سید ضیاءالدین دری دربارهی فرصتی که برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان، در اختیار سازمان صداوسیما قرار میدهد تا با حضور افراد از گرایشهای مختلف در برنامهها، بیطرفی خود را به مخاطبانش ثابت کند، خاطرنشان کرد: انتخابات پیشرو بهترین زمان برای ترمیم رابطهی صداوسیما با مردم است و اگر صداوسیما از عهدهی این امتحان سربلند بیرون بیاید بدون کمترین هزینه بیش از 60 درصد شبکههای خارجی را شکست داده است.
این کارگردان در گفتوگو با خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، در همین زمینه خاطرنشان کرد: تلویزیون میتواند در این فرصت کاری کند که همه افراد از جناحهای مختلف را راضی نگه دارد. امیدواریم ظرف دو ماه آینده در رسانهی ملی این اتفاق بیفتد؛ ضمن اینکه باید روی برنامههایی هم که بعضا سوء تفاهماتی در این زمینه ایجاد میکنند، کنترل شود. مردم اگر به رسانه ملی اعتماد کنند حتما با این رسانه آشتی میکنند؛ چراکه به نظر میرسد حداقل بخشهایی از جامعه که با رسانه ملی حالت قهر و بیاعتمادی دارند بحث انتخابات بهترین فرصت برای اثبات بیطرفی است. از طرفی کسانی هم درباره تلویزیون اینگونه قضاوت میکنند که رسانه ملی جناحی عمل میکند، این بهترین فرصت است که تلویزیون خودش را ثابت کند و بگوید که بیطرف است به نظرم رسانه ملی مطلقا نباید نگران چیزی باشد.
وی همچنین تصریح کرد: رسانه ملی نباید در اختیار حزب و گروهی قرار بگیرد، به دلیل اینکه شرح وظایف تلویزیون این است که از جناح خاصی طرفداری نکند و حتی در وصیتنامه امام (ره) و قانون اساسی نیز این مساله قید شده که تلویزیون حق ورود به جناحهای سیاسی را ندارد و باید تابع رأی مردم عمل کند، بنابراین حق مداخله ندارد. در حال حاضر هم که تلویزیون ذیل کنترل رهبری هدایت میشود، عدم مداخله و سمت و سو گرفتن جناحها از جمله وظایفی است که تلویزیون باید به آنها عمل کند.
این کارگردان در عین حال پیشنهاد داد: اگر زمانی پیش بیاید که در مملکتمان شبکههای خصوصی داشته باشیم، شاید خیلی سخت نباشد رسانه ملی ما جانبداری کند اما زمانی که ما رسانه دیگری جز رسانه ملی نداریم و امروزه تلویزیون و رادیو به عنوان عمدهترین وسایل ارتباطی مردم محسوب میشود، راه دیگری نیست. به نظرم سازمان صداوسیما در بازتاب دیدگاههایی که در نظام مجاز هستند، باید نقش پدرانه داشته باشد. رسانه ملی باید به عنوان یک سکو و تریبون، خودش را آزادانه در اختیار تمام دیدگاههایی که درون نظام مجوز دارند و به نوعی تنور انتخابات را گرم میکنند، قرار بدهد؛ البته ما در این زمینه باید کمی هم به پیشنه رسانه ملیمان نگاه کنیم. پیشنه رسانه ملی ما اساسا پوشش خبری انتخابات نیست، به عنوان مثال اصلا این الزام وجود ندارد که تلویزیون بخواهد این هزینه را صرف کند تا بحث برگزاری انتخابات را تبلیغ کند و تصاویری را نشان بدهد مبنی بر اینکه مردم پای صندوقهای رأی حاضر شدهاند، بلکه تلویزیون باید میزان مشارکت مردمی را بالا ببرد نه اینکه نشان بدهد. به نظرم نشان دادن خیلی مهم نیست اما اینکه بتواند میزان مشارکت مردمی را در انتخابات بالا ببرد جزو رسالتهای تلویزیون است و باید در مردم این شور و هیجان را برای سرنوشت ملیشان به وجود بیاورد تا در مهمترین تصمیم زندگیشان دخیل باشند. همین که مردم احساس کنند حضورشان در انتخابات نقش اساسی در زندگی روزمرهشان خواهد داشت، قطعا موثر خواهد بود. به نظرم اینکه مردم بدانند باید در این همایش ملی شرکت کنند، وظیفه تلویزیون است که این شور را در مردم ایجاد کند اما نباید مدام نشان بدهد، این حالت زمانی به وجود میآید که مردم احساس کنند بحث انتخابات یک ضرورت است و این امر تنها از طریق آموزشهای تلویزیون انجام میگیرد.
دری در همین زمینه به این نکته اشاره و تاکید کرد: اینکه صداوسیما بخواهد از گروه خاصی جانبداری کند، تصمیم گرفتن به جای مردم است که برخی مردم ممکن است به این مسئله تن بدهند، کما اینکه تن دادهاند اما بخش دیگری هم تن نمیدهند.
وی سپس بیان کرد: به نظرم داغی انتخابات در شهرستانهای کوچک به واسطه تعداد بیرویهی کاندیداها در آن مناطق است. معمولا در شهرستانها به دلیل اینکه تعداد کاندیداها نسبت به شهر تهران کمتر است و خانوادهها هم معمولا به اقوام خودشان رأی میدهند، در نهایت کسی که به عنوان نماینده انتخاب میشود نماینده واقعی مردم آن مناطق نیست؛ به عنوان مثال نمایندهای که باید با 90 هزار رأی به مجلس برود، ما بعضا میبینیم که با 40 هزار رأی به مجلس میرود. در اینجا سوال این است که آیا تلویزیون چنین آموزشی را به مردم داده است؟ بنده شخصا چنین چیزی را در تلویزیون ندیدم که به مردم بگوید. انتخابات نه حسودی است و نه چشم و همچشمی؛ بلکه یک فرد کاربلد و متخصص میخواهد. معمولا در چنین موقعیتهایی عدهای افراد بیاطلاع به لجبازیهای خالهزنکی محلی با هم میافتند و ما میبینیم که در نهایت در شهرستانها نمایندگانی انتخاب میشوند که آگاهی لازم را ندارند. در مجموع شاید ما 60 نماینده مجلس داشته باشیم که متوجه هستند چه کار میکنند. به نظرم تلویزیون باید این آموزش را بدهد که انتخابات را وارد لجبازی نکنند و به تحصیلات و کارایی افراد نگاه کنند. این اقدامات جزو وظایف تلویزیون است که من تاکنون در رسانه ملی مشاهده نکردهام.
او در ادامه همین صحبتش اعلام کرد: اخیرا یک برنامه در یکی از شبکههای تلویزیونی تماشا کردم که مربوط به تکنیکهای انتخاباتی بود و به جای اینکه مردم را مشتاق کند تا پای صندوقهای رأی بیایند، بیشتر آنها را منصرف میکرد! در واقع برداشت شخصی من از این برنامه این بود که رسانه ملی به مردم میگوید پای صندوقهای رأی نیایید، البته ممکن است سازندگان این برنامه نیت خیری داشته باشند اما به نوعی هدفشان این بود که یک کاندیدا که شأنیت نمایندگی دارد با کلک تبلیغ نمیکند اما به نظرم این کار اثر معکوس میگذارد و بازتاب بیرونی جالبی هم ندارد.
دری در پایان سخنانش بار دیگر تاکید کرد: تلویزیون باید در فرصت پیش آمده در آستانهی انتخابات مجلس بیطرفی خودش را اثبات کند و به مردم بگوید که از حزب خاصی طرفداری نمیکند. شاید این موضوع باعث آشتی افرادی شود که با رسانه ملی قهر کردهاند.
انتهای پیام
نظرات