• سه‌شنبه / ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ / ۰۷:۵۰
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 99020906041
  • خبرنگار : 71451

چند خط حماسه مکتوب؛

روایت «ساره» از یک شهید

روایت «ساره» از یک شهید

با آغاز توطئه ضد انقلاب در غرب کردستان، خداداد دوره‌های آموزش عمومی و تخصصی را در سال ۱۳۵۹ در بسیج بابل فرا گرفت. همان سال به همراه اولین گروه اعزامی از شهرستان بابل به کردستان اعزام شد و در منطقه سنندج، سقز، بانه و سردشت فعالیت‌های گسترده ای داشت.

به گزارش ایسنا،‌ کتاب «ساره» روایت‌گر زندگی «ساره نیکخو» همسر شهید سبزعلی خداداد است. سبزعلی خداداد در فروردین سال ۱۳۳۸ در روستای هکته پشت در شهرستان بابل به دنیا آمد. وی دوره ابتدایی را در دبستان روستای زادگاه خود گذراند و چندی بعد برای ادامه تحصیل به شهرستان بابل رفت و مقطع دبیرستان را در رشته فرهنگ و ادب تحصیل کرد. او در سال ۱۳۵۷ به علت شرکت مستمر در فعالیت‌های انقلابی از ادامه تحصیل بازماند و موفق به اخذ مدرک دیپلم نشد.

در همین سال فعالیت‌های وی به اوج خود رسید تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید. بعد از انقلاب به همراه شهید بزاز و دیگر دوستان انقلابی برای حفظ دست‌آوردهای مقدس انقلاب علیه گروهک‌ها و احزاب ضد انقلاب مبارزه می‌کرد.

با آغاز توطئه ضدانقلاب در غرب کردستان، خداداد دوره‌های آموزش عمومی و تخصصی را در سال ۱۳۵۹ در بسیج بابل فرا گرفت. همان سال به همراه اولین گروه اعزامی از شهرستان بابل به کردستان اعزام شد و در منطقه سنندج، سقز، بانه و سردشت فعالیت‌های گستردهء‌ای داشت. مدتی نیز به عنوان فرمانده تیپ در منطقه سردشت ایفای نقش کرد و در تاریخ ۶ آذر ۱۳۵۹ به شهر بابل بازگشت.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:‌«همه از خانه‌ها وحشت زده بیرون زدیم. همه از همسایه‌ها سوال می‌پرسیدیم » چه خبر شده؟ از ادلب چه خبر؟» بعد فهمیدیم ارتش تا مرکز استان ادلب عقب‌نشینی کرده. نیروهای امنیتی هم تا شهر «مسطومه» عقب کشیده‌اند و چند روز بعد تا «اریحا.» عقب می‌رفتند و عقب‌تر و نا امیدی به جان ما چنگ می‌انداخت. باز هم عقب‌تر. دست آخر تا «جورین» هم ارتش عقب‌نشینی کرد.

حالا ما مانده بودیم و ما. بین وحشت و ناباوری. گوشه‌ خانه‌هایمان کز کرده بودیم. تنها ... در روستایی که حالا به محاصره افتاده بود. بدون برق .. بدون تلفن .. حالا یک تماس تلفنی سخت‌تر از این حرف‌ها شده بود. ما در خانه‌هایمان زندانی شدیم. در روستای خودمان. روزهای اول باورمان نمی‌شد.

خیلی امیدوار بودیم. بعد کمکم رنگ از روی امیدمان. مدام می‌گفتیم «فردا ارتش بر می‌گرده» برنگشت. فقط دورتر و دورتر می‌شد. مدام عقب‌تر می‌رفت. اولین روزی که هواپیما آمد و نان ریخت برای ما همه باور کردیم که واقعا به محاصره افتاده‌ایم. محاصره‌ای که هیچ کس جز خدا نمی‌داند ... دقیقا کی به آخر می‌رسد.»

 کتاب «ساره» به قلم حسن شیردل و حسین شیردل در ۴۰۰ صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. خوانش این اثر در روزهایی که تاکید کادر درمان برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا به حضور هرچه بیشر در خانه است به خوانندگان آثار حوزه ایثار و شهادت توصیه می‌شود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha