به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، عصر دیروز نشست «تهران در سینما»، سومین نشست از سلسله نشستهای تهرانخوانی در بهاران با حضور دکتر امیرعلی نجومیان، منتقد ادبی و مسعود امینی تیرانی مدیر فیلمبرداری و کارگردان برگزار شد.
دکتر امیرعلی نجومیان در ابتدای این نشست با بیان اینکه مسئله تهران در سینما بسیار جذاب و جالب است، گفت: بحث من در این جلسه این است که رابطه تهران با سینما چگونه است؟ این که چه نسبتی میان شهر و سینما وجود دارد و در جواب باید گفت این دو مناسبات بسیار نزدیکی با هم دارند.شهر به مفهوم امروزی یک پدیده دنیای مدرن است و جالب اینجاست که سینما هم یکی از مهمترین رسانههای مدرنیته است، عکاسی و سینما مشخصا هنرهای دنیای مدرن هستند.
تهران و سینما با یک موضوع رابطه بسیار نزدیکی دارند و این موضوع مدرنیته است
وی ادامه داد: سینما و شهر مشترکات جالبی دارند،در هر دو حرکت وجود دارد. در عین حال شهر و سینما را میتوان حضور همزمان نظامهای نشانهای دانست.شهر تناقضها را درون خود جا میدهد و سینما هم حضور همزمان نشانههای متکثر است. شهر و سینما هر دو از صوت و تصویر استفاده میکنند و نکته پایانی این است که شهر و سینما کنار هم قرار گرفتن نقطهنظرات متفاوت هستند.
این منتقد در ادامه این جلسه با بیان اینکه سوالی که اینجا پیش میآید این است که شهر و سینما در کنار این ویژگیها چه نسبت سازندهای دارند، افزود: آیا سینما شهر را میسازد یا شهر سینما را میسازد؟ اعتقاد من بر این است که هر دو. سینماها، شهرها را میسازند به این معنا که شهر یک مفهوم نشانهای و گفتمانی است که از طریق سینما تثبیت شده و شکل میگیرد. میتوان گفت بخش عمدهای از درکی که از شهر داریم به سینما باز میگردد. سینما برای ما از شهرها تعریف میسازد و مفهوم شهر مرتب توسط فیلمسازهای متفاوت باز تعریف میشود.
وی اضافه کرد: واقعیت این است که تهران و سینما با یک موضوع رابطه بسیار نزدیکی دارند و این موضوع مدرنیته است. مدرنیته ویژگیهای متفاوتی دارد. جامعهمدنی، قانون و مسائل شهروندی از نخستین ویژگیها هستند. شهر مدرن شهری است که هر انسانی برای خودش تعریف جداگانه و فردی ارائه میدهد، انسانها در شهر برای خودشان فردیت سازی میکنند. در فیلم «حاجی آقا آکتور سینما» این امر نمود پیدا میکند. پس نخستین نکته این است که شهر در سینمای ایران از دید مدرنیته به معنای شناخت جامعه مدنی و حقوق شهروندی است.
نجومیان با بیان اینکه مورد دوم ارتباط سینما با تهران مسئله تنشهای مدرن است گفت: در فیلم «دختر لر» این موضوع را به وضوح میبینیم، در این فیلم تهران به عنوان لوکیشن وجود ندارد اما در تمام فیلم انگار زیر تمام تصویرها وجود دارد. این دیالوگ گلنار که “تهرون جای قشنگیه اما مردمش بدن” به ما میگوید که تهران مظهر تمام زیباییها، رفاه و دنیای مدرن است اما انسانها و روابط انسانی در آن دچار مشکل است. انگار سینما از همان ابتدا تا امروز تکلیفش را با تهران روشن کرده است
تهران نمادی از هویت ملی ایرانی در سینماست
وی ادامه داد: در فیلمهایی مانند «دختر لر»، «دربند»، «تهران انار ندارد» یا «پرویز» انگار همچنان داریم مظاهر یک شهر زیبا اما مشکل برای زندگی انسانها را میبینیم. در فیلمهایی مانند «بلوچ»، «آقای هالو»، «پرستوها به لانه باز میگردند»، «طعم گیلاس» و «اسرار گنج دره جنی» نیز شاهد تصاویری هستیم که در برابر گفتمان روستا قرار میگیرند.
این منتقد، ویژگی سوم ارتباط سینما با تهران را پرسهزنی در شهر خواند و گفت: بر اساس ایدهای که بودلر و والتر بنیامین مطرح کردهاند شهر جایی است که فردیت انسانی از پرسه زدن او در شهر شکل میگیرد. پرسهزنی فعالیتی است که تنها در شهر میتوانید انجام دهید. درون یک روستا قلمروها تعریف دارد اما انگار شهر اینطور نیست. پرسهزنی در تهران بیشتر در شب اتفاق میافتد، انگار شب جایی است که هویت واقعی تهران را نشان میدهد. فیلم «اسب حیوان نجیبی است» مثال خوبی برای این مورد است.
وی اضافه کرد: شاید تهران تمام اینها در سینما است اما چیزی که بیشتر از همه با آن تهران را در سینمای ایران میبینیم این است که تهران نمادی از هویت ملی ایرانی در سینما است. در تمام دنیا انگار بازنمایی شهر در سینما میشود. تهران به عنوان تاریخ، هویت، ناخودآگاهی جمعی و خاطره جمعی ما ایرانیها معنای مهمی دارد.
نجومیان در پایان خاطر نشان کرد: در بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا همچنان میتوانید فیلمهایی بسازید که گذشته را یادآوری کنید. تراژدی تهران این است که جای زیادی در این شهر نمانده که بتوانید درک هویت ملی ایرانی را به یاد بیاورید. تهران دیگر جایی برای به یادآوری خاطرات گذشته برای ما در سینما باقی نگذاشته است
تهران فیلمها، تهران فیلمسازها محسوب میشود
در ادامه نشست «تهران در سینما» مسعود امینی تیرانی مدیر فیلمبرداری و کارگردان با بیان اینکه بنابر شغلی که دارم وسالهایی که کار فیلمبرداری و ساخت مستند را در تهران انجام دادهام به شکل عملی با موضوع سینما و شهر در ارتباط بودهام گفت:معتقدم فیلمهای کوتاه ایرانی به دلیل اینکه خیلی مجبور به رعایت قوانین فیلمسازی نیستند به شکل بهتری با شهر در ارتباط هستند.
وی ادامه داد: بسیار راحت میشود در رابطه با نمونه های فیلم بلند در این مورد صحبت کرد،چرا که امکان نمایش و دیدهشدن داشتهاند.بنابراین پیشنهاد میکنم حتما نمونههای خوب فیلمهای کوتاه این موضوع را ببینید چرا که جذاب و قابل مطالعه هستند.
این کارگردان با بیان اینکه رابطه سینما و شهر یک فرایند دوطرفه است افزود: در بسیاری از فیلمهای این سالها تهران لوکیشن بوده است اما اساسا وقتی از تهران حرف میزنیم کیست و چیست که میخواهیم به عنوان یک ارتباط به آن نگاه کنیم. ارتباط عملی میان سینما و شهر جایی است که شروع میکنیم به عنوان یک مکان جغرافیایی به تهران نگاه کنیم. بخش دیگر ارتباط این است که تهران را به عنوان یک شخصیت بپذیریم.
وی ادامه داد: تهرانی که در داستانهایی که در فیلمها وجود دارد تهران فیلمسازها و کسانی که در این حوزه هستند محسوب میشود، اینکه چگونه به شهر نگاه کرده و آن را روایت میکنند. تهرانی که در منطقه جغرافیایی، شخصیت و مفهوم وجود دارد با تهرانی که در قصهها و برای مولفین وجود دارد مجموعه پیچیده و متفاوتی است.
امینی با بیان اینکه زمانی که از تهران قصهها حرف میزنیم عملا با تهران محدودتری روبهرو هستیم گفت: علتش این است که وقتی یک قصه و روایت طرح میشود مجبوریم بر اساس آن چیزی که روایت از ما میخواهد مکانمان را محصور کنیم و اشکالی که وجود دارد این است که زمانی که آدمها و قصهها واقعی نیستند ارتباطی هم که با شهر میسازند تصور غیرمطقی و غیر واقعی است.
وی اضافه کرد: اتفاقی که در این سالها افتاده این است که تهران به نشانه دیگری به غیر از هویت ملی برای بسیاری از فیلمسازان تبدیل شده است و آن این است که در عوض اینکه نمیتوانند به حکومتشان نگاه نقادانهای داشته باشند به تهران رویکرد نقادانهای دارند و در نهایت پیشنهاد اغلب فیلمسازان عبور از این شهر است و اینکه نباید در شهر توقف کرد.
این کارگردان با بیان اینکه بخشی از فیلمسازها سعی میکنند نگاه جدیدی بسازند گفت: در این حوزه فیلم «پرویز» شاخص است. قهرمان تصمیم میگیرد از چیزی که در آن زندگی میکند انتقام بگیرد، این پیشنهاد جدیدتری است که فیلمساز در فیلمهای خودش میدهد به همین دلیل است که پرویز فیلم مهمی در این سالها میشود. به همین دلیل است که برای تهران و ارتباطش با سینما نمونه جدی فیلمهای مجید برزگر است.
وی ادامه داد: در فیلم «بیداری برای سه روز» که چند سال پیش ساختم عملا موضوع این بود که اگر ۷۲ ساعت دو نفر پیوسته بیدار باشند در تهران چه کار میکنند؟ سوال ما این بود که اگر ما کاری نداشته باشیم تهران چه پیشنهادی برایمان دارد؟ و تهران هیچ پیشنهادی به ما ندارد، اگر شغل و خانوادهمان را کنار بگذاریم عملا با یک تهران خالی روبهرو میشویم. تهران در لحظات بحرانی نمیتواند هیچ پیشنهادی به ما بدهد و این به این دلیل است که تهران شخصیت درهمی دارد که قابل شناسایی نیست.
امینی در پایان فیلمهای کوتاه «بچه»، «خرس» و «تاریک روشن» را فیلمهایی خواند که در آنها با تهران کمی واقعیتر روبهرو میشویم که خیلی نقاب ندارد بنابراین یک تهران واقعی را در آنها میبینیم.
چهارمین نشست تهرانخوانی با موضوع تهران در شعر چهارشنبه (29 آذر ماه) در بهاران برگزار خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات