دکتر منوچهر فرجزاده اصل در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به پتانسیلهای علم جغرافیا اظهار کرد: با توجه به پتانسیلهایی که این علم دارد، در حال حاضر آن طور که باید و شاید به طور کامل از قابلیتهای آن استفاده نمیشود، البته این روند در حال اصلاح است و توجه دستگاههای اجرایی به استفاده از علم جغرافیدانان معطوف شده است. به نظر میرسد در آینده ما شاهد استفاده بیشتر از علم جغرافیا خواهیم بود.
وی درباره بیتوجهی به جایگاه فارغالتحصیلان جغرافیا گفت: هنوز به جایگاهی که باید فارغالتحصیلان جغرافیا داشته باشند، توجه نشده و گنجینه پتانسیل و ظرفیتهای جغرافیا هنوز شناخته نشده؛ چرا که ما در یک مرحله گذار از حالت سنتی به سمت کاربردی کردن جغرافیا هستیم تا دستگاهها بدانند برای برنامهریزی باید از دانش جغرافیا استفاده کنند؛ هنوز این تفکر در ذهن مسئولان ما وجود ندارد. ما باید قابلیتهای این علم را بهتر نشان دهیم، اگر قابلیتهای جغرافیا درست تبیین شود، جایگاه جغرافیا تثبیت خواهد شد. هر چند که در برخی از رشتههای علوم جغرافیایی مانند برنامهریزی شهری، اقلیمشناسی، برنامهریزی روستایی و سنجش از دور این جایگاه مشخصتر شده، اما آن جامعیتی که مد نظر است و فکر میکنم جغرافیا باید آن را داشته باشد، پیدا نکرده است.
این استاد دانشگاه درباره آنچه استادان دیگر جغرافیا به آن شاخهشاخه شدن جغرافی میگویند، افزود: در مواردی شاخهشاخه شدن مناسب است و در مواردی درست نیست. به نظر من در کل باید تا حدودی تجمیع اتفاق بیفتد تا ما بتوانیم از منافع علم جغرافیا در نگاه همهجانبه بیشتر استفاده کنیم. در عین حال باید گفت وقتی که موضوع به صورت شاخهای در میآید، محقق مجبور است عمیقتر شود و به گزارههای علمی تخصصیتر دست پیدا کند، اما وقتی که به صورت کلی مورد بحث قرار میگیرد، گزارهها هم در مواردی کلی خواهد بود و شاید چندان قابل استفاده نباشند.
وی افزود: بنابراین اگر محقق جغرافیا در حوزه تخصصی پیش رود، میتواند به گزارههای تخصصیتری دست پیدا کند که موردنیاز است؛ مثلاً اگر بخواهیم درباره جغرافیای طبیعی که یک عنوان کلی است صحبت کنیم، تا زمانی که این بحث وارد حوزه آب و هواشناسی و بعد جزییتر مثلاً بارش نشود و مورد بررسی قرار نگیرد، ما نمیتوانیم گزاره تخصصیای برای تحلیل بارش بیان کنیم. پس این تخصصی شدن به ما کمک میکند هم جغرافیا را کاربردی کنیم و هم گزارههای تخصصی را که مورد نیاز دستگاههای اجرایی و حل مسائل امروز است، ارائه دهیم. آسیب این تحلیل نیز میتواند غافل بودن از کلیت و جامعیت تحلیل جغرافیایی باشد.
فرجزاده با بیان اینکه باید هدف مطالعه جغرافیا در حالت کلی مشخص شود، اظهار کرد: به نظر من مطالعه فضا، بررسی روابط انسان و محیط، بررسی پراکندگی پدیدهها در سطح زمین و علتهای پراکندگی، هدفهای مطالعه جغرافیا است. مثلاً اگر ما بارش را در سطح زمین مطالعه میکنیم، از بعد پراکندگی آناست. خود بارش یک پدیده است، ولی ما باید بارش را با استفاده از عوامل و متغیرهای تأثیرگذار محیطی دیگر بررسی کنیم تا ببینیم علتهای پراکندگی چه بوده است. قطعاً در این زمینه به توپوگرافی نیاز داریم، یا باید به دوری و نزدیکی به دریا توجه کرد و علاوه بر آن باید به پوشش گیاهی و عوامل محیطی دیگر اهمیت داد. درک هدف مطالعه جغرافیا به مطالعه ما جامعیت میبخشد. برای مطالعه جامع پراکندگی پدیدهها در سطح زمین، باید روابطی که بین یک پدیده و پدیدههای مرتبط با آن وجود دارد، مورد مطالعه قرار گیرد.
گزارههای علمی جغرافیا برای پیشرفت در حوزههای مختلف ضروری است
این پژوهشگر جغرافیا درباره توانمندیهای علم جغرافیا گفت: همه مطالعات کشور نیاز به فضاشناسی دارد؛ یعنی بدانیم در محیطی که میخواهیم برای آن برنامهریزی کنیم، چه ویژگیهای منحصر به فردی وجود دارد. اگر مطالعه ما در این حوزه کامل نباشد و ابعاد مختلف ویژگیهای مکانی را مورد مطالعه قرار ندهیم، نمیتوانیم فعالیت خود را به درستی انجام دهیم. کارشناس جغرافیا با تبیین این روابطی که بین اجزای مختلف وجود دارد، میتواند برای مشخصههای مکانی گزارههای علمی تولید کند. این گزارههای علمی برای اینکه ما بتوانیم پیشرفت فضایی را در حوزههای مختلفی رقم بزنیم، ضروری است.
فرجزاده ادامه داد: بدون شناخت محیطی از ابعاد مختلف جغرافیایی امکان هیچ گونه برنامهریزی را نداریم، ما اگر بخواهیم برای سپری کردن اوقاتی در یک فضای باز زیرانداز بیندازیم، مجبوریم به عوامل مختلفی توجه کنیم، مثلاً باید بدانیم باد از کدام سمت میوزد، آیا بستر محیط سنگلاخی است یا خیر، به تسهیلاتی دسترسی دارد یا نه. وقتی برای زیرانداز انداختن به این نوع اطلاعات جغرافیایی نیاز است، قطعاً وقتی بنای توسعه یک صنعت را در منطقهای گسترده داریم، باید شناخت محیطی از ابعاد مختلف آن وجود داشته باشد. باید بررسی کرد کاری که دارد در یک محیط انجام میگیرد، در آینده به نفع توسعه یک محیط خواهد بود یا نه. این شناخت را یک کارشناس جغرافی میتواند فراهم کند و در اختیار برنامهریزان و مسئولان قرار دهد. تا زمانی که این اتفاق نیفتاده ما نمیتوانیم برنامهریزی صحیحی داشته باشیم، ولی کارشناس جغرافیا با این دانش و مهارتهایی که دارد، میتواند با استفاده از علم خود این شناخت را در اختیار برنامهریزان قرار دهد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس درباره راههای نشان دادن قابلیتهای جغرافیا به مسئولان، اظهار کرد: یکی از راههای نشان دادن قابلیتهای جغرافیا به مسئولان این است که با کارهایی که انجام میدهیم، گزارههای علمی مورد نیاز را که مسئولان متقاضیاش هستند، ارائه دهیم. علاوه بر آن میتوان از طریق انتشار کتابها و مقالات، توانمندیهای جغرافیا را معرفی کرد. یکی دیگر از راهها به عهده گرفتن برخی از پروژههای اجرایی برای حل مسائل کشور توسط جغرافیدانان است؛ مثلاً الان بحث سیلاب مطرح است؛ نگاه جامع جغرافیایی در این زمینه بسیار کارگشا است و میتوان راهکارهایی برای پایداری محیطی ارائه کرد. در همین زمینه لازم است گزارههای جامع که بخشهای مختلف طبیعی و انسانی را در بر میگیرند، تبیین و ارائه شود. در این صورت است که مسئولان به اهمیت جغرافیا پی خواهند برد. مثلاً یکی از موضوعاتی که الان توجه همگان را جلب کرده، بحث تغییر اقلیم است. دانش جغرافیا این توانمندی را دارد که بتواند چشماندازهای مختلف را برای تغییر آبوهوا در آینده ارائه کند که لازمه برنامهریزی در حوزههای مختلف صنعتی و کشاورزی، سلامت گردشگری و غیره است. پس اگر ما بتوانیم گزارههای مورد نیاز خود را ارائه دهیم، این ارتباط بین مسئولان و جغرافیدانان میتواند شکل بگیرد.
توصیهها و هشدارهای جغرافیدانان چندان مورد توجه نیست
دکتر فرجزاده اصل با بیان اینکه توصیهها و هشدارهای جغرافیدانان چندان مورد توجه نیست، افزود: در دستگاههای اجرایی مرتبط با علم جغرافیا، نیازی به جغرافیا احساس نمیشود، هر چند که شاید کارشناس جغرافیا در آن دستگاهها حضور داشته باشد؛ ولی هنوز گزارههای علمی توسط جغرافیدانان برای حل مسائل کشور ارائه نمیشود و هیچ جایگاه قانونی و علمی برای این کار در کشور ما وجود ندارد. مثلاً مجامعی در کشور مانند انجمن سرطان آمار و ارقام و دلایلی درباره میزان شیوع سرطان ارائه میدهد، اما بندرت از طرف جغرافیدانان و انجمنهای جغرافیایی چنین گزارههایی برای جامعه مطرح میشود. من فکر کنم اگر نگاه روشن خود را برای حل مسائل کشور ارائه دهیم، در بحث جایگاه مناسب جغرافیا در کشور مؤثر خواهد بود.
وی با اشاره به نبود جایگاه قانونی برای ارائه گزارههای علمی توسط جغرافیدانان، گفت: صد درصد کوتاهی از طرف جغرافیدانان هم بوده و این مهم عوامل متعددی دارد، مثلاً اینکه استادان درگیر روزمرگی شدهاند و یا اینکه یک کانون علمی برای گردهمآیی این استادان وجود ندارد. این کارهایی است که باید انجام شود تا جغرافیدانان در جامعه و بخش اجرایی کشور به بیان نظرات خود بپردازند. الان هم نظرات ارائه میشود، اما به عنوان فرد است و نه جغرافیدان. بعضاً استادان جغرافیا درباره مباحث کشور نظرات خود را مطرح میکنند، ولی به اسم جغرافیا نیست، بلکه به اسم فرد است؛ حال ممکن است آن فرد به اسم جغرافیا شناخته بشود یا شناخته نشود. استادان باید کنار هم قرار بگیرند و با هم همفکری کنند تا بتوانند گزارههای علمی ارائه کنند.
فرجزاده درباره وضعیت اشتغال دانشآموختگان جغرافیا گفت: دانشجویانی که توانمند هستند و کار خود را در دوران تحصیل خوب انجام دادهاند، میتوانند با توجه به توانمندیهای خود کار پیدا کنند و بیکار نباشند. ما دانشجویانی هم داریم که بدون انگیزه و رغبت تحصیل میکنند و مهارتهای زیادی کسب نمیکنند؛ اینها متأسفانه وارد بازار کار نمیشوند و اگر هم شدند، کاری غیرتخصصی انجام میدهند. تجربه من نشان داده دانشآموختگانی که از یک توانایی خاص برخوردار شدند، الان بیکار نیستند و جایگاه خود را در جامعه علمی کشور پیدا کردهاند و دستگاهها متقاضی هستند که از خدمات این افراد استفاده کنند.
این استاد جغرافیای طبیعی در پاسخ به سوالی درباره توانمندیهایی که مورد نیاز دانشآموختگان جغرافیا است، گفت: این تواناییهای خاص در هر حوزهای متفاوت است، یکی از این تواناییهای خاص که دانشجویان جغرافیا دارند، تحلیل جغرافیایی است؛ تحلیل جغرافیایی یعنی برقراری ارتباط پدیده مورد نظر با عوامل دیگر محیطی. این تحلیل و شناخت مکانی فقط مختص جغرافیا است و فارغالتحصیلان رشتههای دیگر فاقد این توانایی هستند، مثلاً دانشآموختگان حوزه جنگلشناسی فقط روی جنگل کار میکنند، اما جغرافیا، جنگل را با توجه به محیطی که جنگل رویش میکند و روابطی که با آبوهوا برقرار میکند و یا سکونتگاههایی که در جنگل وجود دارد، بررسی میکند. تحلیل همه جانبه پدیدهها گزارههای علمی مناسبتری برای برنامهریزی دستگاههای اجرایی ارائه میکند و کسانی که این توانمندیها را پیدا کردند، در برقراری ارتباط میان پدیدهها و شناسایی روشها برای مطالعات جغرافیایی توانستهاند در دستگاه اجرایی جایگاه خود را پیدا کنند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه ارتباطات بینالمللی در حوزه جغرافیا بسیار ضعیف است، تصریح کرد: با توجه به وضعیت اقتصادی کشور، ارتباط کم استادان داخلی با خارج از کشور و عدم تردد استادان خارجی، ارتباطات بینالمللی حوزه جغرافیا در ایران بسیار ضعیف است. در همه حوزههای جغرافیایی با انجمنهای بینالمللی جغرافیایی ارتباط کمی داریم. باید ارتباطات بینالمللی خود را تقویت کنیم. شاید به صورت فردی فعالیتهایی انجام گرفته باشد و برخی از جغرافیدانان با برخی از مراکز بینالمللی ارتباطهایی داشته باشند، اما به صورت کلی ارتباط بینالمللی ما خیلی ضعیف است.
وی در پایان مهمترین دغدغه خود را مؤثر بودن علم جغرافیا برای جامعه دانست و افزود: امیدوارم بتوانیم در حل مسائل کشور مشارکت داشته باشیم و علم ما در جهت رفع مشکلات کشور باشد. حیف است که این همه سرمایه انسانی و این همه علمی که جغرافیدانان دارند، استفاده نشود و در فضایی که کاربرد آن برای همه جغرافیدانان مشخص است، به کار گرفته نشود. امیدواریم ما فقط تولیدکننده و مصرفکننده علم خود نباشیم، جامعه از منافع علمی ما استفاده کند. اگر ما تقاضا محور حرکت کنیم، شاهد ارتقای دانش جغرافیا در کشور خواهیم بود.
انتهای پیام
نظرات