متاسفانه همین حالا هم انسان هزارهی سوم آنقدر به جهل و کوتهبینی دچار است که در جاهایی مثل میانمار، به نسلکشی و پاکسازی قومی مشغول است؛ چه رسد به یک قرن پیش.
متاسفانه چندی پیش هم قصاب معروفی که دهها هزار نفر را در جنگ بوسنی و هرزگوین، تنها بهخاطر دین آباء و اجدادیشان، قتل عام کرد، تنها به 40 سال حبس محکوم شد؛ تا همچنان این چشمانداز ناامیدکننده پیش روی ما باشد که در آینده نیز انسانهایی، به چنین اعمال قطعا غیرانسانی مبادرت ورزند.
به همین دلیلها، گروهی علاوه بر اظهارات برآمده از احساسات ملیشان، معتقدند پیگیری و تاکید بر ناروا و نادرست بودن رفتارهای اینچنینی در گذشته، موجب میشود که از تکرار آنها جلوگیری شود.
بر این اساس، وقتی از ارمنیهای پیگیر موضوع محکومیت نسلکشی ارامنه در حدود یک قرن پیش، میپرسید که خواستهی شما در پیگیری این موضوع، مشخصا چیست؟ به شما پاسخ میدهند که اگر این ماجرا در زمان خودش با واکنشهای درست همراه میشد، به احتمال زیاد، شاهد رویدادهای مشابه در سالها و دهههای بعد از آن نبودیم.
آنچه در این میان مطرح است، به رخدادهای صد سال پیش برمیگردد؛ دورهای که حاکمان امپراتوری رو به زوال عثمانی، به هر دلیل، تصمیم گرفتند در سرزمینهای تحت سیطرهشان، یک نوع یکدستی نژادی برقرار کنند. بر این اساس، گفته میشود علاوه بر اعدام مشاهیر ارمنی و کشتار جوانان و مردان ارمنی، نوعی کوچ و راهپیمایی اجباری، بدون آب و غذا و با هدف مرگ تدریجی ساکنان برخی مناطق اجرا شد که به کشتار سفید معروف شده است.
گویا منابع ترک، حاصل این دگرگونی را 600 هزار کشته و منابع ارمنی، تا یک میلیون و پانصد هزار کشته، ثبت کردهاند.
حتا گفته میشود در جریان آن سناریو که برخی معتقدند از سال 1915 آغاز شده و برخی شروع جدی آن را از سال 1918 میدانند که تا 1921 ادامه یافته است، کشتارهایی در طول زمان و نه دفعتی صورت گرفته است.
در واقع میتوان گفت، کشتار جمعی ارامنه، در جریان جنگ جهانی اول انجام شد اما مورخان، ریشههای آن را به خیلی قبلتر و حتا به چند قرن قبل از آن مربوط میدانند. برخی هم معتقدند که آنچه در مناطق ارمنینشین رخ داد، بعدها، الگوی آلمان فاشیستی هیتلر شد و به نسلکشی جنگ جهانی دوم منجر شد.
رسانههای ایرانی هم در همان زمان، خبرهای مربوط به نسلکشی ارمنیها را در کشور منتشر کردند. البته خود ترکها هم گویا اصل موضوع را از اساس رد نمیکنند اما تعبیر نسلکشی و کشتار جمعی را برای آن قبول ندارند. ضمن آنکه معتقدند در همان دوره، اتفاقهای مشابهی برای خودشان هم رخ داده است. با این اوصاف، گویا هیچگاه اجازهی بررسی و دسترسی به اسناد آن دوره، برای کشف میزان صحت و ابعاد موضوع، به مجامع و نهادهای بینالمللی داده نشده است.
اکنون ارمنیها علاوه بر آنکه در کشورهای مختلف دنیا، بویژه آنهایی که تحت تاثیر مهاجرت پدران ارمنیشان در زمان پاکسازی، پناهگاه و محل زندگی نسلهای پسین ارمنی شدند، در مکانی در ایروان، پایتخت ارمنستان هم مراسمی بزرگ برگزار میکنند. درواقع چند سال پیش، برای نکوداشت یاد قربانیان کشتار جمعی ارمنیان توسط عثمانیها، بنا و موزهی یادمانی در ارتفاعات مشرف به شهر ایروان ساخته شد که سال گذشته نیز مراسم بزرگ صدسالگی نمادین این کشتار، در آن برگزار شد.
شعار صدسالگی کشتار ارامنه نیز این است: «بهخاطر دارم و حق میطلبم».
به گزارش ایسنا، موزهی این مجموعه، محل نگهداری اسناد مربوط به این رخداد تاریخی است و در نمای یادمانی هم که همیشه شعلهی آتشی در آن روشن و تعدادی نوجوان و جوان نیز بهعنوان پیشاهنگ در آن حضور دارند، بازدیدکنندگان، گلهایی را بهیاد انسانهایی قرار میدهند که زمانی بهخاطر دین و مذهبشان، به پایان یافتن زندگیشان محکوم شدند.
گویا چند سال پیش، سیدمحمد خاتمی، بهعنوان رییس جمهوری اسلامی ایران، در این بنای یادمان حضور یافته و سبد گلی به یاد کشتهشدگان ارمنی اهدا کرده است. هرچند ارمنیها به کنایه میگویند، نمیدانیم چرا هربار که آقای احمدینژاد در ارمنستان حضور یافت، روز آخری که قرار بود از این بنا دیدن کند، کارهای فوری پیش میآمد و زودتر از موعد، به ایران برمیگشت.
البته کشورهای بسیاری در دنیا، این کشتار جمعی را به رسمیت شناخته، حتا برخی در اقدامی افراطی و مانند مواجههی برخی کشورها با موضوع هولوکاست، انکار آنرا جرم دانستهاند. با این حال، بسیاری از کشورها نیز تحت تاثیر روابط تجاری و دیپلماتیک با کشور ترکیه و طبق انتظارات مسؤولان این کشور، در این زمینه سکوت اختیار کردهاند.
یکی از نکتههای جالب در روز 24 آوریل، برگزاری مراسم یادمان کشتار ارامنه، در برخی شهرهای ترکیه و توسط جوانان نوگرا و نسلهای پسین است.
علیرضا بهرامی - ایسنا
انتهای پیام
نظرات