به گزارش ایسنا، مراسم پایانی دومین دوره جایزه ابوالحسن نجفی عصر امروز (سهشنبه) دهم بهمنماه در شهر کتاب برگزار شد و در ابتدای این مراسم علیاصغر محمدخانی دبیر جایزه ابوالحسن نجفی در سخنانی اظهار کرد: نجفی مترجم، پژوهشگر، روانشناس و کاشف استعدادهای ادبی بود. او حق بزرگی بر ادبیات و زبان فارسی دارد. مترجم، فرهنگنگار و پژوهشگر سه بعد شخصیتی نجفی هستند. حوصله و پشتکار بیمانند نجفی او را به شخصیتی برجسته بدل کرده است. او که علاوه بر ترجمه و پژوهش در ادبیات تطبیقی نیز صاحب نظر بود.
او بیان کرد: کسانی که با نجفی مأنوس بودند گواهی میدهند که او استاد دقیق، نجیب و پرکاری بود که عشق واقعی به زبان و ادبیات فارسی داشت. زندگی او با آثار برجستهای که منتشر کرده است، زندگی سرشار و جانداری به شمار میآید که ثمره فرهنگی بسیاری داشت.
محمدخانی با بیان اینکه جای خالی نجفی در این دو سال برای اهالی فرهنگ محسوس بوده است، گفت: کمتر کسی در تاریخ فرهنگ و ادبیات ما وجود دارد که همه او را قبول داشته باشند.این در حالیست که همه داعیهداران عصر نجفی را تایید میکردند.
او درباره دومین دوره جایزه «ابوالحسن نجفی» اظهار کرد: امسال بعد از اعلام فراخوان حدود 100 اثر توسط ناشران و مترجمان به دبیرخانه این جایزه رسید که 63 عنوان در حوزه ادبیات انگلیسی، 13 عنوان ادبیات فرانسه، 3 اثر آلمانی، 4 اثر روسی، 3 اثر عربی، 4 اثر ترکی و زبانهای اسپانیایی، چینی و آلبانی هر کدام یک عنوان بود. ضیاء موحد، حسین معصومی همدانی، مژده دقیقی، عبدالله کوثری هیات داوران این جایزه را تشکیل دادهاند که بعد از بررسیهای خود شش کتاب به مرحله نهایی رسید که از میان آنها کتاب «مارش رادتسکی» نوشته یوزف روت با ترجمه محمد همتی برگزیده جایزه اعلام شد.
محمدخانی خاطرنشان کرد: آثار هیات داوران در حوزه داوری بررسی نمیشود وگرنه این داوران مترجمان برجستهای هستند. بنای این جایزه بر این است که به مترجمان جوانتر توجه و استعداد های جدید را کشف کنند وگرنه داوران از صاحبنظران برجسته هستند و بین مردم شناخته شدهاند. از سال آینده قرار بر این است که کارنامه یک مترجم نیز مورد تقدیر قرار بگیرد.
معاون فرهنگی موسسه شهر کتاب، با اشاره به افزایش کپی از ترجمههای دیگران گفت: اگر ترجمهها مورد نقد و بررسی قرار بگیرند آثار ضعیف تولید نمیشود چون ترجمهها مورد نقد قرار نمیگیرند، آثار ضعیف به کارشان ادامه میدهند و ترجمههای خوب در میان ترجمههای ضعیف کمتر دیده میشوند.
به گزارش ایسنا، در ادامه مراسم ضیاء موحد ـ شاعر پیشکسوت ـ با تشکر و تبریک به برنده جایزه «ابوالحسن نجفی» گفت: ارزش اهل فرهنگ در سهمی است که در پیشبرد آن داشتهاند از این نظر نجفی کمنظیر و در پارهای بینظیر بود.
او در ادامه اظهار کرد: محمد قاضی ترجمههای نجفی را گل سرسبد ترجمه داستان از زبان فرانسوی به زبان فارسی دانسته است.سلیقه او در انتخاب داستان چه از نویسندگان فرانسوی و چه از نویسندگان ایرانی که در نشریههای معتبر ایران منتشر میکرد، بی نظیر است. همچنین توجه نجفی به داستاننویسان جوان از ویژگیهای این مترجم بوده است. او همیشه در جستوجوی نویسندگان با استعداد و آشنا شدن و راهنمایی آنها بود. گاهی تاسف میخورد که با نویسندهای آشنا نشده است تا کمبودهایش را با او در میان بگذارد.
این شاعر سپس به آشنایی نجفی با گلشیری اشاره کرد و گفت: گلشیری همیشه میگفت نجفی بهترین معلم داستاننویسی است به ویژه برای داستاننویسان جوان که تازه وارد این کار شدهاند. دستاوردهای نجفی در این مورد بلامنازع است. نجفی گاهی به شکوه میگفت برخی از نویسندگان چشم به غرب دارند و نویسندگان جوان را نمیبینند. این مساله نجفی را آزردهخاطر میکرد.
او با بیان اینکه نویسندهها مخاطب خاصی را برای نوشتن در نظر دارند، گفت: معمولا نویسندهها در نوشته هایشان مراقب آن مخاطب خاص هستند. صادقی میگفت من برای نجفی مینویسم و در نوشتههایم او را در نظر میگیرم. ویژگی دیگر ابوالحسن نجفی انتقادپذیری او بود. او داستانهایش را برای دوستانش میخواند و اگر نقد صحیحی بر آن وارد میکردند میپذیرفت و از آن نقدها استقبال میکرد. برای داستانهای دیگران هم اینگونه بود. نجفی به داستانهایی که برایش میخواندند گوش میداد و کارهای آنها را تصحیح و انتقادات خود را بیان میکرد. در ویرایش هم همینگونه بود. او داستانهای زیادی را ویرایش کرد و خیلی از آدمها نمیدانند که نجفی حضور نامرئی در داستانها داشت.
موحد در ادامه اضافه کرد: خواندن داستان نیز مانند شعر هنر است. نجفی داستانها را چنان آرام و بدون احساسگری میخواند که فقط مخاطب را متوجه داستان میکرد. نجفی در خواندن داستان چیزی را به مخاطب تحمیل نمیکرد. ویژگی دیگر نجفی معادلسازی او برای مفاهیم غربی بود. نجفی معتقد بود که برای همه مفاهیم معادل داریم و میگفت متون گذشته ما پر از مفاهیم و اصطلاحات است که متاسفانه ما متون گذشته را نخواندهایم. اگر مترجمان متون نظم و نثر گذشته را بخوانند مفاهیم بسیاری را از آن دریافت میکنند.
او تاکید کرد: نجفی عاشق داستان بود و داستان را بر کارهای دیگر ترجیح میداد. ورود او بر عرصه ادبیات از طریق خواندن داستانهای فرانسوی بود. گاهی اوقات کار تحقیقی را متوقف میکرد تا داستان بخواند یا ترجمه کند.
این شاعر خاطرنشان کرد: یکی از کارهای ارزشمند نجفی که بلند پروازانه بود، نوشتن فرهنگ فارسی به فرانسه بود هرچند این کار ناتمام ماند. ولی میدانم او تغییرات وسیع و افزودههای زیادی را برای کتاب «غلط ننویسیم» تهیه کرده بود که اگر ویرایش تازه میرسید حجم این کتاب دو برابر حجم کتاب حاضر میشد. نمیدانم چه بلایی بر سر این برگهها آمده است و این برگهها کجا هستند و چه سرنوشتی در انتظارشان است اما امیدوارم ترتیبی داده شود تا این برگهها به چاپ برسند.
سپس حسین معصومی همدانی درباره رمان برگزیده دومین دوره جایزه «ابوالحسن نجفی» اظهار کرد: بسیار خوشحالم در مراسم اهدای این جایزه شرکت میکنم. انتخاب داوران را میستایم و گمان میکنم که اگر نجفی در اینجا حضور داشت این انتخاببا ستایش او همراه میشد. زمانی که کتاب «مارش رادتسکی» را میخواندم مدام این شعر فروغ فرخزاد به یادم میآمد «مردم محله کشتارگاه/ که خاک باغچههاشان خونی است/ و آب حوضهشان هم خونی است/ و تخت کفشهایشان هم خونی است/ چرا کاری نمیکند/ چرا کاری نمیکند». این کتاب درباره امپراتوری اتریش است و داستان در محیط پادگان میگذرد، جایی که آدمها برای کشتن تربیت میشوند. اما در سراسر این کتاب حرفی از خونریزی به میان نیامده است.
او ادامه داد: قهرمانی اصلی داستان فقط سه بار دست به اسلحه میبرد و همه آدمها در پادگان خود را برای جنگ آماده میکنند، جنگی که همه میدانند سرانجام سر میگیرد اما زمانش مشخص نیست. این رمان سه نسل از یک خانواده را در بر میگیرد در بازه زمانی 65 سال میگذرد. «مارش رادتسکی» به زعم برخی از منتقدان رمان تاریخی نیست زیرا که رویدادهای داستان حول هیچ واقعه تاریخی شکل نمیگیرد. قهرمان اصلی داستان در جریان داستان ساخته نمیشود بلکه ساخته و پرداخته شده وارد داستان میشود و از آن بیرون میرود.
در ادامه مراسم سعید فیروزآبادی _مترجم ادبیات آلمانی_ ضمن تبریک به برگزیده داستان گفت: من باید به انتخاب اثر و همچنین شیوه ترجمه کتاب تبریک بگویم. یوزف روت چهره ناشناختهای در ایران نبوده است و چند کتاب از او ترجمه شده است. این نویسنده 46 سال بیشتر عمر نکرد اما تمام عمر خود درگیر نگارش بود. موضوع اصلی داستانهایش افول و تباهی اتریش ـ مجارستان است. امپراتوری اتریش ـ مجارستان در واقع تاریخ اتریش را میسازد که ظلمهای بیشماری انجام دادهاند از جمله میتوان به زبان محلی آنها اشاره کرد. زبان آلمانی زبان اصلی این منطقه شده است و باعث شده زبانهای محلی از بین برود. بسیاری از نویسندههای آلمانی که ما میشناسیم زبان اصلیشان این زبان نبوده است.
او با تاکید بر اینکه موضوع اصلی داستانهای روت تباهی است، گفت: به طور کلی ادبیات دهه 20 و 30 در اروپا موضوع اصلیشان تباهی بوده است. «مارش رادتسکی» از بهترین آثار زبان آلمانی است که جای آن در ادبیات ما بسیار خالی بود.
این مترجم آلمانی خاطرنشان کرد: کار ترجمهای که محمدهمتی انجام داده است کار بسیار خوبی است و یک مقدمه دقیق و هوشمندانه دارد. مجموع آثار روت بیش از 1000 صفحه است که مترجم با دقت تمام بخشی از آثار او را انتخاب کرده و مقدمهای ارزشمند بر این کتاب نوشته است. یوزف روت نویسندهای فوقالعاده است و برای ترجمه به زبان فارسی نسبت به نویسندگان آلمانی دیگر بسیار مناسب است. امیدوارم این ترجمه باعث شود که در حوزه زبان آلمانی شاهد آثار بیشتری باشیم.
علی عبداللهی ـ مترجم ـ درباره ترجمه کتاب «مارش رادتسکی» اظهار کرد: باید بدون تعارف بگویم این ترجمه حادثهای در زبان فارسی است. قبلا نیز آثاری از روت به زبان فارسی ترجمه شده است اما «مارش رادتسک»ی از بهترین آثار ادبیات اتریش به شمار میرود که تاثیر بسیاری در شکلگیری رمان مدرن داشت و دامنه آن به یوسا میرسد.
او بیان کرد: شکلگیری، دوران عظمت و فروپاشی امپراتوری اتریش ـ مجارستان باعث خلق آثار بسیاری به زبان آلمانی شده است که هر کدام به وجهی به این موضوع پرداختهاند. «مارش رادتسکی» بدون آنکه رمان تاریخی باشد به وجوه نظامی و سیاسی امپراتوری پرداخته است. بسیاری از منتقدان این رمان را شاهکار روت میدانند که داستان سه نسل از یک خانواده را روایت کرده است.
بعد از اهدای جایزه و نشان ابوالحسن نجفی به محمد همتی، این مترجم گفت: من نمیتوانم ذوقزدگی خود را از دریافت این جایزه پنهان کنم و به قدری خودشیفته نیستم که فکر کنم این اثر، اثر بیعیبی بوده است. آنچه مرا به ترجمه علاقه کرد، دلباختگی به فرهنگ ایرانی بود. کار ترجمه کار جانفرسایی است و حضور در مرحله نهایی جایزه ابوالحسن نجفی کار مترجم را سختتر خواهد کرد.
او همچنین درباره ترجمه رمان «مارش رادتسکی» اظهار کرد: چیزی که مرا ترغیب به ترجمه این اثر کرد صفحات اولیه رمان بود که یک دهقانزاده ناگهان تبدیل به یک اشرافزاده میشود و بعد از آن لایههای خیلی عمیق و عجیب و غریبی که در این رمان وجود دارد مرا به ادامه ترجمه آن تشویق کرده است.
انتهای پیام
نظرات