اینجا خاطرات غبارگرفتهی چند سال از مهمترین دورههای تاریخ ایران را میتوان از لابهلای هزاران عکس و نگاتیو زنده کرد. در یکی از اتاقهای این ساختمان قدیمی، اتاقی هست که یک گنج بزرگ در آن نگهداری میشود، گنجی که هنوز خیلیها آن را ندیدهاند.
به گزارش خبرنگار بخش هنرهای تجسمی ایسنا، انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس بهعنوان تنها مرکز برای جمعآوری، اسکن، آرشیو و نگهداری عکسهای دوران انقلاب و جنگ تحمیلی، چند سالی است که فعالیت خود را آغاز کرده است. جرقهی ایجاد این انجمن توسط هفت نفر از عکاسان دوران دفاع مقدس زده شد و پس از گذشت 14 سال از آغاز فعالیتش، توانسته در کنار چاپ کتاب و برگزاری نمایشگاه، بیش از یک میلیون فریم از اسناد تصویری مهمترین مقاطع تاریخ معاصر کشور را آرشیو کند. اسنادی که هر روز با وجود بالاتر رفتن ارزششان، در معرض آسیب بیشتر قرار میگیرند.
پس از گذشت 14 سال از فعالیت این انجمن و در آستانهی آغاز هفتهی بزرگداشت دفاع مقدس، سری به این انجمن زدیم تا از نحوهی اسکن، آرشیو، نگهداری و کارشناسی عکسهای انقلاب و جنگ تحمیلی دیدن کنیم. در کنار این بازدید با سیدعباس میرهاشمی - مدیرعامل انجمن - و فرهاد سلیمانی - از پایهگذاران انجمن - نیز گفتوگو کردیم.
ایسنا: انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس چگونه راهاندازی شد و شکل گرفت و برای رسیدن به این نقطه، چه روندی را تا امروز طی کرده است؟
میرهاشمی: جرقهی تأسیس انجمن در میانهی دهه 70 زده شد. پیش از آن صحبتهایی درباره عکس و عکاسی جنگ با دوستان داشتیم، اینکه چطور بتوانیم از انهدام و فرسایش اسناد تصویری انقلاب و جنگ جلوگیری کنیم. بیشتر دوستان ما در آن زمان درگیر مباحث آموزشی بودند و دفاتری داشتند که در آن به فعالیتهای فرهنگی و هنری میپرداختند. بیشتر جلسات ما در دفاتر دوستان برگزار و مطالب مربوط به نیازهای عکاسان و عکسهای جنگ در نشستهای دوستانهی ما مطرح میشد. در نهایت، راهاندازی انجمن در یک سفر که تعدادی از دوستان برای عکاسی در یکی از مناطق عملیاتی به جنوب کشور قطعی شد.
پیش از شکلگیری انجمن، پروژهای را با عنوان «خرمشهر بعد از جنگ» تعریف کردیم، چون بیشتر دوستان در عملیات آزادسازی خرمشهر حضور داشتند و بلافاصله بعد از عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر، از وضعیت شهر پس از آزادسازی عکاسی کرده بودند و علاقهی خاصی نسبت به خرمشهر داشتند. به همین دلیل سعی کردیم گروهی تشکیل دهیم و وضعیت اجتماعی خرمشهر چند سال بعد از پایان جنگ را در عکسهایمان نشان دهیم. در این سفر بحث جمعآوری عکسهای جنگ جدی شد، چون همه به این موضوع واقف بودند که در زمینهی عکسهای جنگ آنقدر که آورده داشتیم، بهرهبرداری نکردهایم. یعنی یک دنیا کار انجامنشده و روی زمین مانده در این حوزه وجود داشت.
در زمان جنگ، کسی را برای عکاسی کردن مجبور نکرده بودند. هر گروه و شخصی که برای عکاسی به جنگ میرفت، اگر علاقهای برای رفتن به خطوط مقدم و جاهای پرخطر نداشت، میتوانست عکساش را بگیرد و برگردد. کسی او را بازخواست نمیکرد که چرا برای عکاسی به فلانجا نرفتهای. خودِ عکاسان اراده کردند که به خطوط مقدم بروند و عکاسی کنند. حالا به هر دلیلی، یا تخصصشان بود یا به دفاع مقدس اعتقاد داشتند. در هر صورت، عکاسی جنگ بهخاطر علاقه و دغدغهی آنها شکل گرفت. در ظاهر، اینطور بهنظر میآمد که بهجز خود عکاسان، کسی نمیآید پای ساماندهی و پژوهش عکس و عکاسی جنگ بنشیند و اگر خود عکاسان آستین بالا بزنند، اتفاقی خواهد افتاد، وگرنه چیزی نخواهیم داشت.
ما از استفاده بد از آثار، بدون اطلاعات بودن آنها، پراکنده بودنشان، نگهداری آرشیوها در شرایط بد و غیراستاندارد، تعریف نشدن آرشیو عکاسی حتی در سازمانهای بزرگی مانند روزنامه کیهان، خبرگزاری ایرنا و ... خبر داشتیم و میدانستیم چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. در سالهای پس از جنگ، آسیبهای زیادی به عکس و عکاسی جنگ وارد شده بود. هر رسانهای، عکس هر عکاسی را برمیداشت و استفاده میکرد، بدون اینکه اسمی از عکاس برده یا اطلاعاتی درباره عکس داده شود. در واقع، عکاس کاملا کنار رفته بود و عکسها بدون شناسنامه و اطلاعات ارائه میشدند. در حالی که عکس، همهی واقعیت نیست. با ضمیمه کردن اطلاعات و شناسنامه است که عکس کامل و گویا میشود. از طرف دیگر، استفاده از عکس بدون اطلاعات، مانع گسترش پژوهش در آثار در دوران مربوط به عکس و اثر میشود.
ایسنا: هفت عکاسی که پایهگذاران اصلی انجمن بودند، چه مسیری را برای راهاندازی آن طی کردند؟
میرهاشمی: سعید جانبزرگی، فرهاد سلیمانی، محمدحسین حیدری، یوسف گرامی، محمود بدرفر، امیرعلی جوادیان و من، دور هم نشستیم و در سال 79-80 یک جمعبندی کلی از آرشیوهای موجود عکاسی جنگ و لیست عکاسان و فضا و مسیری که قرار بود پیش رو داشته باشیم، تعریف کردیم. تصمیم گرفتیم حتما این انجمن را شکل دهیم. در حوزهی جمعآوری اسناد تصویری انقلاب و جنگ تحمیلی و نشر آثار مرتبط نیز چند پروژه تعریف شد، تا اینکه یک موسسهای پیدا شد و گفت حاضریم از شما حمایت کنیم. مدتی در این موسسه، جلسات انجمن تشکیل شد تا اینکه فهمیدیم این موسسه دغدغههای انجمن را ندارد و نمیتوانیم با هم همکاری داشته باشیم. وقتی دیدیم هیچ کمکی به انجمن و اهداف مورد نظر انجمن نمیشود، تصمیم گرفتیم به این همکاری پایان بدهیم.
پس از قطع همکاری با این موسسه، جلسات در دفتر عکاسها و گاهی در بوستانهای شهر ادامه یافتند. اساسنامهها و آییننامهها نوشته شدند و سال 80 برای ثبت انجمن، اقدام اولیه را انجام دادیم. همزمان «روایت فتح» پیشنهاد کرد که اگر به پشتیبانی داریم، با ما همکاری کند. این پیشنهاد با اعضای هیئت مدیره مطرح شد. ما شروطی را برای این همکاری در نظر داشتیم؛ یکی اینکه قولی را که میدهند عملی کنند، یعنی اگر قرار است حمایت مالی شویم، انجام دهند، چون براساس وجهی که قرار است دست ما را بگیرد، برنامهریزی میکنیم تا بهترین عملکرد را داشته باشیم. بحث دوم این بود که دخالتی در استقلال انجمن نداشته باشند. آنها کاملا پذیرفتند که طبق قولشان عمل کنند. در طول این سالها هم شاکله انجمن هیچ تغییری نکرده است.
ایسنا: در اینکه زمان از دست رفته و باید زودتر بحث جمعآوری و ساماندهی عکسهای جنگ مطرح و عملی شود، شکی نیست. با این حال فکر میکنید در حال حاضر چه ارگانها و سازمانهایی متولی این کار و راهاندازی موزهای برای نگهداری و نمایش این اسناد تصویری هستند؟
میرهاشمی: بهترین زمان برای تأسیس انجمن، همزمان با اولین عکسی بود که از انقلاب و جنگ گرفته شد. اگر این اتفاق میافتاد الان واقعا شرایط ایدهآلی داشتیم. بسیاری از اشکالهایی که در جامعه عکاسی وجود دارد، به این دلیل است که عکاسان، سازمان و مدیریت مشخصی نداشتند و برای همین، زمان بسیاری از دست رفت. هر عکاس یکسری وظایف دارد، ولی به پشتیبانی جدی و همهجانبه نیز نیازمند است که شرایط را برای او مهیا کند و برای کارش به او اطمینان بدهد تا وقتی کارش آمادهی انتشار شد، برگشتی داشته باشد، چه مادی و چه معنوی. ما کدام سازمان را در آن دههها داشتیم که این کار را بکند؟ اگر تشکیل سازمان تخصصی حتی یک روز زودتر هم انجام میشد، ما امروز یک روز جلوتر بودیم. مثلا چنین جریانی بهشکل جدی میشد در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس شکل بگیرد. همچنین بزرگترین متولی فرهنگی کشور هم وزارت ارشاد است که میتوانست اینگونه کارها را پیگیری کند، اما این اتفاقها نیفتاد و ما مجبور شدیم خودمان آستین بالا بزنیم. هر روز که میگذرد این آثار آسیب بیشتری میبینند و این موضوع، هر روز جدیتر میشود و احیای آنها را سختتر میکند.
قطعا باید این انجمن زودتر شکل میگرفت، اما این موضوع انجمن را بدهکار نمیکند، چون تعدادی آدم دور هم جمع شدند و بدون پشتوانه مالی و سازمانی، کار را به دست گرفتند و جریانی را ایجاد کردند. خیلی هم جدی پای کار ایستادند تا امروز بتوانیم بگوییم بیش از یک میلیون فریم عکس جنگ در گنجینهمان داریم. این تعداد به کلام خیلی راحت میآید، اما جمعآوری، اسکن و احیای آنها و مراحلی که طی میکنند، بسیار دشوار است. بچهها در انجمن بهسختی مشغول احیای آثار هستند. عکسها اسکن، کارشناسی، آرشیو و نگهداری میشوند. خارج از توان ماست که بگوییم میتوانیم همهی عکسهای جنگ و انقلاب را ساماندهی کنیم، اما معتقدیم حداقل یک جریان میتوانیم ایجاد کنیم و الگو باشیم.
برای عکسهایی که به اینجا میآید، یک قرارداد و تفاهمنامه امضا میکنیم و برای کارهایی که میخواهیم روی اثر انجام دهیم، از عکاس و مالک آثار اجازه میگیریم. از او میپرسیم آیا اجازه داریم این کارها را انجام دهیم. برای همهی مراحل از عکاس اجازه گرفته میشود. شاید به نسبتی که اثر در انجمن وجود دارد، عکس ساماندهی شده و به دست صاحبانش برگشته است. کسانی هم هستند که حساسیت زیادی نسبت به آثارشان دارند و آنها را به کسی ندادهاند. کسانی هم هستند که با وجود حساسیت بسیار بالا، کارهایشان در اختیار انجمن قرار گرفته است.
ایسنا: چرا با وجود این حجم عظیم عکس و اسناد تصویری، تلاشی برای نمایش آنها نمیشود؟
سلیمانی: هدف اول انجمن، جلوگیری از نابودی عکسهای جنگ است. امکان دارد جایی یک کاری را شروع و بستری فراهم کند که دیگران ادامهاش بدهند. یعنی محقق، فیلمساز، موزهدار، دانشجو و ... بیایند و بهرهبرداری کنند. ما با فعالیتمان در انجمن در حال ایجاد یک فضا هستیم. مهمترین مسأله، حفظ این آثار است. در واقع میخواهیم بستری فراهم شود تا هر کسی به فراخور حالش از آن استفاده کند؛ ولی مشکل اینجاست که میلیاردها تومان برای ساختمان یک موزه خرج میشود، اما حاضر نیستند برای عکسی که بابت آن شهید دادهایم، مبلغی را بپردازند که به خانواده عکاس برسد. عکس را باور ندارند. اگر یک تابلوی نقاشی باشد، خیلی بیشتر برایش ارزش قائل هستند. ما پافشاری میکنیم و پایش ایستادهایم که این عکسها خیلی ارزش دارند، بخصوص عکسهایی که هزینه جانی برده و از طرفی پیشینه تصویری مملکت و سندی برای نسل آیندهاند.
شما برای نسلهای آینده هر چیزی هم که بنویسی، میگویند «حاکمان تاریخ را نوشتند»، اما عکس شاهدی است که همهچیز را بیان میکند. برای همین حفظ و نگهداری از آنها در اولویت قرار میگیرد، اما حمایتی وجود ندارد. مثلا یک انجمن که ممکن است کارش خیلی در اولویت کشور نباشد، ساختمانی در اختیار دارد که به راحتی کارش را انجام میدهد، اما ما هنوز مستأجریم و با سر آمدن موعد اجاره، باید این نگاتیوها را بار کنیم و با خودمان ببریم. همه میگویند شما به بدنه دولت وصل هستید و خیلی وضعتان خوب است، در حالی که مثل کولیها باید جمع کنیم و برویم یک جای دیگر.
ایسنا: جمعآوری یک میلیون نگاتیو، کار کوچک و بیاهمیتی نیست. شما 36 فریم - 36 فریم جلو رفتهاید تا به یک میلیون فریم ساماندهیشده برسید. فکر نمیکنید این فریمها باید جایی ارائه شوند؟ اگر فقط به فکر ساماندهی باشیم، بازتاب بیرونی ندارد. در حالی که تا عکس را نمایش ندهیم ارزشش عیان نمیشود. خیلی بد است کسانی که تجربه فضای جنگ را ندارند نمیتوانند این عکسها را ببینند. حتی شده یک فضای گالریمانند باشد که هر ماه بخشی از این عکسها را برای مردم نمایش بدهید، خیلی خوب است.
میرهاشمی: ما با محدودیت منابع مواجهایم و باید تصمیم بگیریم که چه موضوعی را اولویت قرار دهیم. برداشت ما این است که ساماندهی باید در اولویت باشد. ما سعی کردیم با مشارکتهایمان، قسمتی از هزینهها را خودمان تأمین کنیم. سعی کردیم اگر قرار است چیزی را حذف کنیم تولید باشد، نه ساماندهی. اگر باز هم محدودیت باشد، پژوهش هم متوقف میشود، اما نمیتوانیم جمعآوری و ساماندهی را متوقف کنیم، چون آفت به آنها وارد میشود و از بین میروند. بعضی از مواقع فعالیت ما روی آثار، مثل شوک آخر به بیمار است. با این اقدامات نسبت به ماندگاری آنها تلاش میکنیم. چنانچه آثار ماندگار شوند، شاید پنج سال دیگر بتوانیم از این آثار تولید هم داشته باشیم، اما اگر به مرگ برسند دیگر تمام شده و امکان تولید هم از بین رفته است. ما به واسطه محدودیت زمانی و منابع نمیتوانیم به همهی این زمینهها فکر کنیم.
ایسنا: با این حال کار خوب شما باید منعکس شود. الان وقتش است که حتی با استفاده از یک اتاق، این اتفاق بیفتد.
میرهاشمی: ما برای ارائهی این عکسها به مشارکت نیاز داریم. خیلی دوست داریم فعالیتمان توسعه پیدا کند. نمایش اینها نیاز است، اما اگر بخواهیم تنوع کار را زیاد کنیم انرژی تقسیم میشود و کار در حد و اندازه خود انجام نمیشود.
سلیمانی: بعد از گذشت 30 سال از جنگ، این آثار در کشور وجود داشته و توسط خود عکاس یا ارگان خاصی نگهداری میشده است، اما بحث دیده شدن یک پروسهی خاص میخواهد. این آثار باید دستهبندی و ساماندهی شوند تا بتوان آنها را ارائه کرد. انجام همزمان این کارها انرژی زیادی میطلبد. تعداد زیادی از کارکنان انجمن واقعا با حضور در اینجا ایثار میکنند و با حقوقی که آنها میگیرند، نمیتوان یک خانواده را تأمین کرد.
ایسنا: پس چه کار باید کنیم که این گنجینهی ارزشمند و بزرگ دیده شود؟
سلیمانی: باید با رسانهای کردن ماجرا، هشدار رسیدن یک بحران را بدهیم. چیزی که نیاز داریم، یک رسیدگی اساسی به این ماجراست، چه از جهت پشتیبانی مالی و اعتبارات برای انجمن و چه اختصاص دادن فضا. ما 14 سال است که کار میکنیم و برادریمان را ثابت کردهایم. زندگیمان را گذاشتهایم پای کار و دلمان میسوزد. ما یک ذخیره فرهنگی را داریم که در کشور مثل و مانند ندارد، اما جایی برای نگهداری آن نداریم. این گنج یتیم است و جایی برای استقرار ندارد. حمایت میشود، اما آدم فرهنگی باید مسؤولیت فضای فرهنگی را برعهده بگیرد. اگر قرار باشد بهصورت محدود جلو برویم، رشدی نخواهیم داشت. در این کشور اگر قرار باشد هزینهای شود، این بخش باید جزو اولویتها باشد. ما نه میخواهیم معروف شویم، نه کیسهای برای خودمان دوختهایم.
ایسنا: چرا شهرداری ساختمانی به انجمن اختصاص نمیدهد؟
میرهاشمی: چراغ خاموش حرکت کردن ما بهخاطر این است که بگوییم چه کار کردهایم، نه اینکه چه کار میخواهیم بکنیم. فضاهایی که پیشنهاد میشد فضای کاربردی خودشان بود. یعنی باز هم مستأجر بودیم. طبیعی است که گرفتار میشویم و نباید این کار را بکنیم. اینکه بخواهیم با یک فضا و تفکر مبارزه کنیم، ما را نگران میکند. «روایت فتح» هم بنا دارد ساختمان اصلی خود را که مراسم افطاری انجمن هر سال در آنجا برگزار میشود، بسازد. تا جایی که من خبر دارم، تلاش میکنند امسال و سال آینده خاکبرداری شروع شود و امیدوارم تا چند سال دیگر، یک مکان مناسب برای انجمن داشته باشیم. به هر حال این اقدام، چیزی از وظیفهی دیگر سازمانها برای توجه به این بخش کم نمیکند. معتقدم جایی مثل وزارت ارشاد باید بیاید و بهعنوان طلبکار دنبال ضعفها باشد برای پوشش دادنش، ولی رجوعی صورت نمیگیرد. انگار این بخش به آن معنا صاحب ندارد.
حتی پیش پا افتادهترین عکسهای این دوره هم قابل ارائه است، چون در ذاتش تیپشناسی جنگ و چیزی برای بیان دارد. ما اصلا درباره تیپشناسی جنگ در این سالها کار نکردهایم. اینکه در جنگ ما چه تیپها، پوششها، ادوات و رفتارهایی بوده، اصلا کار نشده است. بهخاطر همین است که سینمای ما و گاهی هنر مقاومت ما از ذات و اصل انقلاب و دفاع مقدس فاصله میگیرد. خیلی کم فیلم داریم که واقعا براساس تیپهای جنگ کار شده باشد. بسیاری از فیلمهای با مضامین آن دوران، به بچههای جنگ و بچههای آن دوران نمیچسبد و به دلشان نمینشیند.
ایسنا: هشت سال از این مملکت دفاع شده و عکاسها هشت سال ثبت سند کردند. دیده شدن دفاع از مرز و بوم خیلی مهم است. هر جای دنیا که میرویم یک یادمان برای جنگ دارند، اما ما چنین جایی را نداریم.
میرهاشمی: متأسفانه همینطور است و باید نسبت به اینگونه موارد توجه جدی شود. موارد مهم بسیاری وجود دارد که نسبت به آنها غفلت شده است. از جمله اینکه اطلاعات مربوط به عکسها و آثار دورههای یادشده کامل و کافی نیست. در بسیاری از موارد، مطالبی که میتواند باعث گویایی عکس شود، به عکس ضمیمه نشده و هرچه زمان بگذرد جمعآوری اطلاعات مربوط به این عکسها خیلی سخت و دشوار خواهد شد. متأسفانه کمتر کسی به این موارد توجه میکند. دوستان ما در انجمن برای ثبت اطلاعات عکس، خیلی گرفتار میشوند. جمعآوری، ساماندهی و گویا کردن عکسهای دوران انقلاب و دفاع مقدس واقعا به عزم ملی نیاز دارد. تا دلتان بخواهد عکس داریم که دیده نشدهاند. مثلا چاپ کتاب «حماسه الوند» خیلیها را متعجب کرد، چون در آن کتاب، عکاسان بسیار و عکسهای ندیده بسیاری معرفی شدند.
ایسنا: عکاسان انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس در چه دستهبندیهایی قرار میگیرند؟
میرهاشمی: عکاس جنگ در سطح بینالمللی تعریفهای مختلفی دارد. ما جدا از تعریف عکاس جنگ یک تعریف برای عکاسان مرتبط با انجمن داریم که کاملا برای انجمن کاربردی است. ما برای انجمن سه دسته عکاس تعریف کردهایم؛ عکاسان حرفهای که با تجربه قبلی به حوزه عکاسی از جنگ و انقلاب وارد شدند، کسانی که هنگام جنگ و انقلاب عکاسی کردند که بیشتر در یگانها و سازمانهای رزم بودند و همچنین رزمندگانی که دوربین همراه داشتند و عکس یادگاری میگرفتند. طبیعتا کسی که با تجربه قبلی به جنگ وارد شده، متفاوت با کسی است که همزمان با جنگ و انقلاب، کار عکاسی را شروع کرده است. هدفگذاری ما روی دستههای اول است. فعلا ما روی دو دسته اول کار کردهایم. برای عکسهای یادگاری هم تست زدهایم، اما هنوز وقت پرداختن به این بخش در انجمن فرا نرسیده است، چون با حجم بالایی از آثار مواجهیم، ولی تعداد خروجی قابل اعتنا در میان آنها، بسیار کم است.
ایسنا: در بخش ساماندهی، کارشناسی و آرشیو انجمن، نگاتیوهای مربوط به دوران جنگ چه مراحلی را طی میکنند؟
میرهاشمی: در ساماندهی کد عکاس، مالک و نشانی آن زیر تمام رشتهها نوشته میشود که سر جای خود قرار گیرند. بعد اسکن با حجم پایین انجام میشود و بعد راهی بخش کارشناسی میشوند. اگر جزیی از آثار منتخب و قابل قبول باشند، از آنها فایل باکیفیت مناسب تهیه میشود. ما در طول ساماندهی و اسکن، هیچ نگاتیوی را نادیده نمیگیریم. در حال حاضر با ارگانها در ارتباطیم. تا امروز علاوه بر بسیاری از عکاسان، با سازمانها، خبرگزاری ایرنا و موسسه اطلاعات در سطوح مختلف همکاری داشتهایم. ارگانهای زیادی هم هستند که باید بیایند و همکاری کنند، چون به نفع خودشان است. گاهی دیدگاههای شخصی اجازه نمیدهد این ارتباط شکل بگیرد.
ما محورها و قلههایی را ترسیم کردهایم که مثلا پنج سال بعد باید کجا باشیم. در آن برنامه پیشبینی شده تا برای بیش از 10 نفر از عکاسان کتاب منتشر شود، یک سال آمادهسازی و یک سال چاپ. علاوه بر این، کتابهای موضوعی هم داریم. این عکاسان در حال حاضر با توجه به دسترس بودن عکسها، آثارشان قابلیت کتاب شدن دارد. این موضوع برای دوره بعد نیز به همین شکل قابل تکرار است.
حسین بهرامی (مسؤول بخش کارشناسی): بخش کارشناسی مرکز به دستیابی به اطلاعات عکسها مربوط است. عکاسها و صاحبان آثار میآیند مینشینند و همراه آنها عکسها را میبینیم. اسم مناطق، زمان عکاسی و اتفاقات و اطلاعات آنها ثبت میشود. بخش بعدی استفاده از عکسها برای کتابها و نمایشگاهها است که براساس اطلاعات بهدست آمده، زیرنویس و شناسنامه و توضیحات آن ارائه میشود. مشکل عمده این است که وقت خیلی زیادی برای اطلاعات عکسها میگذاریم. در حالی که اگر این عکسها با اطلاعات درست ثبت شده بودند، مشکل کمتری داشتیم. در جابهجایی آرشیوها گاهی اطلاعات همراه نگاتیوها جابهجا نمیشود و بخشی از اطلاعات نیز ممکن است بهصورت جابهجا منتقل شود.
در این بخش در کنار امکانات کم، آدمهایی که بتوانند با دقت اطلاعات را بدهند کم هستند. خود من بهخاطر اطلاعاتی که از آن دوره دارم، سعی میکنم کار بهتر پیش برود، اما گاهی عکاس هم اشتباه میکند و اطلاعات نادرست میدهد و امکان دارد همان در کتاب یا آثار منتشرشده چاپ شود. متأسفانه خیلی از اطلاعات فراموش شده و گردآوری آنها سخت است. گاهی اطلاعات نادرست ما را مجبور به حرکت در یک مسیر طولانی برای دست یافتن به اطلاعات صحیح میکند.
ایسنا: خاصیت جنگ، خشونت است. در انتشار کتابها چقدر به این موضوع توجه دارید؟ بحث ما روی مخاطب است که چقدر در انتشار و چاپ یک عکس روحیهاش در نظر گرفته میشود؟
میرهاشمی: چند قالب تولیدی برای انتشار کتاب داریم؛ قالب استانی که فقط به یک جغرافیا مربوط میشود. کتاب عکاسان را داریم، مثل عکسهای علی فریدونی و کتابهای آثار گروهی از عکاسان که در یک موضوع هستند. طبیعتا مخاطب را هم در نظر میگیریم. حساسیت زیادی روی عکسهای گرفتهشده از اجساد نداریم. عکسهایی که تحمل دیدنشان وجود داشته باشد و دل آدم را ریش نکند، چاپ میشوند.
گفتوگو از عکاس و خبرنگار ایسنا، مرتضی فرجآبادی و سمیرا زالپور
انتهای پیام
نظرات