به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینمای ایران، آیین رونمایی از کتاب «هستی آیینه» (گفتوگوی آرش سنجابی با محمدرضا اصلانی) با حضور محمدرضا اصلانی کارگردان، شاعر و نظریهپرداز، اکبر عالمی استاد دانشگاه، خسرو دهقان منتقد، سودابه فضایلی، مترجم و اسطورهشناس، حامد هاتف و آرش سنجابی، سهشنبه ۲۹ آبانماه در سینماتمدن موزه سینما برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، محمدرضا اصلانی ضمن خیرمقدم به حاضران گفت: سلام، این یک سلام پنجاهساله است؛ سلام کسی که دگرگونیهای بسیاری را دیده و زندگی در جامعه عجیبی را تجربه کرده و همچنان هم در این جهان و جامعه گمشده است.
او با تأکید بر اینکه کتاب «هستی آیینه» حاصل کار آرش سنجابی است، بیان کرد: من فقط به سؤالات او جواب دادم. نمیتوانم بگویم که آیا درست جواب دادم یا غلط. چون وقتی از خود سخن میگویید یا دچار خودسانسوری میشوی و یا خودت را بزرگ میکنی. میشود گفت همه اینها غلط است. این کتاب از این نوع غلطها مصون نیست.
میخواستیم سندی را به نسل بعد انتقال دهیم
در ادامه آرش سنجابی نویسنده این کتاب، بیان کرد: پرداختن به محمدرضا اصلانی برای من کشف دوباره مسیری بود که از آن خسته بودم؛ مسیری که احساس میکردم برایم رو به پایان است.
او درباره شروع آشناییاش با محمدرضا اصلانی گفت: زمانی که دو فیلم پرتره ابراهیم گلستان و یدالله رؤیایی را ساختم، با آقای اصلانی کار کردم. فضای نگارش این کتاب از همان دوران شکل گرفت. بهخصوص که در آرشیو ذهنیام، فیلمهای «جام زرین حسنلو» و «شطرنج باد» را دو فیلم بسیار خوب میدانم. این شد که به توافقی رسیدیم که چند ماه طول کشید تا اولین جلسه آن شکل بگیرد.
سنجابی ادامه داد: میخواستیم سندی را به نسل بعد انتقال دهیم. آرشیو فیلمهای محمدرضا اصلانی را گرفتم؛ برخی از آنها اصلاً موجود نیست. در پایان هر جلسه موضوع جلسه بعدی را مشخص میکردیم. بدین ترتیب این کتاب شکل گرفت و از آقای اردهالی مدیر نشر اختران و ابراهیم حقیقی که جلد این کتاب را طراحی کرد، تشکر میکنم.
محمدرضا اصلانی اقیانوس خرد است
همچنین اکبر عالمی درباره آشناییاش با محمدرضا اصلانی گفت: آشنایی ما به ۵۲ سال قبل بازمیگردد، زمانی که بسیاری از شما هنوز به دنیا نیامده بودید. زمانی که اداره کل هنرهای زیبای کشور که بعدها به وزارت فرهنگ و هنر تغییر نام داد، فعالیت میکرد.
او تأکید کرد: نمیخواهم تملقگویی کنم و از ته دل میگویم که محمدرضا اصلانی «اقیانوس خرد» است. این یک اصطلاح مندرآوردی نیست و معادل انگلیسیاش وجود دارد. خرد با دانش فرق دارد. ما در ایران باستان کتابی در سایه اوستا به نام «مینوی خرد» داشتیم که در این کتاب نوشته؛ «علم بدون خرد، علم نیست.» بعد این جمله ادامه پیدا میکند با این حرف که «هنر بدون علم، هنر نیست.»
عالمی ادامه داد: گاهی دانشجویان از من میپرسند، پس هنر بدون علم چیست؟ و در جواب به آنها میگویم هنرورزی است؛ یعنی ورزیدگی در اجرای هنر. هنر بدون علم میشود، هنرور مانند پیشهور است که فقط از راه هنر روزگار میگذراند. این نکته بسیار مهم است.
او شخصیت اصلانی را دارای وجوه بسیاری توصیف کرد و توضیح داد: محمدرضا اصلانی در بیش از ۵۳ حوزه فعالیت هنری و علمی میکند؛ از شعر، نویسندگی، تدریس تا نقاشی. بله، بسیاری نمیدانند که او فقط کارگردان نیست و حتی نقاشی هم میکند. اگر فرانسویها ژان کوکتو را دارند و به او مینازند، من بهعنوان ایرانیای که مهاجرت نکرده به وجود شخصیت برجسته و ماندگار تاریخ معاصر کشورم یعنی محمدرضا اصلانی مینازم.
عالمی با اشاره به اینکه از نظر سنی دو سال از اصلانی کوچکتر است، گفت: با اینحال وسعت دانش من با هر معیاری که اندازهگیری کنیم، قابل مقایسه با وسعت دانش اصلانی نیست.
او تأکید کرد: مطمئن هستم که کار آرش سنجابی اصلاً آسان نبوده است. چراکه مصاحبه با بزرگان راحت نیست. آنها بهراحتی هر شخصی را قبول نمیکنند. بنابراین سنجابی پیش از این گفتوگوها، مطالعات دقیقی روی آثار اصلانی انجام داده است.
عالمی با بیان اینکه حرف زدن از اصلانی آسان نیست، گفت: او در شعر، ادبیات و نقد، بهویژه نقد که برخی فکر میکنند تنها به معنای عیبجویی است، حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. در مورد همین نقد، من برای اولین بار از او بود که یاد گرفتم نقد به معنای تجزیه و تحلیل یک اثر هنری است مشروط به اینکه دانش درک اثر را داشته باشید.
او اظهار کرد: هیچوقت برای دوستانم از کلمه «دوست» استفاده نمیکنم. دلم میخواهد بگویم محمدرضا اصلانی الگوی زندگی من است. آرزو دارم به پایگاه او برسم. حسرت میخورم که چرا از طفولیت بهخصوص در آستانه ۱۶ سالگی او را ندیدم. اصلانی گوهر یگانه میراث فرهنگی کشور ماست، نباید از امثال او غافل باشیم.
از خواندن «هستی آیینه» حیرت کردم
در ادامه، خسرو دهقان با اشاره به یادداشتهایی که درباره این کتاب نوشته، گفت: فکر میکنم به اندازه این کتاب، یادداشت نوشتهام. شاید افراد بسیاری باشند که محمدرضا اصلانی را میشناسند و یا نمیشناسند. افرادی که او را دوست دارند یا درباره او بدگویی میکنند. من به همه این افراد پیشنهاد میکنم این کتاب را بخوانند.
او تأکید کرد: مهمترین کمکی که این کتاب به ما میکند این است که بفهمیم داریم درباره چه کسی صحبت میکنیم. در تمام طول سالهایی که اصلانی را میشناسم، احساس میکردم اکثریت کارهایش را خواندهام و حداقل میدانم به شکل کلی درباره چه کسی حرف میزنم. اما وقتی این کتاب را خواندم حیرت کردم.
دهقان ادامه داد: این میزان حافظه، جزئیات، سعهصدر... برایم حیرتانگیز بود. اصلانی در مورد مسائل بسیاری نظریه یا نکتهای در عمیقترین لایهها دارد چراکه او وسعت بسیار زیادی دارد.
این منتقد با بیان اینکه همه در مورد محمدرضا اصلانی اشتراک نظر دارند که هنرمند چندمحوری است، گفت: او در مورد همه این محورها حرفی برای گفتن دارد. یعنی شما اگر تمام اقیانوسها را به هم بچسبانید، این کتاب خواهد شد؛ اما عمق و وسعت این اقیانوس چقدر است؟! بسیار. مثلاً شما میتوانید در مورد یک مسئله ساده مثل رنگ قرمز با او حرف بزنید و ببینید که حرفهایی برای گفتن دارد. این کتاب به دیدگاه شما عمق میدهد.
نظریهپردازیهای ادبی محمدرضا اصلانی بسیار قابل توجه است
حامد هاتف نیز در سخنانی با اشاره به اینکه روز هشتم یا فصل هشتم از کتاب به موضوع شعر اختصاص دارد گفت: تا امروز بخش عمدهای از نظریهپردازیهای محمدرضا اصلانی در قالب مصاحبه بیان شده است. اینجا هم از این قاعده مستثنا نیست. اما اصولاً نظریهپردازی چه اهمیتی دارد؟ چه تأثیری در شعر و ادبیات دارد؟ واقعیت این است که درگیر شدن شاعران بااستعداد ما با نظریهپردازیهای این حوزه در طول صدسال گذشته دو وجه داشته؛ یکی اینکه اولین کسی که درگیر شد، شخص نیما بود.
وی ادامه داد: او تحت تأثیر نمادگرایی و روند ادبیات غرب که شاعران به نقطهای رسیده بودند که کسی جز خودشان درک نمیکرد چهکاری انجام دادهاند، قرار گرفت و نظریهپردازی را آغاز کرد. از طرف دیگر، برخلاف اروپا که اصحاب فلسفه به شاعران کمک میکردند در ایران به غیر از برخی استثنائات، فیلسوفان در مورد شعر و زبان فارسی سکوت کردند. بنابراین ما در طول صد سال گذشته نظریهپردازان ادبی که نظریه تولید کرده باشند، نه اینکه ترجمه کرده باشند، بسیار کم داریم. از این نظر، نظریهپردازیهای ادبی محمدرضا اصلانی بسیار قابل توجه است.
ما میخواستیم حقیر نباشیم
محمدرضا اصلانی نیز با اشاره به اینکه شنیدن این حرفها برایش کمی حیرتانگیز است، گفت: روزی مردی ایرانی برای تماشای آبشار نیاگارا به آنجا میرود و برنده مسابقه شیرجهای میشود که هر سال در کنار این آبشار برگزار میشود. وقتی از او میپرسند چطور برنده شدی و چقدر تمرین کردی؟ میگوید من این چیزهایی را که میپرسید نمیدانم. فقط میخواهم بدانم چه کسی مرا هل داد؟!
او ادامه داد: مرا هم هل دادند. این یک هل دادن تاریخی است. فضایی ایجاد شده بود که ما را هل میداد. نه مانند امروز که بهجای هل دادن، به عقب میکشد. این فضای حمایتکننده حاصل تمام تقاضاهایی بود که از دوران مشروطیت شکل گرفت و نسل پویایی را پرورش داد.
اصلانی تأکید کرد: ما نسلی بودیم که احساس میکردیم عقب هستیم و باید به سرعت خودمان را برسانیم. ما غبطه میخوردیم که از جهان عقب هستیم. این به معنای غربزدگی احمقانهای که عدهای مطرح میکردند، نبود. به معنای احساس نیاز برای وجود در جهان و احراز انسانیت ایرانی بود که از دست رفته بود. ما ۴۰۰ سال است که جزء تاریخ نیستیم.
او افزود: پیشرو بودن در آن دوران مد بود، برخلاف امروز که مرتجع بودن مد شده است. فضایی ایجاد شده که جهانیشدن را از ما پس میگیرد. ملتی که در جهان نیست، دچار غم است و شورش میکند. به همین دلیل تاریخ داشتن، اهمیت دارد. اصلاً انسانی که تاریخ ندارد، حتی میشود گفت که انسان نیست.
اصلانی تأکید کرد: اما بدون پیشنهاد داشتن برای جهان نمیتوانید وارد آن بشوید. هرکدام از افراد نسل ما، اصلاً مهم نبود درست یا غلط، وظیفه خودمان میدانستیم که پیشنهادی داشته باشیم. این مسئلهای بنیادین بود و هنوز هم هست. اگر تاریخ جهان را در همین ۴۰۰ سال اخیر ورق بزنید، میبینید که ما پیشنهادی حتی برای جاروبرقی هم نداریم. ما همیشه مصرفکننده دیگران بودهایم. کسی فکر نمیکرد این چه نوع حقارتی است. در آن دوران، مفتخر بودند به حقارت که برای ما جای بحث بود. ما میخواستیم حقیر نباشیم.
اصلانی با ابتذال هنری مخالف است
خسرو دهقان هم به ذهن ریاضیدان اصلانی اشاره کرد و گفت: او با ذهن ریاضیدان وارد شعر و شاعری میشود. این موضوع برایم بسیار عجیب بود؛ اما آنچه به معنای واقعی کلمه مورد مخالفت اصلانی است، ابتذال هنری است. او با بیریشگی، فیلمفارسی و ابتذال بهشدت مخالف است.
در پایان این مراسم، جشن امضای کتاب «هستی آیینه» با حضور علاقهمندان برگزار شد.
انتهای پیام
نظرات