دکتر حمید جلالیان در گفتوگو با ایسنا در رابطه با این موضوع که امروز با توجه به وقوع بیشتر مخاطرات طبیعی و نیز شرایط ویژه تغییرات اقلیم، خشکسالی و تأثیرات آنها بر سرزمینها، اهمیت یافتن علم جغرافیا در نزد مردم بیش از پیش ضروری مینماید، توضیح داد: مخاطرات طبیعی همواره وجود داشتهاند؛ در شرایط فعلی چنین به نظر میرسد که وقوع آنها بیشتر شده است.
وی با بیان اینکه هر چه جمعیت بیشتر میشود، حضور و پراکنش مخاطرات نیز در سطح زمین گستردهتر شده و افراد بیشتری در معرض مخاطره قرار میگیرند، خاطرنشان کرد: دو مشخصه که بر اساس آن میگوئیم وقوع این رویدادها بیشتر شده، افزایش جمعیت انسان و دیگری حضور آنها در همهجای زمین از جمله کوهستان، کوهپایه، ساحل دریا و … است.
رئیس دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: بنابراین افراد بیشتری تحت تأثیر این حوادث قرار گرفته و تلفات و خسارات بیشتری اتفاق میافتد.
جلالیان، قدمت علم جغرافیا را به اندازه قدمت عمر بشر دانست و تأکید کرد: قدمت این علم از زمانی است که بشر سعی کرد محیط اطرافش را بشناسد؛ مأموریت این علم همواره شناخت محیط انسان بوده است.
وی با اشاره به اینکه امروزه با پیشرفتی که در فناوریهای نوین بهویژه فناوری ماهوارهای و نرمافزارهای رایانهای صورت گرفته، ابزارهای سودمندی در اختیار علم جغرافیا و سایر علوم زمین قرار گرفته است، وظیفه این علوم را شناخت، تحلیل و تفسیر پدیدههای محیط انسانی عنوان و تشریح کرد: بنابراین نیاز داریم که علوم زمین از جمله جغرافیا، زمینشناسی و محیط زیست را بیشتر به مردم بشناسانیم و آموزش و ترویج آنها را هم به صورت علمی و تخصصی و هم به صورت عمومی، بیشتر در نظام آموزشی کشور قرار دهیم.
رئیس دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی ارتباط همه مسائل کره زمین به همدیگر را یادآور شد و افزود: میتوانیم همه کره زمین را به صورت یک اکوسیستم بسیار بزرگ در نظر بگیریم که خود از هزاران زیراکوسیستم تشکیل شده است؛ بر این اساس گرم شدن هوا و تغییر اقلیم نیز موضوعاتی هستند که روی همه جنبههای کره زمین اثر میگذارند.
جلالیان با تأکید بر اینکه اگر مردم اینها را بدانند، بهتر با محیط خود رفتار خواهند کرد، تأثیرات تغییر اقلیمی بر کشاورزی و منابع آبی که در اختیار داریم را یادآور شد و ادامه داد: این مورد به تنهایی بر حیات وحش، وضعیت خاک، ایجاد سیل، بارندگی، جا بهجایی جمعیت و نیز مهاجرتهایی که در کشور شاهد آن هستیم، تأثیرگذار است.
وی خاطرنشان کرد: مدیریت جامعه یا مسائل طبیعی کار دولتها به تنهایی نیست؛ اگر مردم بیشتر با فرآیندهای کره زمین آشنا شوند، مشارکت بهتری نیز خواهند داشت. این موضوع یادآور اصطلاح توسعه مشارکتی است که به همین امر اشاره دارد و بر اساس آن توسعه با مشارکت مردم محقق میشود. بخش خصوصی و نهادهای مردمی همگی ارکان اصلی توسعه هستند.
رئیس دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی در همین زمینه به اصطلاح توسعه ظرفیتی، به معنای افزایش ظرفیتهای جامعه برای مشارکت در توسعه، اشاره کرد و گفت: توانمند شدن مردم در این زمینه، مبتنی بر آگاهی یافتن است؛ بنابراین آگاهی یافتن، توانمند شدن و افزایش ظرفیتهای جامعه برای توسعه، به مشارکت بیشتر افراد در این امر منتج شده و همچنین به مردم کمک میکند مسائل جامعه از جمله مخاطرات طبیعی را مدیریت کرده و با آنها سازگار شوند.
جلالیان با بیان اینکه امروزه تأکید دنیا بر علوم بین رشتهای بیشتر شده است، علم جغرافیا را دارای ماهیت خاص خود و در عین حال یک علم بینرشتهای در شرایط امروزی دانست و اضافه کرد: منظور از بینرشتهای آن است که مجموعهای از علوم مستقل در کنار هم میتوانند یک هویت تازه پیدا کرده و پاسخگوی نیازها، مشکلات و مسائل امروزی بشر باشند.
وی درباره جایگاه امروز علم جغرافیا در جامعه، توضیح داد: علیرغم آنکه سعی شده محتوای کتابهای جغرافیا در مدارس با کتابهای قبلی متفاوت باشد، این علم در نزد مردم همچنان مجموعهای از اطلاعات راجع به شناخت سرزمینها، مردم و ویژگیهای آنهاست.
رئیس دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: این در حالی است که علم جغرافیایی که در دانشگاههای ما یا دانشگاههای سطح یک دنیا تدریس میشود، علمی بسیار بهروز و پیشرفته است که به تحلیل رفتار انسان در محیط میپردازد؛ این رفتار، رفتار جمعی انسانها و نحوه رفتار یک جامعه با محیط هم هست، بنابراین میتواند نحوه مدیریت درست محیط از سوی انسان را ارائه دهد.
جلالیان ذیل بحث فوق به آمایش سرزمین هم اشاره و اظهار کرد: آمایش سرزمین یعنی بتوانیم بر حسب ویژگیها و ظرفیتهای هر سرزمین، نحوه حضور جمعیت، میزان آن و نوع کاری که انجام میدهند، نوع رابطه با محیط، اقتصاد و حجم و نوع فعالیتهای آن را تعریف کنیم، به گونهای که هم بهترین کارایی را داشته باشد و برای انسان رفاه ایجاد کند، ضمن آنکه از تخریب محیط نیز جلوگیری به عمل آمده و مورد حفاظت انسان قرار میگیرد.
وی پارادایم امروز توسعه را پارادایم توسعه پایدار دانست و توضیح داد: پایداری به معنای آن است که بتوانیم از تمام منابع اقتصادی، طبیعی و انسانی که در اختیار جامعه هست، به گونهای استفاده کنیم که برای نسلهای بعدی نیز حفظ شود و آسیب غیرقابل جبران نیز به محیط وارد نیاید.
رئیس دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی با اعلام اینکه در زمینههای بسیاری از پارادایمهای توسعه پایدار فاصله داریم، تشریح کرد: اینکه چگونه فضاهایمان را گرم میکنیم و چه نوع سوختی استفاده میکنیم، بحث اقتصادی و در عین حال محیط زیستی است؛ اینکه چقدر مواد زائد یا پسماند زباله تولید میکنیم هم مسألهای اقتصادی، محیط زیستی و در عین حال مربوط به جامعهشناسی و فرهنگ جامعه هم هست.
جلالیان افزود: مصرف سوخت، انرژی و آب ما چند برابر مصرف دنیاست؛ این میزان نه فقط از میانگین مصرف کشورهای پیشرفته بیشتر است، بلکه از میانگین مصرف دنیا هم بیشتر است. جامعه ما دغدغه چنین مسائلی را ندارد، برای آنها فرهنگسازی نشده و نیز به صورت الزام و قانون درنیامده که مردم به واسطه پیروی از آنها، از پس چالشهای آینده محیط زیست برآیند.
وی با اعلام اینکه در منطقهای قرار داریم که منطقه خشک و نیمهخشک است و تغییر اقلیم در آن شدیدتر از مناطق دیگر است، گفت: کشور ما که در عرض جغرافیایی ۲۵ تا ۴۰ درجه شمالی واقع شده، با ناهنجاریهای اقلیمی شدیدتری همراه است. در این منطقه کمبود بارش، بالا بودن دما و بیاطمینانی به بارش ویژگی اصلی آن است که در شرایط تغییر اقلیم، خشکی و ناهنجاری آن نیز بیشتر میشود.
رئیس دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: مردم ما و حتی بسیاری از سازمانها این موضوع و تغییر روندهای محیط را جدی نگرفتهاند. این روزها شاهد کمبود برق در کشور هستیم، اما برای آنچه کردهایم؟ چقدر از علم جغرافیا برای حل این موضوع بهره بردهایم؟
جلالیان با اشاره به اینکه از لحاظ جغرافیایی در منطقه جنب حاره قرار داریم که بیشترین تابش، دما و انرژی خورشیدی را در خود ذخیره میکند، تأکید کرد: باید در کشور نیروگاههای بزرگ خورشیدی را برای تبدیل انرژی خورشیدی به برق، اجرایی میکردیم. مواردی از اینها را در بعضی جاها از جمله یزد داریم که به صورت پایلوت باقی ماندهاند یا حداکثر با نصب پنلهای خورشیدی در برخی منازل روستایی یا جاهای دیگر انرژی اندکی برای روشنایی لامپ یا گرم کردن آب به دست میآید، اما این موضوع باید همگانی شود و در عین حال باید برای ذخیره این انرژی، وارد کردن آن به شبکه برق محلی و منطقهای کردن آن برنامهریزی شود.
وی موضوع مؤثر واقع شدن کتابهای جدید جغرافیا در نسلهای جدید را بیان کرد و افزود: با نگاهی به گرایشهای دانشگاهی افراد، متوجه میشوید که در دورهای (دهه ۶۰ و ۷۰)، گرایش به رشتههای پزشکی و دندانپزشکی زیاد بود؛ در دهه ۸۰ این گرایش مقداری به سمت رشتههای مهندسی سوق پیدا کرد، این در حالی است که امروزه در دهه ۹۰ شاهد کشش مجدد دانشآموزان به رشتههای پزشکی و دندانپزشکی هستیم.
رئیس دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی، در همین زمینه بازار کار بعضی رشتهها از جمله رشتههای مهندسی را متکی به اقتصادی "فعال و پویا" دانست و با بیان اینکه اقتصاد کشور پویا نیست، خاطرنشان کرد: علت عدم رغبت امروز دانشآموزان به رشتههای مهندسی هم همین است. جغرافیا هم مثل بعضی رشتهها از جمله علوم کشاورزی و محیط زیست، بازار کار آنچنانی ندارد.
جلالیان تصریح کرد: البته فارغالتحصیلان رشته جغرافیا، بیکارتر از فارغالتحصیلان سایر رشتهها نیستند و این به لحاظ نرمافزارها و تحلیلهایی است که آنها آموزش دیدهاند. به طور کلی اما میتوان گفت که جامعه کشش لازم برای فراهم کردن زمینه اشتغال آنها را ندارد، ضمن آنکه در این زمینه از وزارت علوم هم کاری بیشتر از بازنگری و تغییر سرفصلهای درسی برنمیآید.
وی خاطرنشان کرد: همه دستگاههایی که به نوعی با مسائل روز مرتبط هستند، باید یک برنامه مشخص آموزشی در این زمینهها تدوین کنند. همانطور که "شبکه ورزش" و "شبکه سلامت" داریم، باید "شبکه محیط زیست" یا "شبکه آب و اقلیم" هم داشته باشیم. برنامهها و گزارشهای علمی باید تهیه شده و موضوعات علمی، به زبان ساده، به مردم منتقل شوند. اگر از همه ابزارهای رسانهای کمک گرفته شود، مردم در این زمینهها اطلاع پیدا خواهند کرد.
رئیس دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی، ضمن انتقاد از پایین بودن بودجه پژوهشی مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاهها در ایران و با بیان اینکه در دنیا زمینه کاری و مطالعاتی قوی برای رشتههای بینرشتهای وجود دارد، گفت: در دنیا ارتباط و پیوند خیلی قوی بین دانشگاهها، مؤسسات و مراکز تحقیقاتی و کارخانهها، شرکتهای تولیدی و بخشهای مصرفکننده وجود دارد.
جلالیان ادامه داد: همچنین حتی بزرگترین کارخانهها و شرکتها هم مؤسسات پژوهشی قوی داشته، یا با دانشگاههای بزرگ قرارداد همکاری دارند که در این صورت دانشجویان تحصیلات تکمیلی پروژهشان را در آن کارخانه میگذرانند.
وی تصریح کرد: در کشور ما ارتباط و پیوند قوی بین جامعه و مؤسسات تحقیقاتی وجود ندارد. نتایج یافتهها و تحقیقات زود عملی نمیشود و در اختیار سازمانهای اجرایی قرار نمیگیرد. این در حالی است که ثبت اختراع طی یک فرآیند بوروکراسی طولانی انجام میشود.
رئیس دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی ضمن انتقاد مجدد از پایین بودن بودجه مؤسسات تحقیقاتی، از دست دوم و سوم بودن برخی پژوهشها خبر داد و گفت: در مجموع مسائلی که مطرح شد به صورت زنجیرهوار به هم مرتبطند و پیچیدگی آنها، وضعیت کنونی را به وجود آورده است.
جلالیان تأکید کرد: باید به دانشگاههایی که رشتههای مرتبط را دارند، این مأموریت را داد که در بخش آب تحقیقات انجام دهند؛ مثلاً دانشگاهی که در رشته مکانیک قوی است، دستگاهها و کنتورهای ویژه برای مدیریت مصرف آب، برق و …طراحی کند یا فناوری تولید شیرآلات و لولهها را ارتقا دهد.
وی یادآور شد: اینها، همه مثال است؛ اما منظور تعریف مأموریتمحور دانشگاهها، سازمانها و دستگاهها است، بدین منظور که در حیطه عمل گام بردارند.
انتهای پیام
نظرات