به گزارش ایسنا، سهام طاقتی از جمله زنان مدافع خرمشهر است که تا اخرین روزهای اشغال خرمشهر در آن حضور داشت. این بانوی رزمنده به روایت یکی از کارهای فداکارانه خود روایت می کند: چیزی از آغاز جنگ نمیگذشت. خرمشهر در محاصره بود. شب ها در سنگر میخوابیدیم و سگها تا صبح بالای سرمان عوعو میکردند.
بیشتر مواقع در سنگرها بودیم. سنگرهایی پر از مارمولک، که اگر یک متر کف آن را میکندیم، به آب میرسیدیم. کسی از مرگ نمیترسید و به آن فکر نمیکرد. یک شب اعلام کردند که خواهرها دیگر نباید در شهر بمانند، چون گرفتار عراقی ها میشوند. با شنیدن این خبر به خواهری که کنارم ایستاده بود، گفتم: «حالا که باید برویم بهتر است به برادرها خبر بدهیم که این جا مهمات مخفی کردهایم».
غنیمت هایی را که بچه ها گرفته بودند، زیر گونی ها پنهان کرده بودیم، مانده بودیم که محل اختفای آنها را به چه کسی بگوییم. برادر «فرجی» هم شهید شده بود، نمیتوانستیم به هر کس اعتماد کنیم. شب از خرمشهر رفتیم، ولی نتوانستیم طاقت بیاوریم و صبح، دوباره به خرمشهر برگشتیم.
حدود ظهر بود که عراقی ها داشتند میرسیدند. فاصله زیادی با آنها نداشتیم. هر لحظه احتمال اسارت میرفت. بچه ها موافقت کردند که برویم، قبل از رفتن، محل غنایمی را که در کمدها و زیر گونی ها مخفی کرده بودیم، به برادرها گفتیم و از شهر خارج شدیم.
خاطرات سهام طاقتی در کتاب «گل سیمین» به چاپ رسیده است.
انتهای پیام
نظرات