به گزارش ایسنا، «کوین ام. وودز»، «ویلیامسون مورای»، و «الیزابت آی. ناتان» از جمله پژوهشگران و نویسندگان غربی هستند که در رابطه با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دست به قلم بردهاند. «جنگ ایران و عراق از دیدگاه فرماندهان صدام»، عنوان کتابی از این سه پژوهشگر غربی است که توسط عبدالمجید حیدری و از سوی نشر مرزوبوم، به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب یکی از فرماندهان نیروی هوایی ارتش بعثی صدام اشارهای به ناتوانی اطلاعاتی عراق در جنگ تحمیلی دارد. در ادامه پرسش و پاسخ این پژوهشگران با «عبوسی» از فرماندهان صدام که مدتی معاون اجرایی، رئیس آموزش نیروی هوایی عراق بود را میخوانیم:
انهدام ۱۹ هواپیمای بعثی توسط پدافند عراق در آغاز جنگ تحمیلی
وودز: نیروی هوایی عراق پس از حمله اولیهاش به ایران تازه متوجه شد که کشورش در حال جنگ است، طرحریزیهایی هم برای تجهیز این نیرو داشتید؟
عبوسی: بهسازی سطح عملکرد نیروی هوایی عراق در نیمه نخست سال ۱۹۸۰میلادی آغاز شد. عملیات پشتیبانی هوایی نزدیک مأموریت اصلی نیروی هوایی بود و اجرای عملیات ممانعتی، شناسایی و پدافند هوایی نیز از دیگر مأموریتهای این نیرو بود. در آغاز جنگ، نیروی زمینی عراق بهشدت به پشتیبانی هوایی نزدیک نیاز داشت و برای تأمین این پشتیبانیها تعدادی از هواپیماهایمان را از دست دادیم؛ زیرا سطح آموزش کاربران سامانههای پدافند هوایی عراق مناسب نبود. آنها در بسیاری از مواقع هواپیماهای خودی را تشخیص نمیدادند و ۱۹ فروند از هواپیماهایمان را بهاشتباه سرنگون کردند.
اسرائیل و حمله هوایی به نیروگاه اتمی عراق
مورای: ایرانیان با جنگندههای اف۵ و اف۴ خود بهراحتی میتوانستند به خاک عراق نفوذ کنند و به اهداف موردنظرشان حمله کنند و این مسلما سبب نگرانی صدام میشد، اما حمله اسرائیلیها به نیروگاه هستهای اوسیراک (Osirak) باید ناتوانی سامانه پدافند هوایی عراق را برایش به اثبات میرساند. نوارهای ضبط شدهای داریم که نشان میدهد صدام از موفقیت اسرائیلیها در این عملیات بسیار خشمگین بود.
عبوسی: درست است که جنگندههای پدافند هوایی عراق برای این کار زیاد مناسب نبودند ولی اسرائیلیها همزمان مناسبی را برای حمله به نیروگاه انتخاب کرده بودند. خلبانان عراقی در ساعات پایانی آن روز خسته بودند و به آنها اجازه دادهشده بود شب را بخوابند.
اسرائیلیها هم با بهرهبرداری از این مسئله حملهشان را در ساعت ۱۹ و درست زمانی انجام دادند که جنگندههای ما از مأموریتهای گشت زنی بازمیگشتند و چون هیچ خطری احساس نکرده بودند، هواپیماهای اسرائیلی توانستند به راحت به نیروگاه حمله کنند.
صدام هم که بهشدت از نیروی هوایی عراق عصبانی شده بود، فرماندهان پدافند هوایی را به خاطر این کوتاهی توبیخ کرد و پسازآن دستور داد اقدامات حفاظتی در اطراف این نیروگاه تشدید شود. برای نمونه، نیروهای محافظ این نیروگاه تعدادی بالون بر روی سیمهایی به طول ۳۰۰ متر در اطراف آن نصب کردند و در اطراف بالونها هم سیمهای برق فشارقوی کار گذاشتند تا هواپیماهای مهاجم را سرنگون کنند. اما این اقدام حفاظتی هم چندان مؤثر نبود؛ زیرا جنگندههای مجهز به جنگافزارهای دوربرد میتوانستند این نیروگاه را هدف قرار دهند.
وودز: چه کسانی در این ماجرا توبیخ شدند؟
عبوسی: افسری به نام شاکر محمود که معاون پدافند هوایی عراق بود برای این کوتاهی توبیخ شد.
مورای: میدانیم که ضعف دیگر سامانه پدافند هوایی نیروگاه اوسیراک این بود که فرمانده آتشبار موشکی پدافند هوایی عراق و خدمه زیر امرش کاملا سردرگم بودند و این نشان میدهد که اسرائیلیها اطلاعات جاسوسی وسیعی در این زمینه داشتند.
عبوسی: اطلاعات جاسوسی اسرائیلیها زبانزد است. آنها در طرح عملیاتیشان همه ضعفهایی را که برشمردیم در نظر گرفته بودند.
وودز: شما هم در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰م به اطلاعاتی ازایندست نیاز داشتید.
عبوسی: اطلاعات جاسوسی ما در مورد ایران بسیار ضعیف بود و به همین علت بیشتر بر شجاعت خلبانهایمان تکیه داشتیم. از طرفی، سامانههای پدافند هوایی ایرانیان قوی بودند. هریک از پایگاههای هوایی آنها در مقابله با حملات ما مانند گویی آتشین بود و در هر مأموریت یک یا دو فروند از هواپیماهایمان را از دست میدادیم.
وودز: ممکن است در مورد عملیات پشتیبانی نیروی هوایی عراق از نیروی زمینی این کشور برایمان توضیح دهید؟ هماهنگی این عملیات چگونه انجام میشد و چقدر مؤثر بود؟ گفتید هماهنگی برای عملیات پدافند هوایی ضعیف بود، پس عملیاتی را که در این زمینه به شما ابلاغ میشد چگونه انجام میدادید و حمله به اهداف موردنظر را چگونه هماهنگ میکردید؟
عبوسی: فرماندهی نیروی هوایی از افسران پایگاههای هوایی عراق تشکیل میشد که معمولا فرماندهان گروههای هوایی با پایگاههای هوایی بودند. ما به اهمیت مأموریتهای پشتیبانی نزدیک هوایی واقف نبودیم و حتی فکر میکردیم بهجای این مأموریتها میتوان از توپخانه استفاده کرد. به همین علت این مأموریتها را به بالگردهای هوانیروز واگذار کردیم. درخواستها یا اعلام نیازها برای تأمین پشتیبانی هوایی را فرماندهان سپاهها یا لشکرها به ما میدادند که از مشکلات و محدودیتهای نیروی هوایی هیچ اطلاعی نداشتند.
انتهای پیام
نظرات