"موج ورود پناهجویان به اروپا ادامه دارد. گرچه موج گسترده جریان انسانی سابقا نیز وجود داشت اما حال رسیدگی به آن مستلزم یافتن راهحلی جدید است. اروپا نه میتواند و نه خواهد توانست که با اراده مهاجران برای وارد شدن به اروپا مقابله کند. آنها باید به سرعت و با راهحلی انسانی و قانونی به این مساله رسیدگی کنند."
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، رابرت یانگ در تحلیلی برای «آیریش اگزمینر» درباره موج جدید پناهجویان در اروپا مینویسد: «اروپا نمیتواند و نخواهد توانست که موج جریان انسانی را که به دنبال زندگی بهتر هستند، متوقف کند. بنابراین آنها باید با این وضعیت به لحاظ انسانی، قانونی و به سرعت مقابله کنند. تابستان امسال 250 هزار تن از سراسر دریای مدیترانه با کشتیهای کوچک و یا قایق فرار کردند. این مهاجران که از سوی قاچاقچیان اغوا میشوند، مجبورند که قایقهای ماهیگیری را ترک کنند و به سمت شمال حرکت کنند و زمانی که از تاسیسات نفتی "بوری" لیبی گذشتند و وارد خطوط کشتیرانی بینالمللی شدند، درخواست کمک کنند. شهروندان سوریه، اریتره، نیجریه، اتیوپی، گامبیا، سومالی، بنگلادش و دهها کشور دیگر امید دارند که زمانی که در تاریکی به سمت شمال حرکت میکنند، زنده بمانند. برخی از خانوادهها برای فرزندانشان وسایل شناور تهیه میکنند تا آنها در صورت خطر نجات یابند؛ برخی نیز پول بیشتری میپردازند تا در بالای قایق بنشینند و در همین حال آن کسانی که پایین قایق هستند، به عنوان وزنهی تعادل انسانی استفاده میشوند.
برای آن دسته از افرادی که نمیتوانند هزینه سفر با قایقهای ماهیگیری مصری یا تونسی را تقبل کنند، قایقهای بادی دستساز از جنس لاستیک وجود دارد. مسافران اغلب با استفاده از تخته سهلا، در اقیانوس و چند مایلی ساحل رها میشوند. پناهجویان خود را به این سفر ملزم میکنند و تمام خطرات آن را میپذیرند چراکه هیچ راه امنی برای خروج از این مخمصه وجود ندارد. آنها جان خود را در دریا به خطر میاندازند و میدانند که اگر سالم برسند، میتوانند از چنگال آهنین کشورهای خشمگین جنوب اروپا هم بگریزند.
ما شاهد جهانیشدن مرزها هستیم؛ جایی که مردم سراسر جهان را به عنوان مکانی میبینند که میتوانند به دنبال زندگی بهتر باشند. اگرچه ممکن است بسیاری با این دیدگاه مخالف باشند، اما بحران پناهجویان ثابت میکند که دولتها در توقف آن قدرتی ندارند.
اتحادیه اروپا میتواند به سادگی با استفاده از منابع خود، این افراد به مناطقی بفرستد که آنها را میخواهند اما همچنان ترجیح میدهد که پناهجویان را سرزنش کند و نه سیستمی را که آنها را میکشد. این مرگ و میر خشم عمومی و پس از آن موج درخواست برای نجات را برانگیخت اما اروپاییها را نگران کرد که شاید این افراد تهدیدی برای سیستمهای اجتماعی و امنیتی آنها شوند.
سیاستمداران اروپایی پس از آن موضع خود را سختتر کردند و آنقدر مانع ایجاد کردند تا مرگ و میر بیشتری رخ داد و موجب شد که قاچاقچیان کار خود را از سر بگیرند و این چرخه بار دیگر تکرار شود. واقعیت این است که اروپا نتوانسته و نمیتواند که جلوی موج جریان انسانی را که به دنبال زندگی بهتر هستند، بگیرند. بنابراین آنها باید با این وضعیت به لحاظ انسانی، قانونی و به سرعت مقابله کنند.
این قایقها بسیار در دید هستند و خطرناکترین راه پناهجویان برای رسیدن به اروپا محسوب میشوند. بسیاری از مسافران در آبهای آزاد دچار هراس میشوند و زمانی که کمک میبینند، در یک طرف قایق تجمع میکنند و باعث واژگون شدن قایق و غرق شدن کسانی میشوند که شنا بلد نیستند. فریادهای آنها موسیقی متن نجات روزانه در مدیترانه هستند.
وبسایت گزارش مهاجران (MigrantReport.org) که من آنرا منتشر میکنم، این وحشت را مستند کرده است. تصاویر کودکان غرقشده بسیار وحشتانگیز است.
این بحث که خطر "غرقشدن" به عنوان عامل بازدارندهای برای مهاجران خواهد بود، غلط است. این امر به چنین امری ختم نمیشود.
حرکت انسان از چیزهای بد به سمت چیزهای خوب از آفریقا و خاورمیانه آغاز شد. امسال، براساس گزارش آژانس آوارگان سازمان ملل متحد، 63 درصد از مجموع مهاجران که به اروپا میروند، سوری هستند. جنگ در داخل و بیرون از سوریه 9 میلیون تن را آواره کرده است و یکسوم از آنها در خارج از سوریه به دنبال غذا و پناهگاه هستند. از زمان آغاز جنگ سوریه از مارس 2011، تنها 150 هزار تن اجازه ورود به اروپا را یافتهاند.
شنیدن خبر و دیدن تصاویر غرقشدن صدها مهاجر در اوایل امسال همه را شوکه کرد. اما حال نیروی دریایی ایتالیا، ایرلند، سوئد و انگلیس و نیز گروههایی نظیر "ایستگاه کمک دریایی مهاجران" (MOAS) گشتزنی در مدیترانه را آغاز کردهاند و عملیات نجات در دریا بسیار رایجتر شده است. با گذشت 9 ماه از سال 2015، بیش از 250 هزار تن از طریق دریا خود را به اروپا رساندهاند و بیش از 2000 تن در تلاش برای مهاجرت غرق شدهاند. این موج عظیم حرکت به سمت اروپا وجود دارد چراکه اروپا تاکنون نتوانسته است به درستی با این هجوم گسترده مردمی که به مرزهای اروپا میرسند، رسیدگی کند.
براساس نظرسنجیها، حدود 80 درصد از کشورهای جنوب اروپا که لطمات مهاجران را متحمل میشوند، افراد تازه وارد را نمیخواهند. شمال اروپا استقبال بیشتری کرده است و این آمار در آنجا نصف است. دیدگاههای رایدهندگان در این بحران در سیاست "سختگیرانه" اروپا بیتاثیر نیست و این رویکرد را میتوان در تصاویر پرتاب گاز اشکآور به سمت خانوادهها در مقدونیه، مهاجرانی که در قطارهای بوداپست مانده بودند، و یا مهاجرانی که در کلبههای تیره و تار در بندر کله فرانسه زندگی میکنند، شاهد بود.
اگر این مهاجران در اروپا پذیرفته نشوند، آنها دیگر در این سیستمی که آنها را به چشم متخاصم مینگرد، جایی ندارند. حال زمان آن فرا رسیده است که راهحل تغییر کند چراکه این مشکل همچنان باقی مانده است و رو به افزایش است. تعداد مهاجرانی که در شش ماه نخست 2015 وارد اروپا شدهاند، نسبت به سال قبل از آن دو برابر بیشتر شده است. بر خلاف آمریکا، ساکنان اروپا سابقا مهاجر نبودهاند و برای همین است که بسیاری از کشورهای آن ترجیح میدهند که به تدریج از داخل بمیرند تا اینکه رشد این موج را بپذیرند.
شرایط امروز مهاجران یادآور 70 سال پیش و زمانی است که میلیونهای اروپایی با قایق خود را به آمریکا، استرالیا و کانادا میرساندند. هر موج مهاجرتی ترس و تنفر را به وجود میآورد اما نهایتا این مهاجران ورژن جدیدی از کشوری که به آن آمدهاند، ایجاد میکنند. هفته گذشته پس از کشف جسد 71 مهاجر در کامیون حامل گوشت در اتریش و غرق شدن نوزادان در ساحل لیبی ما سرانجام شاهد آن بودیم که رهبران جهان رویکرد متفاوتی را در پیش گرفتند.
بان کیمون، دبیرکل سازمان ملل در درخواستی نادر خواستار همدردی و انساندوستی شد و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان با دفاع از مهاجران گفت: "آزادی حرکت یکی از اصول اصلی اروپا است." مانوئل والس، نخستوزیر فرانسه نیز گفت: "مسوولیت تمام ماست که از حق پناهجویان و احترام به آن اطمینان حاصل کنیم. کسی نمیتواند با سیم خاردار مانع آن شود." و یا آن را با قایقهای غرق شده تخریب کند.»
انتهای پیام
نظرات