این استاد دانشگاه در گفتوگو با ایسنا، درباره تاثیر ادبیات کهن بر آثار ادبی معاصر اظهار کرد: ادبیات بازتاب یک فرهنگ و اندیشه است و فرهنگ و اندیشه هم جنبهای سیلانی دارد، همانند یک رود جاری که از گذشتههای دور شروع شده و به توالی و پی در پی به امروز رسیده است. بنابراین حوزه ادبیات هم همانند حوزههای دیگر فرهنگ نمیتواند برشی باشد. بسیاری از مفاهیم و مضامین ادبی و شعری ادبیات سنتی ما در کار و اندیشه شاعران امروزی ما دیده میشود و این شاعران با ادبیات گذشته خودشان آشنا هستند.
او با بیان اینکه نمیشود ادبیات معاصر مستقل باشد و از گذشته منفک عمل کند، گفت: البته ممکن است تصویر دیگری را به صورت همزمان در موضوعات مختلف ارائه کند، چون موضوعات امروز، تفکرات و تصاویر امروز است که در گذشته نبوده. صورت دیگر یعنی زبان، که زبان هم اشکال و صورتهای متعددی دارد. زبان امروز ما متفاوت از گذشته است چه در دامنه واژگانی و چه از لحاظ تفکر که در حوزه واژگان خودش را نشان میدهد و اینها همه جنبه صورت دارد و هرچند که متغیر هست اما آن بنمایه اصلی را دارد که از نسلی به نسل دیگر انتقال داده میشود.
وفایی افزود: اینطور میتوان گفت که ادبیات معاصر منهای سنت، ادبیات معاصر منهای ادبیات کلاسیک و گذشته چندان معنی و مفهوم ندارد و اگر به شاعران صاحب نام و شهرت هم نگاه کنید میبینید اینها کسانی بودند که اندیشهشان عنوانی از آثار کلاسیک شعر فارسی و پیشینههای نامدار مثل سعدی، مولوی، حافظ و… بوده است و آن وقت آن را در اندیشه امروزی و تازه ریختهاند و به عنوان شعر معاصر از کار آنها یاد میشود. حذف این تسلسل در شعر معاصر نه تنها آن را قوام نمیبخشد بلکه تضعیف هم میکند. اعتبار شعر معاصر زمانی است که این تسلسل را داشته باشد و باید با نگاه به مفاهیم امروزی به شعر نوین بپردازیم.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی سپس به قوامبخشی ادبیات کلاسیک در آثار ادبی معاصر نیز اشاره کرد و در اینباره گفت: شاعران معاصری که امروزه در سطح عالی مطرح هستند یا بودهاند، مثل قیصر امینپور، سیدحسن حسینی و بسیاری از افرادی که امروز هستند کسانی هستند که آموزههای شعر کلاسیک در شعرشان متجلی بوده است و ما اگر بخواهیم منهای ادبیات کلاسیک به شعر نو توجه کنیم مطمئناً آن قوام و کیفیت لازم را نخواهد داشت.
عباسعلی وفایی در حالی که ادبیات گذشته را در شعر امروز متجلی دانست، اظهار کرد: ممکن است از جهت صورت، ادبیات مفاهیم جدیدی پیدا کرده باشد و از نظر قالب تفاوتهایی کرده باشد اما نمود آثار سنتی و ادبیات کلاسیک در روزگار ما برجسته است.
رایزن فرهنگی ایران در چین سپس درباره جایگاه ادبیات کلاسیک فارسی در این کشور بیان کرد: در چین جایگاه شعر کلاسیک ما جایگاه ویژهای است و عمده شاعران، نویسندگان و کسانی که با ادبیات ما در حوزه شعر آشنا هستند، به شاعرانی مثل حافظ، جامی، سنایی، مولوی و عطار بسیار میپردازند. آثار این شاعران نیز به طور متعدد به زبان چینی منتشر شده است و خوشبختانه در سالهای گذشته هم مجموعه کامل ۲۲ جلدی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک ما از جمله مثنوی مولوی و دیوان حافظ به شکل تسلسلی و زیبا توسط یکی از انتشاراتیهای بنام اینجا با مساعدت رایزن فرهنگی چاپ شده و قرار است که آثار دیگری هم از ادبیات کلاسیک ما در پیوست آن منتشر شود. ادبیات کلاسیک ما در اینجا در بین افراد علاقهمند به زبان و ادبیات فارسی مورد توجه ویژهای است.
انتهای پیام
نظرات