این شاعر و مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره تاثیر شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بر جامعه بهخصوص اهل قلم گفت: بهگمانم بهتر است اهل قلم چندان در بند این محصولات و ابزار و شبکههای اجتماعی و... نباشند. وقتی ادبیات سیال است چرا مولف در قید و بند باشد، بهخصوص در بند این ابزار که مدت کوتاهی گل میکنند و زود هم از دور خارج میشوند؟ زمانی فیسبوک بروبیایی داشت، حالا دوره تلگرام و اینستاگرام است و فردا شبکههای دیگری از راه میرسند.
او در ادامه متذکر شد: این شبکهها میآیند و میروند اما در عین حال میتوانند بر ذهن و رفتار تأثیر بگذارند، میتوانند انسانها را تغییر دهند و اهالی قلم هم از این امر مستثنا نیستند. صورت فردی انسان در حال منسوخ شدن است. قبلا میشد آدمها را با صورتهای زیستی فردی دید، اما امروز ابزارها رفتار خاص خودشان را رواج میدهند.
ویسی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا میتوان تاثیر و تغییر اجتماعی را کارکرد مولف دانست، بیان کرد: جامعه و مخاطبان میتوانند از اثر مولف تأثیر بگیرند یا اثر مولف یکی از عوامل تغییر اجتماعی تلقی شود؛ از این نظر که مولف یا خالق اثر در بیشتر مواقع با شرایط موجود چالش دارد و همواره نارساییها، وضعیتهای بغرنج و گرفتاریها را میبیند.
او با بیان اینکه «اساسا داستان یا شعر در بسیاری از موارد دارای چالش و بحراناند»، اظهار کرد: ادبیات مقطعی از بحران فردی یا اجتماعی را به تصویر میکشد و در افراطیترین حالت با مفاهیم انسانی و با مسائل فردی و اجتماعی سروکار دارد، حتی در داستان علمی-تخیلی هم به همین صورت است.
این مترجم و شاعر افزود: از این منظر میتوان چنین استدلال کرد که مولف رو به تغییر وضعیت و شرایط، رو به فراتر و رو به آرمانها و ایدهآلها دارد. اما نکته مهم در همه حال این است که اینها باید از طریق داستان، شعر و در کل ادبیات که بستری ادبی و هنری است شکل بگیرد. خالق اثر در وهله اول باید بتواند اثر هنری خلق کند؛ چون به واقعیت صرف و خشک و خالی بسنده نمیکند.
ویسی سپس در پاسخ به سوالی، مولف را رهبر فکری جامعه ندانست و بیان کرد: نقطه آغاز، خلق اثر است نه ایفای نقش رهبر فکری بودن. اصولا ادبیات سیالتر و چارچوبگریزتر از این حرفهاست. برای رهبر فکری بودن باید سراغ فیلسوفها، جامعهشناسان و سیاستپردازان رفت. اینها به چارچوب اعتقاد دارند و به وضع قوانین و قواعد برای ایجاد وضعیتی باثبات و پایدار در جامعه معتقدند؛ در حالی که ادبیات سوژهای انتقادی و بر همزننده دارد. ادبیات کابوس میآفریند و آشوب میسازد.
او همچنین گفت: ادبیات وضعیتهای ظاهرا مستقر و باثبات را بحرانی میکند و سنگ در آب ساکت و راکد میاندازد. ادبیات باوری رایج را زیر سوال میبرد و اگر هم نظمی ایجاد میکند نظمی برآمده از بینظمی است. ادبیات اگر به صورت ابزار دربیاید یا در خدمت ایدئولوژی از هر رقم قرار بگیرد حالت آزادی و رهایی و توان سرکشیدن به هر سوراخ سمبهای را از دست میدهد و به امر ثانویه تبدیل میشود، خلاقیتش محدود میشود.
مجتبی ویسی با بیان اینکه «شبکهها مجازی شمشیر دولبهاند و باید مراقبشان بود»، اظهار کرد: البته این شبکهها کارکردهای خوبی هم دارند؛ مولف را به مخاطب نزدیک میکنند، آنان را به نوعی با هم رودررو میکند، فوریت و واکنش و ارتباط سریع در آنها هست، اما در عین حال قاتل وقت، عامل شتاب، بر همزننده تمرکز و دامنزننده به پراکندگی فکر و عنصر بیقراری هستند. به نظر میرسد اینها توهمی از اجتماع ارائه میدهند، چون کارکردشان فردگرایانه است. مهمتر از همه میتوانند فرد را در میان این همه شبکههای اجتماعی از همیشه منفردتر و تنهاتر کنند. فرد با آنها در عالم مجازی حضوری مجازی دارد اما در عالم واقع تک و تنهاست و جالب اینجاست این شبکههای اجتماعی مجازی او را همواره به سوی تنهایی بیشتر سوق میدهند. ممکن است حتی او را به این ذهنیت برسانند که بینیاز از عالم بیرون است تا جایی که دوست داشته باشد در همان عالم درونی مجازی سیر کند.
این شاعر و مترجم با تاکید بر تدریجی بودن تغییر در شبکههای اجتماعی گفت: به زعم من مولف اگر مراقب چنین روندی نباشد با جریان برخاسته از این ابزار و شبکهها همسو میشود و با آنها بُرده میشود. اگر هم حضور دارد باید مدیریت وقت و مدیریت ذهن و رفتار داشته باشد. این شبکهها میتوانند رفتارساز باشند و الگوهای خاص خود را رواج بدهند. اگر نویسنده یا شاعری آموخته این شبکهها شود ممکن است در درازمدت به آن سبک نوشتن خو بگیرد؛ به نوشتههای کوتاه، شتابآمیز، پراکنده و فوری. ممکن است دیگر حوصله آثار بلند، متمرکز و پرحوصله را نداشته باشد.
ویسی درباره خدمات شبکههای اجتماعی نیز بیان کرد: از جمله خدمات این شبکهها میتوان به سرعت عمل، سرعت انتقال، سرعت ارتباط با هر فرد در هر نقطه از جهان، اطلاعات بهروز، قرار گرفتن در جریان مسائل روز، تبلیغ آثار و نزدیک کردن مولف به مخاطب موثر اشاره کرد. تأثیر این شبکهها بر روند کار مولف در خوشبینانهترین حالت میتواند حالت خاصی از نوشتار به قابلیتهای نوشتاری نویسنده اضافه کند.
انتهای پیام
نظرات