عباس مجیدی ـ هنرمند مجسمهساز ـ در گفتوگو با ایسنا درباره موضوع آلودگی بصری شهری گفت: با توجه به اینکه امروزه شهرها مناسبات متفاوتی دارند و تغییر کردهاند پس طبیعی است که رویکردهای هنری نیز در ارتباط با آنها تغییر میکند. اگر بخواهیم بین محیط شهری و معماری فضا برای حذف آلودگی بصری شهری تناسب ایجاد کنیم باید نگاه اولیهمان این باشد که از پایه یک طراحی شهری متناسب با فضای امروز داشته باشیم.
او ادامه داد: در وضعیت موجود بخشی از آلودگی بصری شهری به رفتار اجتماعی مردم باز میگردد، چراکه رفتار آنها میتواند از آلودگی بصری بکاهد.
این مجسمهساز با بیان اینکه باید بتوانیم بین ساختارهای شهری یک تعادل بهوجود بیاوریم، افزود: بخشی از این ساختارهای شهری، آثار هنری است. زمانی که قصد داریم یک اثر هنری همانند مجسمه را در یک مکان خاص قرار دهیم باید تعیین کنیم که آن را برای کجا، در چه محیطی و در ارتباط با چه چیزی میخواهیم قرار دهیم. زیرا در غیر این صورت ممکن است حتی اگر زیباترین اثر هنری را نیز در آن محل نصب کنیم همانند یک آلودگی به نظر برسد باعث ناهنجاری شود.
او اظهار کرد که در قدم اول باید به میزان نیاز به یک اثر هنری در شهر توجه کرد. باید دید که آیا میتوان به فضایی که خودش دچار آلودگی بصری است اثر هنری را به عنوان یک نگین به آن اضافه کرد؟
مجیدی در همین راستا گفت: این امر اصلا امکانپذیر نیست مگر این که بسترسازی آن آماده شود. وقتی که بسترسازی آن ایجاد شود ما میتوانیم شهر را بزک کنیم. ولی هنر الزاما برای بزک کردن نیست و تنها بخشی از رسالت آن زیبایی شناسی است. در واقع میتوان با اضافه کردن اثر هنری به شهر، زیبایی را به مردم هدیه کرد. ولی آن اثر در وهله اول باید با محیط اطراف خود دارای هارمونی و تعادل باشد که در این صورت ما میتوانیم آلودگی را کم کنیم.
وی بیان کرد: یک اثر هنری میتواند به صورت مقطعی باعث تسکین آلودگی بصری شهری شود ولی آیا این میزان کافی است یا بهتر است که اثر آن به صورت دائمی باشد؟
او در پاسخ گفت: زمانی که یک اثر هنری به صورت مقطعی از آلودگی بصری شهری میکاهد و صرفا با محیط تناسبی ندارد در آینده به بخشی از آلودگی بصری شهری تبدیل خواهد شد و کارایی خود را از دست خواهد داد. باید اثر هنری را با مطالعه دقیق محیط و با توجه به تناسب با تاریخچه محلی که در آن قرار میگیرد به عنوان یک وسیله برای آرام سازی شهری قرار داد.
این هنرمند همچنین درباره نقش هماهنگی سازمانهای مختلف شهری در آلودگی بصری شهری گفت: سازمانهای مختلف باید با هم در ارتباط باشند و در حوزههای تخصصی کارها را به متخصص آن حوزه بسپارند. یکی از مشکلاتی که ما در شهرستانها و تا حدی در تهران داریم این است که مناسبات یک سازمان و تفکرات آن با شرایط حرفهای که در آن قرار میگیرد متفاوت است. مثلا رویکردی که ما در رفتار مجسمهسازی در گالری داریم با رویکرد مجسمه سازی در شهر متفاوت است. باید به تناسب و پشتوانه مطالعات پژوهشی خود یک پروژه را انجام دهیم. سازمانی که وظیفه انجام یک پروژه هنری شهری را دارد شاید به آن موضوع با دید متخصص آن نگاه نکند و رویکرد او مفهومی نباشد و خواستگاههای سازمان یا نهاد خود برایش مهم باشد.
او در ادامه گفت که اگر برای اینگونه پروژهها مطالعات دقیق با حضور کارشناس تخصصی صورت بگیرد نتیجه مطلوب حاصل خواهد شد. ولی تا زمانی که هر کس به صورت جزیره جزیره کار خود را میکند نباید انتظار داشت که نتیجه مطلوب حاصل شود.
مجیدی در بخش دیگری از سخنان خود درباره باغ مجسمه گفت: بدون شک حضور باغ مجسمه عالی خواهد بود. ولی این امر یک نگاه مدرن است. امروزه تعاریف ما راجب شهر تغییر کرده. در تفکرات مدرن اینگونه بود که ما فضایی را برای ایجاد یک محیط فرهنگی میساختیم و یک جایی را به شکل باغ مجسمه بنا میکردیم. اما امروزه اتفاقاتی همانند باغ مجسمه باید در دل شهر صورت بگیرد و همه اینها باید با هم دیده میشوند.
او ادامه داد: یعنی اگر قرار است که یک باغ مجسمه ایجاد شود نباید در یک گوشه از شهر ساخته شود و هر کس که گذرش افتاد از آن دیدن کند. بلکه باید در ارتباط مستقیم با شهروند ساخته شود. یعنی اگر شهروند در شهر حرکت میکند، در ماشین خود نشسته و یا در پیادهرو در حال حرکت است باید با این فرمها که در ارتباط با شهر هستند برخورد داشته باشد. چراکه مردم امروزه بیشتر درگیر اتوبان و بزرگراه هستند و بهتر است فضاهایی همانند باغ مجسمه بیشتر در معرض دید عموم و در ارتباط مستقیم و نزدیک با آنها باشند تا اینکه یک مکان خاص را برای ایجاد باغ مجسمه در نظر بگیریم و از مردم بخواهیم برای بازدید بروند.
این مجسمهساز تصریح کرد که ایجاد باغ مجسمه یا بوستانهایی به این صورت در بخشهای خاصی از شهر خوب است و اگر صورت بگیرد جای شکرش باقی است ولی کافی نیست.
او اضافه کرد: زمانی میتوانیم موفق باشیم که به درک کافی از مناسبات امروز برسیم و بدانیم که یک شهروند در هر شرایطی که قرار میگیرد باید ارتباط لازم را جهت بصری با آن فضا داشته باشد. این ارتباط از یک جهت به معماری شهری برمیگردد و از جهتی دیگر به آثار هنری که در ارتباط با معماری شهری نصب میشوند و همچنین به ارتباط این موارد با مخاطب نیز برمیگردد. همه اینها یک ارتباط مستقیم با هم دارند اما اگر با توجه به وضعیت موجود امکان آنها مهیا نیست باغ مجسمه و تعریف پارکهایی از این دست همچنان میتواند راهگشا باشد.
انتهای پیام
نظرات