هوشنگ صدفی - کارشناس رسانه و منتقد - در یادداشتی اختصاصی که به سرویس رسانه ایسنا ارسال کرده، با پرداختن به موضوع چالشهای کنونی رسانه ملی نوشته است: «به رغم حضور مهران مدیری در شبکههای تلویزیونی طی سالهای گذشته، اما تولید و پخش آثار طنز در شبکه سینمای خانگی، نتوانست اقبال دو دهه گذشته او را در بین مخاطبان تلویزیونی برآورده سازد. با این وجود به عنوان کارگردان و بازیگر طناز میتوان گفت، حدود 20 سالی است رگ خواب مخاطبان تلویزیونی را در دست دارد به همین خاطر باید اذعان کرد هر برنامه تلویزیونی با برند مهران مدیری توانسته مخاطبان عام و خاص را به خود جلب کند.
طنازی و خلاقیت ذاتی مدیری
تولید مجموعههای متنوع «ساعت خوش»، «پاورچین»، «نقطهچین»، «شبهای برره»، «باغ مظفر»، «مرد هزارچهره، «در حاشیه» و «دورهمی» توسط مهران مدیری در قاب رسانه ملی نشان میدهد وی خلاقیت و استعداد ذاتی در برنامهسازی طنز دارد، البته تجربه برنامههای طنز او هر از گاهی با حاشیههایی در بین مخاطبان خاص روبرو بوده که خود عامل موفقیت برنامهسازی در بین جامعه مخاطبان شده است.
برنامه «دورهمی» مهران مدیری اینبار از زاویهای دیگر قابل نقد است. این برنامه شبیه هیچ یک از کارهای او نیست، این برنامه ترکیبی با آیتمهای مختلفی چون آیتم نمایشی ،گپ با هنرمندان و ورزشکاران، مسابقه با مخاطبان استودیویی، طرح موضوع با طنزکلامی، وله موسیقی و کارکرد خیریه توانسته بار دیگر جایگاه "مهران مدیری" را به عنوان یک کارگردان خلاق و طناز در برنامههای تلویزیونی تثبیت کند، به همان اندازه که پای مخاطبان "رامبد جوان" در برنامه خندوانه سستتر میشود، به همان نسبت جای پای مخاطبان مدیری محکمتر میشود.
شاید یک دلیل آن را بتوان در عدم سریالی بودن برنامه طنز "دورهمی" تلقی کرد. ناگفته نماند که "مهران مدیری" با رفتار خونسردانه، اغلب انبوهی از واژههای طنزآمیز را قطار میکند که خنده پیاپی تماشاگران را در پی دارد.
زنگ خطر برای خندوانه
برنامههای روتین به خاطر پخش روزانه، اغلب با تهی شدن مفاهیم محتوایی، عدم خلاقیت کارگردان و نویسندگان، تکراری شدن آیتمهای تصویری و موسیقایی میتواند سمی مهلک برای برنامه تلقی شود. روزمرگی ناشی از تولید و پخش برنامههای مسلسلوار «خندوانه» نه تنها مخاطبان، بلکه برنامهسازان را هم خستهتر میکند.
شاید در مراحل آغازین برنامه «خندوانه» در فصل اول و دوم با تنوع آیتم ها، تقویت رفتار اجتماعی خنده، ایجاد فضای فرحبخش در رسانه، وله موسیقیهای جذاب، رفتارهای هیجانآمیز و فیگور رسانهای رامبد جوان توانست تاحدودی مخاطبان عام و خاص را به خود جلب کند، اما در ادامه نتوانست گروههای مخاطبان خاص را با خود همراه سازد و هم اینک زمان ریزش مخاطبان عام فرا رسیده است. سوءاستفاده تبلیغاتی برخی نهادهای دولتی و غیر دولتی از برنامه پر طرفدار «خندوانه» نیز ناخواسته زنگ خطر را برای ریزش مخاطبان فراهم ساخت.
تراشیدن سر، زدن ریش و سبیل هنرمندان در فضای رسانه به اندازه زندگی خصوصی آنان میتواند برای مخاطبان جذاب باشد، بخصوص وقتی هنرمندان در مقابل قاب تلویزیون مجبور شوند در برابر یک خواسته پیشبینی نشده مجری برنامهی «دورهمی» عکس العمل خاصی نشان دهند، همین جنجال رفتار غیر متعارف میتواند تبلیغاتی موثر برای جذب مخاطبان برنامه باشد.
به عبارتی تبلیغات پارتیزانی مدیری توانست در فرصتی اندک برنامه «دور همی» را سر زبانها بیندازد، با اینکه به خاطر همین رفتارهای هنجارشکنانه در قاب تلویزیون از مسئولان رسانه ملی هشدار گرفت، اما معلوم نشد تراشیدن موی سر و سبیل هنرمندان، چه هنجاری را در جامعه مخدوش کرده است؟ البته حواشی شکل گرفته درباره دکور برنامه «دورهمی» در تقلید از یک برنامه تلویزیونی هندی و یا کپیبرداری برنامه «خندوانه» از اتوبوس قرمز برنامه تلویزیونی ترکیه در تهیه گزارش میدانی سفر، مدتی فضای رسانهای را تحتالشعاع قرار داد.
رکوردزنی شبکه نسیم
منصفانه نیست برنامه «خندوانه»را از موفقیت مخاطبپذیری یک شبکه کممخاطب تلویزیونی یکباره کنار بزنیم، شاید به جرات بتوان ادعا کرد تنها شبکه موفق و پرمخاطب رسانه ملی در طول پخش برنامههای «خندوانه» و «دورهمی»، همین شبکه نسیم باشد. معمولا در طول سال هیچگاه شاهد وزش نسیمی در این شبکه نبودهایم، اما همین دو برنامه توفانی طنازانه توانست مخاطبان انبوهی را برای این شبکه رقم بزند. در حالی که پخش برنامههای داستانی ادامهدار پرهزینه در شبکههای فراگیر نتوانسته تکانی به میزان مخاطبان آنان بدهد.
دلزدگی مخاطبان «خندوانه»
باید گفت برنامههای فصل اول و دوم «خندوانه» با وجود آیتمهای متنوع، شخصیت جذاب جنابخان، مسابقه کمدی استند آپ توانست جایگاه خوبی در بین مخاطبان کسب کند. لذا استفاده بهینه از فرهنگ اقوام، گزارش از اقصینقاط ایران، جسارت در طرح برخی مضامین محتوایی ازجمله کودکان کار، میهمانان افغانی و سایر موضوعات جنجال آفرین توانست جایگاه برنامه را در بین مخاطبان مشکل پسند ارتقا دهد، اما برنامهسازی ادامهدار و تهی شدن «خندوانه» از شیوههای خلاقانه طنز و تکراری شدن آیتم عروسک جناب خان، افزایش میهمانان استودیو، توسعه دکور و عدم ارتباط با تماشاگران داخل استودیو، ناخواسته دلزدگی در بین مخاطبان را ایجاد کرد.
باید زنگهای هشدار را به صدا در آورد!
فضای گرم و صمیمی استودیوی «خندوانه» در فصل اول و دوم ، ارتباط میهمانان با مجری برنامه، تصاویر کلوزآپ خنده تماشاگران و موسیقی کلامی متنوع، شیرینی خاصی را برای برنامه رقم زده بود. باید گفت شاید تبلیغات برای سازمانها دولتی و غیر دولتی در برنامه پر مخاطب «خندوانه» و «دورهمی» بتواند برای آنان اعتبار کسب کند، اما مشارکت برخی اسپانسرهای مالی میتواند به اعتبار برنامه تلویزیونی لطمه زند، لذا پذیرفتن هر نوع حمایت مالی باید با اعتبارسنجی از مخاطبان صورت گیرد .
نباید این نکته اساسی را از نظر دور داشت که ساختن یک برنامه تلویزیونی مثل ساختن یک ساختمان شکیل و مستحکم نیاز به ایدهپردازی، خلاقیت، مهندسی برنامه، پوست کلفتی در مقابل منتقدان، مدیران رسانه و در یک کلام توانایی هنری و مدیریتی دارد که نمی توان قابلیت های رامبد جوان و مهران مدیری رادر شرایط فعلی کتمان کرد اما در چنین شرایطی وقتی می بینیم برنامه دوست داشتنی «خندوانه» افت پیدا می کند، لازم است به عنوان مخاطب خاص، زنگ های هشدار را برای برنامه سازان به صدا درآورد وگرنه دوست نداریم شاهد "نخبه کشی برنامه سازان رسانه ملی" باشیم !»
انتهای پیام
نظرات