«سازههای جهانی آبی شوشتر» نخستین قدم برای رسیدن به بافت تاریخی این شهر است و در این بافت کم نیستند دیوارهای قدیمی آجری، نم گرفته و رطوبتزده، تیر چراغ برقهای چوبی، کوچه پس کوچههای تنگ و باریکی که به دنبال هر ساخت و ساز جدید پهنتر شدهاند...
وقتی کوچههای باریک بافت و خانههای حیاط دار و بزرگ در این شهر جای خود را به آپارتمانهای چند طبقه و آجر سه سانتی یا سنگهای مرمر میدهند، حتما دیگر کسی به فکر «شوادان یا شوادون» نیست، همان زیرزمینهای سرداب گونهای که در دزفول و شوشتر برای فرار از گرمای طاقتفرسا در دل زمین حفر ده و نور آن با حفر سوراخهایی در حیاط تأمین میشد.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، هنوز مردم این کوچهها در حفظ سنتها تلاش میکنند. هرچند به اعتقاد «دیبا بافان» و «احرام بافان»، روزگار هنر در این سرزمین تلخ است و معتقدند «هنر یعنی هیچ» و توصیهشان به جوانترها این است که دور صنایع دستی را خط قرمز بکشند.
دستان پینه بسته و موهای سفید پیرمردها و پیرزنهای این منطقه زیادهگویی را از هر گردشگری میگیرد. هنوز هم اینجا دوچرخههای انگلیسی قدیمی یا هندی پیدا میشود، این را تعمیرکار دوچرخهای میگوید که درست مانند صنعتگر همسایهاش از چرخش ایام گله دارد، اما به روزیرسان بودن خدا نیز اعتقاد دارد؛ از روزگاری نه چندان دور میگوید که در هر خانهای چندین خانوار فامیلی دور هم زندگی میکردند، اما این رفتار هم حالا ضد سنت شده است.
برخی مغازهها در بافت هنوز نغمه زندگی دارند، تلویزیون، رادیو و گرامافون همه چیز در آنها پیدا میشود، گویی اینجا زمان متوقف شده و پیرمرد از روزگار خوشِ قدیم این سرزمین میگوید. از زمانهایی که همه دور هم جمع میشدند. او از آپارتمان بدش میآید و میگوید: «خدا نکند چیزی مُد شود. دیگر شهر و روستا ندارد. همه دوست دارند شبیه تهرانیها باشند.»
شاید برای همین است که بافت تاریخی شوشتر هم دیگر چشم، روح و احساست را به گذشته نمیبرد و تنها چیزی که در برخی کوچههایش که چه بسا به خیابان تبدیل شدهاند، از آن میتوان دید نمونهای از کوچههای «اودلاجان» در تهران است!
بافت تاریخی شوشتر 143 هکتار است، اما هنوز ثبت ملی نشده. پروفسور «رومن گیرشمن»، باستانشناس نامدار فرانسوی، غار «پبده» در شمالشرقی شهر شوشتر را نخستین سکونتگاه انسانی در ایران میداند و قدمت سکونت در شوشتر را به 10 هزار سال تخمین میزند.
از سوی دیگر براساس برخی منابع تاریخی، مورخان درباره تاریخچه شهرنشینی گفتهاند: شوشتر را «هوشنگ پیشدادی» بنیان گذاشت، «وقتی وی از شوش به تفرج خارج شد و به دشتی خوش آب و هوا با رودخانهای پر آب و جنگلهای پردرخت رسید و به آن منطقه صفت افضل بر شوش نسبت داد: "شوشتر"».
متون تاریخی بسیاری از وجود قلعه سلاسل و نهر دارا یا داریوش در شوشتر خبر میدهند که این آبادی شوشتر را در دوران هخامنشی اثبات میکند. از دوران اشکانیان نیز باستانشناسان اشیاء و سفالهای بسیاری در محدوده شهر شوشتر کشف کردهاند. اما شوشتر در زمان ساسانیان از شهرهای مهم ایران بوده و توجه حکومت را بسیار به خود معطوف کرد؛ به گونهای که «والرین» امپراطور روم (معروف به قیصر روم) را که شاپور اول ساسانی اسیر کرده بود به آبادی و عمران شوشتر میگمارد و بنا یا تجدید بنای سد شادروان را به وی میسپارد.
در دوران ساسانیان تأسیسات آبی عظیم و پیچیدهای در شوشتر ساخته شد که اکنون از مجموعه آنها بهعنوان بزرگترین موزه آبی دنیا یاد میکنند. سدها، پلها، آسیابها و کانالهای بسیاری از آن دوران در شوشتر به یادگار ماندهاست.
اکنون بافت تاریخی دوره اسلامی با آثاری از دوره صفوی تا قاجار در کنار آثار باستانی خودنمایی میکند. «دل دل»، «خانه کلانتر»، خانه تاریخی «حاج سید ابوالصمد»، «خانه امینزاده»، خانه «حاج شیخ جعفر شوشتری»، «مسجد جامع» خیابان و مسجد و بقعه «عبدالله بانو» ساباط «معینالتجار»، «مسجد سید قطبالدین»، عمارت «مستوفی»، امامزاده «سیدمحمد» بازار و سرای افضل که برخی در تخریب و برخی در شرف تخریباند. شوشتر معماری و بافت شهری سنتی خاصی دارد. بافت سنتی معماری این شهر متراکم و فشردهاست. کوچههای باریک و دیوارهای بلند و گذرگاههای تنگ همگی با گذر از «ساباط»ها یا سایهبانها به میدانچههای اصلی شهر ختم میشوند.
ساباطها علاوه بر ایجاد فضاهای خنک در معابر، ارتباط دو منزل را در فواصل مختلف ایجاد کرده و علاوه بر پیوند معماری، زمینهای را برای ارتباط و ساخت طبقات بیشتر فراهم میآورده است.
گذرگاههای باریک با پیچ و شکستگیهای مختلف علاوهبر آنکه راهحلی برای گریز از گرما و هدایت جریان باد به کوچه پس کوچهها و دهلیز و خانهها بودهاند، محلات مختلف شهر را به دروازهها و مدخلهای ورودی شهر مرتبط میساختهاند. بافت معماری یکدست و همگون با بهرهگیری از مصالح بومی یعنی آجر و خلق نقشهای زیبا و ابتکاری تحت عنوان «خوون چینی» بر سر در بناها، جلوههای خوشایندی را در معماری این منطقه ایجاد کردهاست.
«سعید فلاحفر»، کارشناس میراث فرهنگی درباره این بافت تاریخی میگوید: در سالهای گذشته به این شهر سفر کردم، درست زمانی که میخواستند از دل بازار شوشتر یک خیابان پهن عبور دهند. شوشتر شهری است که پیاده میتوان به همه جای شهر سرکشی کرد؛ یعنی از سازههای آبی شوشتر تا زندان که در انتهای شهر است تا مسجد. شهری که به لحاظ جغرافیایی بسته است و خیلی وسعت ندارد و حتی اگر بخواهند شهر را توسعه دهند، مانند «شوشترنو» از یک جایی بیرون میزند و در دل شهر نمیماند. در آن زمان من واقعاً فکر کردم چرا شهری که نمیتواند اینقدر توسعه پیدا کند و دچار ترافیک سردرگم شود، چنین خیابان پهنی در دل بافت تاریخی ایجاد میکند؟!
وی ادامه میدهد: «شوشتر» به معنای تمام کلمه شهر بود. به نظر من شهری مانند «تهران» دیگر شهر نیست، بلکه مکانی است که خرده شهرها و روستاها را با اتوبان به هم متصل کرده است. شهر یعنی جایی که شما بتوانید پیاده به تمام آنچه در شهر وجود دارد دسترسی پیدا کنید و در این مورد شوشتر نمونه خیلی خوبی بود.
«شوشتر نو» را حفظ میکنیم، اما «شوشتر قدیم» را نمیتوانیم
او درباره طرح «شوشترنو» نیز توضیح میدهد: واقعاً تأسفبرانگیز است که سالها پیش «کامران دیبا» چنین طرحی را با الگوبرداری از بافت تاریخی به اجرا درآورد، اما اکنون ما نمیتوانیم خود بافت تاریخی را حفظ کنیم. کامران دیبا از الگوهای بومی معماری مسکونی، موتیوهای معماری و تکنیکهای اقلیمی به خوبی استفاده کرده است. وقتی وارد «شوشتر نو» میشوید، همچنان حس شوشتر را دارید؛ اما در عین حال نظام هندسی طراحی شهری را هم دارید. اما اینقدر این طراحی با احساس انجام شده که تمام آن اقدامات معماری به شما همان حس بافت تاریخی را میدهد در حالی که اصول معماری مدرن هم در آن رعایت شده است به عبارتی غیر ارگانیک است اما حس ارگانیک بافت تاریخی را به شما منتقل میکند.
وی درباره این بافت تاریخی بیان میکند: شوشتر در یک حلقه بسته که از هر سمت به رودخانه و مرز آبی محدود میشود متولد شده و رشد میکند. با توجه به سیاستهای کلی دولتها و نوعی تجددگرایی خام و صد البته نه براساس نیازهای واقعی و درونی شهر و شهروندان، مداخلات وسیعی در شکل شهر صورت می پذیرد. درحالی که امروزه هنوز پس از گذشت چند دهه تمام طول و عرض شهر را میتوان به راحتی و بدون استفاده از وسائط نقلیه موتوری طی کرد و عملاً جز در موارد استثنائی نیازی به این خدمات نیست.
او ادامه میدهد: معابر عریضی در چند دهه گذشته در شهر ساخته میشود و به دنبال خود نوعی نیاز کاذب ایجاد میکند که امروزه به معضل ترافیک و راه حلهای مخرب منتهی شده است. دو محور اصلی ایجاد شده به ترتیب یکی در حدفاصل ورودی شهر و آبشارها در جهت شرقی غربی و «امامزاده عبدالله» در جهت شمالی جنوبی کشیده شدهاند که قاعدتاً به خصوص درمورد محور شمالی جنوبی پیشینه تاریخی و وضوح خاصی در دورههای ماقبل خود ندارند. همینطور در مورد خیابان های کمربندی در مرز شرقی و غربی حلقه شهر شوشتر و انشعابات داخلی آن این قضیه صادق است.
امروز چقدر از معماری کمنظیر بافت دزفول مانده؟
به گزارش ایسنا، پیش از این «حسین پنبه دانهپور»، عضو شورای اسلامی شهر شوشتر در شهریور ماه 93 خواستار تجدید نظر در طرح جامع و تفصیلی شهرستان شوشتر شده بود.
او در گفتوگو با رسانهها اعلام کرد: طرح جامع کنونی مشکلات زیادی برای مردم ایجاد کرده است. طرح جامع و تفصیلی شهر شوشتر چند سالی است که ابلاغ شده ولی به دلیل تعیین کاربریهای ناهمگون با شهر مشکلاتی برای مردم بهوجود آورده است. طرح جامع شهر شوشتر به دلیل در نظر گرفتن ضوابط سازههای آبی و آثار تاریخی محدودیتهایی برای ساخت و ساز خانه و... در شهر ایجاد کرده است. خواهشمندیم این طرح بار دیگر بازنگری شود و مشکلات موجود در آن برطرف شود تا معضلات مردم در شوشتر به حداقل کاهش یابد.
این عضو شورای راهبردی پایگاه جهانی سازههای آبی تاریخی شوشتر با اشاره به اینکه برخی از منازل مردم در حریم درجه یک آثار تاریخی است، بیان کرد: باید این خانهها و املاک از مردم خریداری شود. در این زمینه درخواست کردیم تا معاون رئیس جمهور برای تملک این املاک اعتبار ویژه در اختیار پایگاه جهانی سازههای آبی تاریخی شوشتر بگذارد. همچنین نگهداری از بافت تاریخی و احیای آن باید در دستور کار قرار گیرد و در این زمینه درخواست تامین اعتبار و توجه ویژه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را داریم.
این در حالیست که «علیمحمد چهارمحالی»، سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری شوشتر نیزدرباره نقش دستگاههای دیگر در حفظ بافت تاریخی به رسانهها گفته است: «ما برای مرمت و حفظ بافت تاریخی این شهر به بودجه ویژهای نیاز داریم. با این حال شهرداری شوشتر نیز به این مساله ورود کرده و شهرداری بافت تاریخی را راهاندازی کرده است. در مجموعه افضل و سرای افضل نیز اتفاقات خوبی در حال شکلگیری است. امسال نیز بودجه مرمت برای آن در نظر گرفته است.»
در این بین بر اساس اخبار منتشر شده ، پیروز حناچی معاون وزیر راهو شهرسازی نیز در جلسه کمسیون ماده 5 که در اهواز برگزار شده است درباره بافت تاریخی شوشتر چنین اظهار کرده است: معماری منحصر به فرد دزفول و شوشتر در جهان نمونه ندارد ولی اکنون چقدر از آن معماری منحصر به فرد باقی مانده است.
اینها نشانههای علاقه به نجات بافت تاریخی است
از سوی دیگر حسین یوسفیفر، معاون پیشین گردشگری شوشتر درباره بافت تاریخی خوشبین است و میگوید: بافت تاریخی پس از ثبت جهانی سازههای آبی شوشتر بیشتر مورد توجه است چه از طرف مسوولان شهری و چه میراث فرهنگی. نشانههای توجه به بخش گردشگری بافت تاریخی شوشتر را میتوان در توجه به چند خانه تاریخی به عینه دید. مرمت آنها از سوی میراث فرهنگی و واگذاری شان به بخش خصوصی برای بهره برداری و تخصیص کاربریهای متنوع فرهنگی، اقامتی و رستورانی گواه این سخنان است.
او با بیان اینکه تحقق این امر بیانگر آن است که نگرش مثبت به بافت تاریخی وجود دارد، اما ملاحظات و شرایط خاصی همواره بر بافتهای تاریخی حاکم است، ادامه میدهد: از نمونههای موفق میتوان به مرمت «خانه قاجاری مستوفی» که به یک سفره خانه سنتی و موزه تبدیل شده یا خانه «سرابی» با قدمت 200 سال متعلق به دوره قاجار که پس از مرمت و تجهیز از ابتدای سال 1392 به عنوان اولین «هتل سنتی شوشتر» مورد استفاده قرار گرفته، یا خانه علامه «حاج شیخ جعفر شوشتری» که به منظور احداث موزه مفاخر شوشتر در حال مرمت است. همچنین فاز دوم مرمت منزل چهارطبقه «طبیب» مربوط به دوره قاجار که در مجموعه سرای افضل قرار دارد و برای احداث هتل و اقامتگاه سنتی مجلل در شوشتر به صورت مشارکتی و با همکاری اداره میراث فرهنگی شوشتر و مالک آن در حال مرمت است.
وی تاکید میکند: اینها همه نشانگر علاقه به نجات بافت تاریخی است، اما بیش از همه باید به این نکته توجه داشت که میراث فرهنگی شوشتر چقدر بودجه برای تأمین اعتبار حفظ بافت تاریخی دارد؟
گزارش از خبرنگار ایسنا: سمیه ایمانیان
انتهای پیام
نظرات