکند و ادامه میدهد: بر اساس آن قرارداد کارهایی روی سقف مسجد انجام شد، سبکسازی اتفاق افتاد، در ادامه کار یکسری اقدامات اشتباه بود که مسوولان در جریان کار قرار گرفتند و چون کار خاصی انجام نشده بود، سبکسازی را به خود هیات امنای مسجد سپردند، میراث هم تایید کرد که کار اساسی انجام شود، رفع رطوبت را شهرداری منطقه انجام داد تا ما نیز به مرور بتوانیم فضای داخل مسجد را نیز مرمت کنیم.
آنچه مسجد مشیرالسلطنه را تهدید میکند
انگار خوشی زیر دلِ کاشیهای تاریخی مسجد ساعت در بالای حجرههای قدیمی این مسجد - مدرسه زده و طبله دیوارها انگار میخواهند از جای خود بلند شوند. ستون نقارهخانه ساعت کج شده، کجیاش را از کوچه یا حتی کاروانسرای قدیمی پشت مسجد که حالا پارکینگِ ماشین است هم میتوان به چشم و به راحتی دید. فایبرگلاسهای دور تا دور ساعت قاجاری که به زشتترین شکل ممکن به جداره بنا چسبانده شده بودند بلند شده و زشتی مرمتی نادرست را به خوبی نشان میدهند.
تعطیلی مساجد و نبودن نمازگزاران در مکانهای مسقف در پی شیوع ویروس کرونا بهترین زمان برای مرمت شبستانهای مسجد بود که هیات امنا از آن استفاده کرده و کارشان را آغاز کردند، به گونهای که بخش قدیمی آشپزخانه مسجد که تا همین یک سال قبل سرپا باقی مانده بود و البته متروک امروز به طور کامل با سنگ مرمر پوشانده شده و هیچ نشانی از گذشتهاش ندارد.
و غمگینتر از همه در ضلع شمالی پشت بام مسجد و درست روبهروی کتابخانه قدیمی مسجد که امروز متروکه شده و انباردانی این بنای تاریخی روی پشت بام، بخشی از سقفِ بنا تخریب شده و جای آن را میلههای فلزی پر کرده که به گفته اهالی محل قرار بوده حجرههای جدید برای طلبههای جدید باشد، اما گویا میراث فرهنگی به درستی تاکنون جلو کار را گرفته است.
در این شرایط میتوان به این نکته فکر کرد که وقتی میراث راهش را گم میکند و اصلا وجود چنین بنای فاخری را از بین میبرد، هیات امنای مسجد هم به خود حق میدهند که راهِ حفاظت از این بنای تاریخی را به شیوه خودشان طی کنند تا دستکم وقفنامه مشیرالسلطنه زیرپا نماند!
انتهای پیام
نظرات