این بخشی از سخنان کورش سلیمانی است که با نمایش «سکوت سفید» در سی و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر حضور دارد.
او در گفتگو با ایسنا از روزهای پر رونق جشنواره تئاتر فجر یاد کرد و نکاتی را درباره وضعیت کلی تئاتر مطرح کرد.
این هنرمند تئاتر در آغاز بر این نکته تاکید کرد که مقایسه جشنواره تئاتر فجر با هیچ جشنواره بینالمللی دیگری درست نیست چون هر مردمی در هر سرزمینی، پیشینه، روانشناسی و جامعهشناسی ویژه خود را دارند و قوانین خاصی بر آنها حاکم است بنابراین چنین مقایسههایی نمیتواند اصولی باشد.
این بازیگر تئاتر در پاسخ به این پرسش که اجرای نمایشهای تکراری چقدر بر کم شدن تب و تاب جشنواره تئاتر فجر تاثیرگذار است، توضیح داد: در تمام این دورهها شکلهای مختلف برگزاری جشنواره را داشتهایم و معتقدم ترکیب بخش مرور و بخش تازههای تئاتر ایران، ترکیب خوبی میتواند باشد چون در هر صورت، هر شکلی مخالفان و موافقان خاص خود را دارد ولی چنین ترکیبی کمک میکند برای مخاطبان هر دو بخش جذابیت ایجاد شود.
سلیمانی در عین حال خاطرنشان کرد: اما قرار دادن کارهای بخش بینالملل در گردونه رقابت درست نیست و مقایسه نمایشهای ما با آثار آنان شاید اشتباهترین اتفاق ممکن باشد. همین موضوع سبب شده بخش بینالملل بسیار کم رمق و فرمایشی بشود ولی ترکیب دو بخش تازهها و مرور میتواند بهترین شکل برگزاری جشنواره باشد و در کنار این دو ، بخشی هم به صورت غیررقابتی برای نمایشهای خارجی داشته باشیم.
کاگردان نمایش «خرده نان» درباره وجود رقابت در جشنواره تئاتر فجر و تاثیر آن بر شناسایی چهرههای جوان مستعد توضیح داد: با اینکه در دورههای مختلف جشنواره فجر حضور داشتهام ولی یکی از جایزه نگیرترین چهرهها بودهام اما فارغ از حضور خودم، معتقدم لطمههای جایزه بیش از مزایای آن است. البته جشنواره فجر یا هر جشنواره دیگری، جدای از بدنه تئاتر ما نیست و جشنواره هم همان حس و حال تئاترمان را دارد.
سلیمانی ادامه داد: به هر حال اختلاف عقیده همیشه بوده و هست ولی متاسفانه گاهی در تئاتر ما تضارب آراء حالتی کودکانه، کین ورزانه و لجبازانه به خود میگیرد و این فضا در جشنوارههای ما هم نمود پیدا میکند.
او با یادآوری سخن بهرام بیضایی درباره تنگنظریها و تاثیر مخرب آن ابراز تاسف کرد: همیشه این تنگنظریها وجود داشته ولی نباید آنقدر اوج بگیرد که مانع کار یکدیگر شویم و حال آنکه گاهی در داوریها هم چنین وضعیتی را میبینیم و آرایی را شاهد هستیم که واقعا غریب است.
کارگردان «فالو می» اضافه کرد: درست است که جشنواره تئاتر فجر در دورههای برگزاری خود، چهرههایی مستعد را به تئاتر ما معرفی کرده ولی در مقابل، چندین چهره توانمند دیگر را نادیده انگاشته و با این بیاعتنایی سبب شده آنان سرنوشت خوبی پیدا نکنند. بنابراین صدمات جایزه بیش از خوبیهای آن بوده و بهتر است برای جبران این ضعف، جوایز دیگری را که توسط کانونهای خانه تئاتر برگزار میشود، قدری جدیتر و دقیقتر برگزار کنیم یا اینکه در جشنواره فجر بخشی را برای رقابت جوانان زیر 30 سال در نظر بگیریم.
کارگردان «ناگهان پیت حلبی» سپس از بلیه بزرگ دیگری در جشنواره تئاتر فجر سخن گفت: در این سالها برخی از برگزیدگان، ظرفیت تعداد زیادی جایزه را نداشتند . جشنواره تئاتر فجر هم مانند برخی از صفحات شخصی مبلغ کسانی شد که بعضی از آنها گنجایش این همه جایزه و توجه را نداشتند و ناگهان دچار توهم و پس از آن هم فید شدند. در حالیکه حتی در ارایه جایزه هم باید مراقبت کرد تا با ارایه نادرست و افراطی جوایز، موجب تخریب استعدادهای جوانمان نشویم.
او با به یاد آوردن دوره اوج جشنواره فجر در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد افزود: آن زمان جشنواره فجر برای ما دانشجویان، جایگاهی کاملا دستنیافتنی داشت اما امروزه نیمی از آثار شرکتکننده در جشنواره متعلق به دانشجویان است. نمیگویم چنین اتفاقی بد است ولی شکل افراطی در تقابل با آن تفریط دارد و این هم خوب نیست.
او یادآور شد: دوره دانشجوییمان را به یاد دارم که چه کارگاههای خوبی در جشنواره فجر برگزار میشد و با تماشای نمایشهای خارجی خوب، هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم آموزش میدیدیم. امروز هم باید ترکیبی از اینها ایجاد کرد. بعد از این همه سال باید تجربیات موفق دورههای قبل را به کار بگیریم و آنچه را مفید نبوده، کنار بگذاریم. با دعوت از چند نمایش درجه یک خارجی و چند هنرمند سرشناس، شور و شوقی تازه به جشنوارهمان بدهیم.
به باور این بازیگر ، نبودن نمایشهای تازه، اجرای نمایشهای خارجی ضعیف، برگزار نشدن کارگاههای تخصصی با سطح کیفی بالا و ... در کم رونق شدن جشنواره تئاتر فجر موثر است.
سلیمانی در ادامه درباره تاثیر همزمانی برگزاری جشنوارههای فیلم و تئاتر فجر گفت: قطعا این همزمانی تاثیرات خود را دارد هم برای هنرمندان که باید بین فیلم و تئاتر دست به اتنخاب بزنند و هم برای تماشاگران و این طبیعتا به تئاتر لطمه میزند.
او در ادامه این گفتگو با ابراز تاسف از وضعیت کلی حاکم بر تئاتر اضافه کرد: الان فقط گروههای نمایشی به این فکر میکنند نمایششان را اجرا کنند تا اجرایشان به پایان برسد. دغدغهشان این است که بازیگر قهر نکند. هیچ کس به نیاز جامعه و ضرورت اجرای اثر فکر نمیکند، کسی با کارش زندگی نمیکند و نتیجه این وضعیت، همین است که میبینیم.کسی حوصله ندارد سراغ متنهای بزرگ برود. گویی همه به دنبال روکم کنی و پر کردن جیب خود هستند که بدبختانه، مدام خالیتر هم میشود. وقتی جای غرور و خودخواهی میشود، دیگر تئاتر باقی نمیماند.
کورش سلیمانی در پایان گفت: این روزها اگر بخواهیم بر اصولی که داریم، پافشاری کنیم، کار تئاتر برایمان بسیار دشوار میشود چون به منزله حرکت در خلاف جهت جریان غالب است.
انتهای پیام
نظرات