به گزارش ایسنا، دستفروش ها را تقریباً در همه جای مادر شهرهای امروزی میتوان پیدا کرد. دستفروشهایی که هرکدام با استراتژیهای مختلف اقدام به فروش اقلام و محصولات متنوعی میکنند. از وسایل الکترونیک و موبایل و لوازم آشپزخانه گرفته تا لباس و اسباب بازی و در برخی موارد اقلام فرهنگی و غیر فرهنگی یا حتی چاقو و شوکر برقی و اسپری فلفل.
تقریباً چیزی نمانده که برای خودشان یک انجمن صنفی با پنج عضو هیئت مؤسس و تعدادی هیئت مدیره تشکیل دهند و درخواستهای صنفیشان را از مجراهای قانونی و تعریف شده پیگیری کنند. مثلاً حق برخورداری از یک پیادهرو با سنگ فرش مناسب یا حق برخورد محترمانه از سوی ماموران شهرداری و یا حتی بیمه و حق مسکن...
شاید برای شما هم مواجهه با یک دست فروش در کنار گذر پیادهرو جذاب باشد وقتی میدانید محصولات مورد نیازتان را از یک جوراب ساده گرفته تا شال و روسری یا ظروف آشپرخانه میتوانید با قیمتهای باور نکردنی تهیه کنید و با این کار قدری در هزینههای کوچکتان صرفه جویی کرده باشید.
البته دستفروشها هم بسیار هوشمندانه و فکر شده توانستهاند سطح گستردهای از نیازهای عموم مردم را پوشش دهند و همزمان با یک پوشش وسیع همه جانبه در تمام سطح شهر گروه هدفی را برای خود مشخص و تعیین کنند. آنها درست همانجایی که باید باشند حاضر میشوند و مثل زورو درست همان چیزی که نیاز دارید را رو به رویتان میگیرند و قدرت هرگونه مقاومت در مقابل خرید را از شما سلب میکنند.
سادهترین نوع دستفروشی همان روش معروفی است که یک پارچه بزرگ گوشه پیاده رو پهن میکنند، انواع و اقسام محصولات را از جمله جوراب روی آن میچینند و داد میزنند: "سه تاش فقط پنج تومن..." و حالا من و شمایی که مدتها بود هرجا لازم میشود کفشهایمان را در بیاوریم، اولین نگرانیمان استراتژی مخفی کردن سوراخ جورابمان بود به خرید از این دستفروش تحریک میشویم. بی خبر از اینکه همین خرید ضربهایست بر اقتصاد داخلی...
از انواع دیگر دستفروشی که در شهرهای توسعه یافتهتری همچون تهران به خصوص دور تا دور میدان هفت حوض یا راسته خیابان انقلاب بسیار دیده میشود، دستفروشی با گاری است. این عزیزان آنقدر محصولات خود را گسترش دادهاند که دیگر امکان حمل آنها داخل یک سفره بزرگ پارچهای عملاً غیر ممکن است.
بعضی دیگر مینیمالتر فعالیت میکنند. محصولات کوچکتر و غالبا فرهنگی به فروش میرسانند. از دور یک شهروند عادی به نظر میرسند که با یک کیف ورزشی احتمالاً در مسیر بین باشگاه تا خانه هستند، اما همین که از کنارتان عبور میکنند متوجه عمق ماجرا میشوید: "سی دی، شوکر، پاسور..."
وسایل حمل و نقل عمومی، مثل مترو یا اتوبوسهای شرکت اتوبوسرانی هم مکان خوبی برای دستفروشی هستند و به قول معروف امتحان خود را پس دادهاند. با یک کیف بسیار محترمانه کارت میزنند و وارد اتوبوس میشوند و بعد از حرکت اتوبوس معمولاً یک سفره یک متری از کیفشان بیرون میکشند و رو به قسمت خانمها میگیرند: "خانومای محترم همین الان پیش پای شما از بانه اومدم. به قیمت خرید. نسوز، قابل شست و شو در ماشین لباسشویی، رنگ ثابت، طرحها و نقوش متنوع، مقاوم در برابر اشعههای ماورای بنفش و رادیو اکتیو، نانو تکنولوژی، سازگار با طبیعت و زیست تخریب پذیر، مقاوم در برابر انفجار و آتش سوزی، چند منظوره، خود پاک شونده، فول اتوماتیک...."
بعضی دیگر هم اصولاً جنس خاصی نمیفروشند و به نوعی خوشحالی فروش هستند. با یک تنبک یا دف داخل اتوبوس میشوند و برای سلامتی شادی همه مسافران عزیز گاهی آهنگ "اگه یادش بره که وعده با من داره" را میخوانند.
از همه این متدولوژیهای فروش که بگذریم سؤال اینجاست که دستفروشی، درست یا غلط از زاویه دید افراد مختلف به چه صورتی نگاه میشود؟ به همین خاطر ضمن مصاحبه با یکی از دستفروشهای چهارباغ عباسی اصفهان و دریافت نقطه نظرات او در همین رابطه با مجتبی کاظمی، مدیر پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری اصفهان به گفتو گو نشستیم.
طبق معمول گوشه پیادهرو بساط کرده. از دور میشه حدس زد یه خبرایی هست. یا دعوا شده که البته در چهارباغ زیبای اصفهان زیاد اتفاق نمیافته، یا نذری میدن که باید شلوغتر از این باشه، به خصوص که اینجا چهارباغ اصفهان باشه! و احتمال آخر اینکه دوباره یکی از فعالان حوزه دستفروشی، بساط کرده.
مصطفی! 29 سالشه و دو ساله دستفروشی میکنه. با یه شلوار ساده مشکی و یه پیراهن یقه خرگوشی گوشه پیاده رو جلوی بساطش نشسته. یه دستش پر از اسکناسهای ریز و درشته که به ترتیب از تراول پنجاه هزار تونی تا پنجاه تا تک تومنی چیده شده و با یه دست دیگه سیگار گوشه لبش رو برمیداره و میتکونه و دوباره گوشه لبش میزاره. صورتشو جمع کرده که دود سیگارش به چشمش نره و به اصطلاح شتری نشسته. همه مدل شال 10 تومن!
باز کردن سر صحبت با کسی که باید حواسش به خیلی چیزا باشه و همزمان جواب چندین نفر رو بده و دائم پول بگیره، چونه بزنه و باقیمانده پول رو بده خیلی آسون نیست. واسه همین با صداقت جلو میرم. تا میفهمه خبرنگارم سیگارشو برمیداره و پشت سرش روی زمین له میکنه. چند ثانیه فکر میکنه و میگه: "یعنی توی تیلیویزیون؟" میگم نه و براش بیشتر توضیح میدم.
"باشه! شما که خبرنگاری بنویس ما اینجا داریم نون در میاریم. بنویس جرم نمیکنیم ولی آقایون شهرداری که شکماشون سیره نمیذارن سرمون به کارمون باشه. دائم باید حواست باشه ماموراشون نرسن. واسه همین بعد از ظهرا میایم. کمتر میان. میانا ولی کمتر!"
طرز حرف زدنش یه کمی لوتی مسلکه و کلماتش و با یه لهجه خاصی بیان می کنه. ازش میپرسم شما که میگی جرم نمیکنی همین که راه مردم رو بستی و گوشه پیاده رو رو گرفتی ایراد و اشکال نداره؟
"نبستیم که پیاده روشونو... نصفش بازه. هرکی بخواد رد بشه از همون نصف رد میشه. هرکی هم مشتری باشه یه لحظه وامیسته جنسو نگاه میکنه خوشش اومد میخره. ما هم جلوی مغازه مردم بساط نمیکنیم. هرجایی پهن نمیکنیم. یه جاهایی که سر راه نباشه، پیادهروش زیاد باشه. همش 10 تومن خانوم! همه رنگ! جنس عالی درجه یک..."
مجتبی کاظمی، مدیر پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری اصفهان در این مورد میگوید: مطابق با تبصره بند دوم ماده 55 قانون شهرداریها، هرکسی از فضاهای همگانی شهری، پارکها، حاشیه خیابانها و پیادهروها برای سکونت، فروش، استفاده شخصی یا به هر دلیل اشغال کند تخلف مرتکب شده و شهرداری موظف است با او برخورد کند.
وی ادامه میدهد: فرقی وجود ندارد این استفاده توسط یه شهروند باشد، مغازهدار یا کاسب از فضای جلوی مغازهاش استفاده کند، یک دستفروش اقدام به فروش محصولات خود کند یا کسی برای سکنی و سکونت در فضاهای شهری مکانی را اشغال کرده باشد.
مدیر پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری اصفهان میافزاید: دستفروشی شناخته شده و قانونی نیست. دستفروشها عاملی هستند برای توزیع کالای قاچاق و اکثر کالاهای توزیع شده توسط این افراد از راههای غیر قانونی وارد کشور شده است.
کاظمی میگوید: عملاً با خرید از هر دستفروش ضربهای به اقتصاد شهر و کشور زده میشود. اشتغال جوانها آسیب میبیند و پول به جیب کسی میرود که نه عوارض و مالیات میدهد، نه در مراجع صنفی ثبت شده است و نه کرایه مغازه و آب و برق میپردازد. به همین علت هزینه تمام شده کالا پایین است و خرید را در نگاه اول به صرفه میکند.
وی ادامه میدهد: هنگامی که یک نفر قصد خرید محصولی را دارد باید با مراجعه به یک کاسب و مغازه داری که شناسنامه دارد، مجوز صنفی گرفته است، سرمایهای را برای این منظور در گردش گذاشته است و در اقتصاد کشور سهمی دارد اقدام به خرید کنند و به چند هزار تومان ارزانتر خریدن بسنده نکنند.
"من اگه سرمایه داشتم که الان اینجا نبودم. یه مغازهای چیزی میزدم کاسبی میکردم. جنسامونم قاچاق نیست. شایدم باشه. ما که قاچاق نمیکنیم. من جنسامو بیشتر از بندر لنگه میارم. دیگه اینکه قاچاق باشه یا نه رو نمیدونم. بگیرن جلوشو... ما فقط میریم هرجنسی که ارزونتره میخریم میایم اصفهان، شیراز، آبادان هرجا شد دو قرون بیشتر میفروشیم."
مدیر پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری اصفهان میگوید: علی رغم مشکلات اقتصادی، دستفروشها موجب از بین رفتن زیبایی محیطهای شهری میشوند و برای جلوه اصفهان به عنوان یک جهان شهر مطرح نازیبا و زشت هستند. چه بسا مشکلات متعدد اجتماعی نیز ممکن است از دل همین دستفروشی بیرون بیاید. چرا که برخی از آنها اقدام به فروش محصولات ممنوع میکنند.
"حالا خیلی همین مغازههای این خیابون همه تمیز و مرتب هستن؟ شما برو یه کم بالاتر ببین در و دیوار همه خراب و داغونن. حالا این یه پارچه پهن کردن ما شهرو زشت کرده؟ همین دیوارای این ایستگاه مترو رو ببین شما. الان این قشنگ تره یا بساط من؟"
"یکی دو بار شوکر و اسپری فلفل آوردم. اسیدپاشی شده بود اصفهان مردم میخریدن، فروشش خوب بود. اما همون یکی دو بار بود. رد کردنش سخته. ریکس داره. بیشتر شال و روسری میارم. سبکتره و تمیزتره. بار بعدیمو خودکار میارم. مهر که میشه فروش خودکار و دفتر خوب میشه. هر موقع یه چیزه دیگه. باید ببینی بازار چی میخواد. 10 تومن خانوم. ببین اگه باشه لای همیناس"
مدیر پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری اصفهان میگوید: دستفروشهایی توی همین اصفهان جمع آوری شدهاند که بعد از بررسی مشخص شده چند واحد منزل و آپارتمان شخصی دارند. و یا ماشینهای قابل قبول و شیک سوار میشوند. به خاطر عدم پرداخت بسیاری از هزینههای سربار، سود فروش برای آنها بسیار بالاتر از حد عادی است.
کاظمی ادامه میدهد: برای مثال به یک دستفروش پیشنهاد دادیم روزی 100 هزار تومان از سازمانهای مختلف برای تو جمع آوری میکنیم که بپذیری دستفروشی را کنار بگذاری اما او جواب داد من روزی 150 هزار تومان به شهرداری میدهم فقط اجازه بدهید روزی 3 ساعت در همین چهارباغ اصفهان بساط کنم. یعنی تفکر اینکه آنها مشکلات اقتصادی دارند غلط است.
" درآمد مارو چیکار داری. بد نیست. بستگی داره چی بیاریم یا بازار چه جوری باشه. جنسو که میاریم باید ببینیم بازار چقدر کشش داره. تا جایی که دیگه مردم بخرن قیمتشو میاریم بالا. یه وقتایی هم جنس میاریم فروش نمیره دیگه. بازار آزاد همینه ریکسش بالاس. اون اولا البته اینجوری بود. الان دیگه راه و چاه دستمون اومده. ماهی یکی دو تومن داره دیگه. حالا کمتر بیشتر."
مدیر پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری اصفهان میگوید: با این حال برای آن دسته از افرادی که وضعیت خاصی دارند یا اشتغال مناسبی ندارند و مجبور به امرار معاش از این راه هستند با همکاری سازمان ساماندهی مشاغل روز بازارهایی تعریف شده است که میتوانند اجناسشان را در قالب این روز بازارها به فروش برسانند.
کاظمی ادامه میدهد: این طور نیست که همه راهها برای این افراد بسته شده باشد و تنها رویکرد مقابله و مبارزه با شکل گیری آنها باشد. با ثبت نام در این روزبازارها میتوانند در مکانهای مشخص شده و تحت مدیریت و نظارت شهرداری بدون ایجاد مزاحمت اقدام به فروش کنند.
"جمعه بازارو میگی؟ اون که یه روز در هفته اس. فروشش هم خوب نیست. اینجا بهتره. پولی هم هست. جای خوب بخوای بساط کنی باید 100 تا 150 تومن بدی. نمیصرفه برامون. فایده نداره. مردم که خودشون مشکلی ندارن با ما. یکی تا حالا نیومده به من بگه آقا پاشو از اینجا چرا بساط کردی. ما خودمون بلدیم کجا پهن کنیم."
وی ادامه میدهد: متاسفانه تنها راه حل همین است که خود مردم با خرید نکردن از دستفروشها موجب کاهش تعداد آنها شوند. این امر نیاز به اطلاع رسانی و فرهنگ سازی دارد. متاسفانه در بسیاری از موارد ماموران شهرداری در برخورد با دستفروشها با مقاومت خود مردم مواجه میشوند و مردم هنوز به درک و شناخت درستی از ابعاد موضوع نرسیدهاند.
مدیر پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری اصفهان میگوید: در تهران حتی گروهی از اراذل و اوباش اقدام به کرایه و اجاره دادن مناطق خاصی از پیادهروها میکردند. در اصفهان این موضوع هنوز پیش نیامده و خوشبختانه به این حد نرسیده است اما باید از پیشرفت این موضوع و آسیب جلوگیری کرد. این امر به جز با همکاری مردم ممکن نیست.
گزارش از: نیما آتش- ایسنا منطقه اصفهان
انتهای پیام
نظرات