رئیس پژوهشکده باستانشناسی گفت: مطالعات خطه خوزستان در کرانه و پس کرانه خلیج فارس میتواند مشکلاتی را که باعث جعل نام و تاریخ «خلیج فارس» شده، برطرف کرده و سندهای مهمی بر شناسنامه خلیج فارس اضافه کند.
به گزارش ایسنا، «حمیده چوبک» شناخت میراث باستان شناسی کشور در ابعاد ملی و بینالمللی را یکی از وظایف و اهداف پژوهشکده باستانشناسی بیان کرد و ادامه داد: متأسفانه در سالهای اخیر بنا بر شرایط موجود انجام پروژههای ملی در این زمینه متوقف شده و نتوانستهایم کارهای بزرگی را انجام دهیم.
او با بیان اینکه در حال حاضر فصل تازهای در فعالیتهای باستانشناسی کشور آغاز شده است، بیان کرد: توجه به محوطههای کلیدی از نظر هویت ملی و فرهنگی نمونهای از این فعالیتهاست.
وی افزود: با توجه به اینکه خطه خوزستان در کرانه و پس کرانه خلیج فارس واقع شده، مطالعات این منطقه میتواند مشکلاتی را که به موجب جعل نام و تاریخ خلیج فارس با آن مواجه بودهایم، برطرف کرده و سندهای مهمی بر شناسنامه خلیج فارس اضافه کند.
او همچنین انتشارات حاصل از کاوشهای هدفمند و بلند مدت در این منطقه را عاملی دانست که براساس آن میتوان نتایج نادرستی که توسط پژوهشگران خارجی با عنوانهای جعلی به دست آمده را خنثی کند.
وی محوطه تل چگا سفلی در مرز بوشهر و خوزستان را یکی از مهمترین محوطههای شاخص ایران اعلام کرد و گفت: کاوش در این منطقه میتواند نتایج ارزندهای همراه داشته باشد، چون این کاوشها میتواند اطلاعات تازهای از نظر تمدنی و تاریخگذاری منطقه حاصل کند.
* ایجاد سایت موزه ارزشمند
«چوبک» اجرای پروژههای پژوهشی بلندمدت و هدفمند را از وظایف علمی پژوهشکده باستانشناسی بیان کرد و افزود: امیدوارم با همکاری مدیریت اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان، کاوش در تل چگاسفلی تداوم یافته و این محوطه نیز همانند هفت تپه به یک سایتموزه ارزشمند تبدیل شود.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، بیش از شش هزار سال پیش زیستگاهی جدید روی تپهای به بلندای 9 متر در کنار «رود شائور» در دشت هموار شوش شکل گرفت. ساکنان این محوطه در کنار خانههای مسکونی خود، سکوی خشتی کوچک و گورستانی که بیش از 1000 گورخفته در آن پیدا شده است، بنا کردند. نسلهای بعدی این مردم یک سکوی پلکانی عظیم برای برگزاری مراسم آیینی و فعالیتهای اجتماعی ساختند.
بناهای روی این سازه در دو آتش سوزی ویرانگر از بین رفتند. بعدها، این سکوی بلند در مقیاس نسبتا بزرگتری بازسازی و سپس متروک شد و به این ترتیب ما به پایان مرحله ای از پیش از تاریخ دشت شوش میرسیم که در نزد باستان شناسان به شوش 1 مشهور است. پس از گذشت چند قرن، باردیگر سکوی بلند صحنه برگزاری فعالیتهای آیینی شد که این بار به فرهنگ کاملا متفاوتی به نام شوش 2 یا اوروک تعلق داشت.
از قدیمیترین دورهای که در کاوشهای بیش از 100 سال پیش آشکار شد، مجموعهای غنی از سفالهای متعلق به اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد (هفت هزار سال پیش) است که همگی از گورستانی که در آن بیش از 1000 گورخفته آرمیده بودند بدست آمده است.
کیفیت این سفالها به آنها جایگاه ویژهای در موزههای دنیا و نیز در کتابهای تاریخ هنر بخشیده است. اما واقعیات مربوط به کشف این سفالها به شیوهای سرسری و ناشیانه ثبت شدهاند، چون کاوشهای اولیه فرانسوی ها به ویژه «دمرگان» در شوش تاحدود زیادی خام و ابتدایی بود.
دمرگان با استخدام صدها کارگر، بدون نظارت دقیق، بخش وسیعی از اطلاعات مربوط به گورخفتگان را به باد داد. حتی درباره شمار گورخفتگان شوش روایت دقیقی از خود برجای نگذاشته است.
باستانشناسان طی سالهای متمادی محوطههای متعددی را در جنوب غربی ایران، خصوصا دشت شوشان کاوش کردهاند. این فعالیتها البته تا آستانه انقلاب اسلامی شدت داشت. اما، بجز گورستانهایی که در کوههای استان ایلام به نامهای «هَکَلان» و «دُم گَر پَرچینه» که به زعم کاوشگر آن گورستان ها، شادروان «لوئی واندنبرگ» و عده ای از پژوهشگران، مربوط به اقوام کوچ نشین بوده است، هیچیک از آن کاوشهای باستان شناسی درمحوطه های باستانی دشت های جنوب غربی ایران به کشف گورستانی نظیر آنچه که گروه های اولیه اکتشاف در شوش با آن مواجه بودند منجر نشد.
انتهای پیام
نظرات