این شاعر و روزنامهنگار در گفتوگو با ایسنا، درباره سابقه فعالیت خود در عرصه رسانه اظهار کرد: از دهه ۷۰ در عرصه رسانه فعالیت دارم و در نشریات متعددی به عنوان دبیر صفحه شعر و صفحات دیگر مثل سینما حضور داشتهام. بعد از آن هم کارم به روزنامه کشید و دبیر سرویس فرهنگی چند روزنامه بودم. اخیرا هم دبیر سرویس فرهنگی روزنامه صبا بودم. اکنون هم در تحریریه یک روزنامه اقتصادی هستم. در طول دو دهه فعالیت رسانهای که داشتهام، همیشه سعی کردهام یک فضای فرهنگی را برای خودم حفظ کنم.
بهنام در پاسخ به پرسش مطرحشده درباره رسانهدار بودن یک طیف خاص از شاعران و در مقابل آن رسانه نداشتن شاعرانی دیگر که باعث کمرنگ شدن آنها میشود، گفت: به نظر من بخشی از این موضوع حقیقت است. از اینرو که به هر حال رسانههای ما آنچنان که باید، به وظیفه خود به عنوان یک رسانه عمل نمیکنند؛ یعنی یکی از اولین اصول فعالیت رسانهای این است که کسی که در رسانه کار میکند، خودش و علاقه شخصیاش را پشت در رسانه بگذارد و در رسانه به عنوان کسی که بیطرف اطلاعرسانی میکند، فعالیت کند.
او افزود: متاسفانه به دلایل سیاسی و اجتماعیای که کشور ما در دو، سه دهه اخیر از سر گذرانده، این بیطرفی رسانهای فراموش شده است و تحتالشعاع مسائل دیگری قرار میگیرد که واقعیت موجود کشور ما است. مثل اینکه دو خبر موجود باشد، یک خبر مربوط بشود به کسی که در جریان حکومتی کار میکند و دیگری مربوط به یکی که دستش از آن جریان کوتاه است یا نمیخواهد با آنها همکاری کند. منِ روزنامهنگار قاعدتا به آنکه بیرسانه است متمایلتر هستم چون جریان حکومتی رسانه دارد پس قاعدتا من طرف کسی را که امکاناتی ندارد میگیرم و این طرفگیری خودش با اصل حرفهای رسانه در تناقض است و همین جا نقطه انحرافی به وجود میآید که بعدا میتواند فراتر هم برود. ممکن است که حتی در همین روند سلیقه هم دخالت داده شود و کسی که با سلیقه ادبی روزنامهنگار در تضاد است، مورد توجه کمتری قرار بگیرد که در اینجا اصل بیطرفی رسانهای تا انتها نقض میشود و نهایتا این اتفاق میافتد که میبینیم گعدههایی اطراف رسانهها شکل میگیرد و سکوی پرتاب و تبلیغ یک عده میشود. ممکن است که من بگویم چون به اصل بیطرفی رسانهای اعتقاد دارم، سعی میکنم این اتفاق در کارم نیفتد اما اینکه چقدر موفق هستم یا نیستم بحث جداگانهای است؛ اما عموم رسانههای ما این سعی را هم نمیکنند و انتخابهایشان حتی با دلایل غیرادبی است.
این شاعر و روزنامهنگار در ادامه به برخورد سلیقهای در رسانه که در دورهای موجب خفگی شعر شده است اشاره و بیان کرد: یک نفر در دورهای که چند روزنامه مهم را در دست داشت به این نتیجه رسید که ما در کشورمان نیاز داریم طبقه متوسط را تقویت کنیم، بنابراین از آنجا که رمان رسانه طبقه متوسط است، پس شعر را بکوبیم. همین فرد با رسانههای پرتیراژی که داشت موفق شد جریان شعر را در اواخر دهه ۷۰، که شکوفا شده بود، خفه کند. این اتفاق باعث شد که آن زمان در آن رسانهها مطالب درباره شعر را چاپ نمیکردند، اما مطالب مربوط به رمان را در صفحه اول چاپ میکردند. در حالی که اصلا این تفکر مربوط به قرن ۱۹ در اروپا است نه قرن ۲۱ در ایران. به خاطر حرفی که یک نفر به آن اعتقاد داشت و به دلیل قدرتش توانست جریان شعر را از مسیری که به سمت تعالی میرفت بازدارد. تا زمانی که ما این شرایط ویژه کنونی و رعایت نشدن بیطرفی رسانهای را داریم این مسائل ادامه خواهد داشت، مگر اینکه از شرایط ویژه کنونی بیرون بیاییم و به شرایط عادی وارد شویم.
شاعر «طرحی از فضای خصوصی» سپس از اثرگذاری حرفه روزنامهنگاری بر فعالیت شاعری گفت و با اشاره به تجربیات شخصیاش، به بررسی سه جنبه اثرگذاری متقابل شعر و روزنامهنگاری پرداخت و گفت: طبعا روزنامهنگاری نوعی روایت است و کسی که به طور مستمر کار روزنامهنگاری میکند، اولین اتفاقی که برایش میافتد این است که وجه روایی آثارش زیاد میشود. در درجه بعدی این است که دایره واژگانیاش نسبت به قبل بیشتر میشود، چون ناگزیر با موضوعات مختلفی سروکار دارد و از خردهفرهنگهای مختلف تغذیه میشود. سوم، کسی که کار روزنامهنگاری میکند بیشتر میتواند تصویر جامعتری از اجتماعش ببیند و نسبت به کسی که صرفا کار ادبی میکند، حساسیت بیشتری نسبت به مسائل اجتماعی پیدا میکند.
انتهای پیام
نظرات