اسکندر مختاری طالقانی، مدیر سابق محور فرهنگی تاریخی تهران در گفتوگو با ایسنا میگوید: مهمترین گام برای انجام هر نوع اقدام در تهران، نخست شناخت ارزشهای این شهر است اما تا زمانیکه شناخت لازم از آن ارزشها به دست نیاوریم، نمیتوانیم برای حفاظتشان گامی برداریم یا به انجام یک اقدام سودمند برای آن امیدوار باشیم.
این کارشناس پیشکسوت میراث فرهنگی دیدگاههای جدید برای حفاظت از این کلانشهر را در قدم نخست نگاه کردن به شهر، ارزشها و تاریخ این شهر میداند و ادامه میدهد: جوانان و محققان تازهای که در راه این شهر هستند را باید با منابعی که میتوانند حرفهای جدیدی برای تهران داشته باشند آشنا کرد. اگر ما بتوانیم در یک فرآیند مطالعاتی موفق باشیم، بدون شک اقداماتمان نیز سودمندتر خواهد بود.
آشفتگیهای شهر را از مقابل چشم گردشگر نمیتوان کنار زد تا به تاریخ برسد
او با تاکید بر اینکه خوشبختانه تهران نسبت به دو دهه پیش در موقعیت متفاوتی از نظر نگاه به ارزشها و حفظ آنها قرار گرفته است، میافزاید: همین که تهران فقط منحصر به آثار تاریخی ثبت ملی نیست، یکی از بزرگترین دستاوردها برای ماست که فقط چند اثر تاریخی هر چند تعدادشان به عدد ۳۰۰ برسد مطرح نیستند، بلکه همهی بافت و مرکز تاریخی تهران مطرح است.
به اعتقاد وی در مرکز تاریخی شهر نخست «خیابانها» جایگاه ویژهای پیدا میکنند، چون در درجه اول مسیرهایی هستند که هر روز در معرض دید ساکنان، بهرهبرداران، مراجعان و گردشگران قرار میگیرند و نمیشود آنها را رها کرد و سپس برای گردشگر این آشفتگیها را پس زد و گفت در کوچههای پشتی یک اثر تاریخی است میتوانید آن را ببینید.
به تعرضها بیتوجهیم و میگوییم محافظ شهر تاریخی هستیم
وی «فضاهای شهری» را دومین مکان مهمی میداند که در نگاه به ارزشها واجد اهمیت است و بیان میکند: بعضا فضاهای شهری، شناخته شدهتر هستند و برخی از درجهی کمتری برخوردارند. مثلا بازار تهران یک فضای شهری پر از آشفتگی است. مگر میتوان به بازار تهران، ارزشها، آینده، تعرضات و ایمنی این بازار توجه نکرد و گفت که «ما محافظ شهر تاریخی هستیم.»
این مدرس دانشگاه ادامه میدهد: برخی محلهها مانند "اودلاجان" در معرض خطر زیادی هستند و برخی محلهها مانند "سنگلج" در معرض خطر کمتری قرار دارند. اما باز هم خطر بیخ گوش آنهاست. امروز میتوان سنگلج را بسیار راحتتر از "اودلاجان" از مخاطرهی ساختوسازها و خالی شدن سکونت نجات داد.
وی ظرفیت سنگلج را در این میبیند که هنوز سکونت در آن جریان دارد و ادامه میدهد: این بافت تاریخی هنوز دچار موضوعی که "اودلاجان"، محله "سیروس" یا محله "بازار" با آن در جریان است نشده. بنابراین بهتر میتوان به آن رسیدگی کرد، مشکلات محله را دید و در جهت برطرف کردنشان گام برداشت. با مردم محله سنگلج که صحبت میکنیم به نظر میرسد از اقداماتِ انجام شده در طول هشت سال گذشته رضایت بیشتری داشتهاند، اما در "اودلاجان" این طور نیست. همان روندِ بیمارگونه در حال تسری است. در بازار، سکونت به طور کامل از بین رفته و کسانی در مورد این بخش تاریخی و مهم تصمیم میگیرند که شب در آن سکونت ندارن، آنها همه اتفاقات را در آنجا رقم میزنند، سرمایهگذاری میکنند، پولشان را برمیدارند و از کشور خارج میشوند.
او "محله سیروس" را نسبت به "ادولاجان"، منطقهای میداند که امید به نجات آن بیشتر است و تاکید میکند: این محله ۴۰ هکتار مساحت دارد، برخی بناها در آن در دست بازسازی است، گروهی از معماران با خریداری حدود ۶ هکتار از این مساحت طرحی را در دست اجرا دارند، اکنون در یک هکتار از این مساحت یک سری ساختمان چند طبقه و مشابه یکدیگر که طبقه همکف آنها تجاری است، که قصد احیای آنها را دارند، این کار با انتقاد روبهروست و مشخص است که نمیتوان در مقام حمایت از آن برآمد.
وی قدم دوم برداشته شده در این بافت را در حدود چهار هکتاری میداند که با خرید آن توسط وزارت راه و شهرسازی، شرکت بازآفرینی شهری قصد کار کردن روی آن را دارد و اضافه میکند: معتقدم این کار نیز با اشکالاتی روبهروست، چون نمیتوان حضور مردم را در این نقطه تامین کرد.
او توضیح میدهد: اقدامی که انجام میدهند یا اجماعی که کردهاند، تقریبا شِکلی است، اما اینکه مردم چطور بدانند چنین بخشی در حال جراحی است و چطور با آن در تعامل قرار بگیرند و زندگی شهری را به آن برگردانند، ابهام وجود دارد، آن هم در شرایطی که مطمئن نیستند ساختار مدیریتی آن هنوز قطعی شده است.
خاطرات در تهران هنوز زندهاند
مختاری طالقانی با تاکید بر اینکه هنوز بخش زیادی از خاطراتِ تهران زندهاند و میتوان از آنها حفاظت کرد، ادامه میدهد: هنوز تهران از دست نرفته است. هنوز محله رودکی، حد فاصل خیابان انقلاب تا بلوار کشاورز، محدوده حریم دانشگاه تهران و محدودهای که اکنون طرح توسعهای دانشگاه تهران در آن قرار میگیرد، شمال محور انقلاب و حتی محدوده پارک هنرمندان هنوز ساختارهای سالمی وجود دارند.
او میافزاید: معتقدم ساختار سالم چیزی است که ساکنان اصلی در آن زندگی میکنند. در هر خانهای را که بزنید یک نفر حرفهایی دارد که به چندین کتاب خاطره تبدیل میشود.میتوان با او گفتوگو کرد، اطلاعات زیادی از آن بیرون کشید. اینها سلولهای سلامت شهرند، سلولهایی که خاطرات ساکنان شهرند. ساکنانی که در عذاب نیستند.
به اعتقاد وی، ممکن است امروز در "اودلاجان" با ساکنانی مواجه شویم که از سر ناچاری در این بافت زندگی میکنند و خاطرهای از آن بخش ندارند، اما در محلات زیادی از تهران ساکنانی داریم که از شهر خاطره دارند و حاضر نشدند که شهر و خانه خود را ترک کنند، باید به این سلولهای سلامت شهر توجه کرد تا این خاطرات در جایی ثبت و ضبط شود، باید به آنها بها داده شود.
او با تاکید بر اینکه علامتهایی که در شهر میتواند به سلامت شهر برگردند، زیاد است و میتوان از آنها دفاع کرد، نمونهی این بحث را "کوچه لولاگر" میداند و ادامه میدهد: نباید امید را از دست داد. از دست دادن امید یعنی تسلیم شدن در مقابل خرابی و ویرانی و آن مساوی با تسلیم شهر به دست سوداگران است. اگر سوداگران به کار خود اصرار میکنند، ما نیز اصرار به حفاظت داریم. به اندازه کافی موی دماغ سوداگران تهران شدهایم و نگذاشتهایم که پروژههایشان را به موقع و آن طور که میخواهند انجام دهند.
مدیر سابق محور تاریخی فرهنگی تهران، معتقد است: اگر اقدامات انجام شده تا امروز نبود همه شهر تهران، امروز شبیه "لالهزار" شده بود. اگر اقدامات جانبدارانه نبود، امروز از خیابان سرهنگ سخایی تا خیابان جمهوری پر از برج و مجموعه تجاری کاشته شده بود، با ثبت ملی آنها توانستیم جلوی کارهایشان را بگیریم.
خراب کردن بافت تاریخی از ۱۵ سال پیش بسیار مشکلتر است
مختاری در این میان فعالیت رسانه را مهم ارزیابی میکند و میگوید: اگر رسانهها نبودند قطعا بافت تاریخی هم تا امروز نبود. امروز خراب کردن بافت تاریخی بسیار مشکلتر از ۱۰-۱۵ سال پیش است، اینکه رسانهها به موقع اطلاعرسانی میکنند، ارزشها را میگویند و همه اطلاعات را میتوانند از کانالهای مختلف بگیرند و مسئولان را زیر سوال قرار میدهند، بزرگترین افکار حفاظتی از بافت تاریخی است، چون آنها شفافیت ایجاد میکنند.
او اضافه میکند: سوداگر از شفافیت میترسد. از اینکه بگوید میخواهد چه کاری انجام دهد، چقدر هزینه کرده و قرار است چه سود هنگفتی داشته باشد. اگر رسانهها در چنین موقعیتی نبودند، ما نیز در این جایگاه نبودیم. اصلا تهران تاریخی نبود.
۲۵ سال پیش باید ثابت میکردیم تهران تاریخی است
مدیر سابق محور فرهنگی تاریخی تهران با بیان این نکته که یادم است ۲۵ سال پیش باید ثابت میکردیم که تهران تاریخی است، ادامه میدهد: دائما تلاش میکردیم تا مردم و مخاطبانمان را آگاه کنیم ارزشهایی در شهر گم شدهاند. امروز بخش غربی خیابان ۳۰ تیر را با بخش شرقی آن مقایسه کنید. در سایه اقدامات محافظتگران و توجهی که رسانهها دارند دیدیم که خیابان ۳۰ تیر میتواند یک مرکز پیادهرو و آرامشبخش برای شهر باشد؟
او اضافه میکند: آن زمان مسئولان مدیریت شهری در حوزه وظایف خود نمیدانستند که خیابان ۳۰ تیر را سنگفرش کنند یا میدان مخبرالدوله را به شکل امروزی درآورند. فضاهایی که امروز همه به راحتی متوجه میشوند جزئی از تاریخ این شهر هستند. این یعنی روشنایی، شفافیت و آلارم که «اینجا مرکز تاریخی است» توجه کنید.
مختاری با اظهار امیدواری از وضعیت امروز نسبت به بافتها و فضاهای تاریخی تهران، ادامه میدهد: با حضور و فعالیت رسانهها امروز همه با شفافیت کارهایشان را جلو میبرند، این یعنی امیدواری در بافتهای تاریخی.
انتهای پیام
نظرات