این جمله بخشی از درددلهای ابراهیم گلهدارزاده، مدیر عامل انجمن تعزیه ایرانیان است.
او در گفتگو با ایسنا از شرایط دشوار تعزیه میگوید؛ از بی توجهیهایی که نسبت به ثبت و ضبط آثار هنرمندان باسابقه وجود دارد، از عملکرد نامناسب اوقاف، از حذف تعزیه در دروس دانشگاهی، کم اعتنایی تلویزیون و ...
گله دارزاده ابتدا از استقبال مردم از اجراهای آنلاین تعزیه ابراز خوشنودی میکند و ادامه میدهد: تجربه اجرای تعزیه در چند شهر از جمله تهران و قزوین نشان داد مردم بخوبی از اجراهای آنلاین استقبال میکنند. هرچند اول با تردید و ترس به سراغ این اجراها آمدیم ولی خوشبختانه نتیجه رضایتبخشی داشته است و گروهها هم متوجه شدند با این شیوه، مخاطبان گستردهتری خواهند داشت.
او ادامه میدهد: اعضای انجمن تعزیه ایرانیان اجرا دارند ولی طبیعتا شرایط کرونایی بر اجرای آنان نیز تاثیر گذاشته با این حال اجراهای تعزیه متوقف نشده است.
این مدیر هنری در پاسخ به این پرسش که دوران کرونا بهترین فرصت برای ثبت و ضبط اجراهای تعزیه است و آیا انجمن برنامهای در این زمینه دارد، توضیح میدهد: در این دوره بسیاری از هنرمندان پیشکسوت از اجرا خودداری کردند چرا که عموما سالخورده هستند و برخی هم بیماریهای زمینه ای دارند و خود را در خانه قرنطینه کردهاند.
او ادامه میدهد: عمده اعتباری که برای تعزیه داریم، توسط بانیان خصوصی تامین میشود ولی تمایل آنان به اجرای تعزیه است نه ثبت و ضبط آن . بنابراین باید بخشهای دیگر، تامین این بودجه را تقبل کنند که متاسفانه چند دهه است این موضوع مطرح میشود و اتفاقی هم نمیافتد و هنرمندان بزرگ خود را از دست میدهیم بدون اینکه بتوانیم اجراهای آنان را برای استفاده پژوهشگران و جوانان علاقهمند ثبت و ضبط کنیم.
گله دارزاده در ادامه از یک مشکل دیگر هم سخن میگوید، اینکه مکانهایی مانند تکیه نیاوران با اینکه وقف تعزیه بودهاند، برنامههای مداحی را جایگزین تعزیه کردهاند.
او توضیح میدهد: بر اساس شنیدههای من تکیه نیاوران وقف تعزیه است و برای این منظور ساخته شده ولی اوقاف و دیگر نهادها با تفسیرهای خاص خودشان، مداحی را جایگزین کردهاند.
مدیر انجمن تعزیه ایرانیان خاطرنشان میکند: موقوفات تعزیه کم نیست و اگر به خودش اختصاص پیدا کند، تعزیه را از هر گونه کمکی بی نیاز خواهد کرد ولی متاسفانه با تفسیرهایی رو به رو هستیم که دست تعزیه را از امکانات خود کوتاه میکند در حالیکه تعزیه در شهرها و روستاها مکانهای خاص خود را دارد و افراد بسیاری زمینهای خود را وقف این هنر کردهاند.
گله دارزاده از یک مساله دیگر هم خبر میدهد و آن حذف واحد درسی تعزیه در دانشگاههاست.
او ابراز تاسف میکند : به جز دانشگاه آزاد، دیگر دانشگاههای هنری، از سال گذشته، بی سر و صدا و با دلایلی مضحک، واحدهای تعزیه و نمایش ایرانی را به کلی حذف کردهاند.
این مدیر هنری ادامه میدهد: امیدوارم روزی لهستان، بلژیک، آفریقا یا هر کشور دیگری، واحد تعزیه را در دروس دانشگاهی خود بگنجانند.
گله دارزاده از عملکرد میراث فرهنگی هم در قبال تعزیه گلهمند است و میگوید: میراث میتوانست این ثروت عظیم را دریابد. مکانهای بسیاری در اختیار دارد که مناسب اجرا و ثبت و ضبط تعزیه است ولی در این زمینه غفلت میکند و هیچ کدام را در اختیار تعزیه قرار نمیدهد.
او البته نسبت به عملکرد تلویزیون هم گلایههایی دارد و توضیح میدهد: تلویزیون عمده بهره برداریهای خود را از تعزیه انجام میدهد اما چقدر به این شاخه هنری آنتن میدهد. متاسفانه هر کسی به دنبال منافع خویش است و هیچ نهادی برنامه جامعی برای حمایت از هنر ایرانی ندارد در حالیکه تعزیه، ثروت نهفتهای است و اگر روزی پای گردشگران به کشور ما باز شود، آنان مشتاق فرهنگ ملی ما هستند و تمایلی به تماشای اجرای نمایشنامههای خارجی ندارند.
گلهدارزاده در ادامه به وجوه هنری تعزیه هم میپردازد و میگوید: اگر تعزیه را به عنوان خواهر بزرگ نمایشهای ایرانی در نظر بگیریم، میتوانیم از فرمها و پیشنهادهای آن برای بیان دغدغههای خود بهره ببریم چراکه تعزیه با امکانهای خاصی که دارد، پیشنهادهای گوناگونی ارایه میدهد که متاسفانه ما آنها را محدود میکنیم و خود را از این ثروت، بی نصیب میسازیم.
او در پایان سخنان خود ابراز تاسف میکند: تعزیهخوانان قشر ضعیفی هستند که همانند کودکی ناخواسته و طفیلی به آنان نگاه شده و هرگز به اعتباری که در تاریخ هنر ایران دارند، توجهی نشده است و دست آنان از بسیاری منابع خود کوتاه مانده. این قصه دردناک تعزیه ماست که هر سال فقط در دهه اول محرم مرور میشود.
انتهای پیام
نظرات