غلامحسین صدریافشار میگوید: در جامعهای که در دانشگاهها تنها مدرک میگیریم و خریدن مقاله و پایاننامه رواج دارد، بیسوادی و اشتباهنویسی شیوع پیدا میکند.
این فرهنگنویس پیشکسوت در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و نشر ایسنا، درباره اشتباههای رایج در زبان فارسی گفت: اشتباهها در دو بخش نحوی و املایی انجام میشود که خطرناکترین آن در بخش مکتوب است، زیرا این اشتباهها ساختار زبان را تغییر میدهد.
او در ادامه متذکر شد: اشتباه نوشتن برخی حروف طبیعی است زیرا ما در زبان فارسی س، ص و ث را به یک شکل تلفظ میکنیم، اما چون رسمالخطمان عربی است، امکان اشتباه وجود دارد. در زبان عربی هر کدام مخرج بیان خود را دارند پس امکان اشتباه نوشتن کم میشود.
صدریافشار سرعت عصر ارتباطات را یکی از دلایل رواج اشتباهها دانست و بیان کرد: وقتی یک فرد تمام «س»ها را یک جور تلفظ میکند زمان نوشتن نامه یا پیامک نمیتواند این موضوع را رعایت کند. درواقع سرعت ارتباطات الزام درست نوشتن را از او میگیرد. بخش دیگری از این تغییرات نیز توسط خود زباننویسان انجام شده است. مثلا الف مقصوره - ی همراه با الف کوتاه - توسط فرهنگستان زبان حذف شده است و در این حالت حتی، صغری و کبری را به صورت حتا، صغرا و کبرا مینویسیم.
او درباره راه حل این مشکل اظهار کرد: در حقیقت فرهنگستان زبان مسئول تغییرات زبان است و باید دستورالعملی برای راهنمایی ارائه کند تا رسمالخط و نحو درست زبان را به مردم بشناساند، تا طبق آن عمل شود. البته فرهنگستان اقدامهای صحیحی در این راه انجام داده است. در طول تاریخ اینچنین بوده که هر کار دولتی در جامعه با واکنش روبهرو میشود؛ الزاما همیشه واکنشها نسبت به تغییرات مثبت نبوده و گاهی واکنش منفی نیز دیده میشود. حتی در مورد کارهای مثبت فرهنگستان مثل ساختن معادل کلمات خارجی نیز گاهی واکنش مردم منطقی و مثبت نبوده است. مشکلات زبانی با یک یا دو بار درست نوشتن یک یا دو روزنامه حل نمیشود و باید به طور مداوم پیگیری شود. به عنوان مثال همه رسانهها فرهنگنامهای در دست داشته باشند تا بتوانند نوشتههای خود را براساس آن ویرایش کنند.
این پژوهشگر در ادامه متذکر شد: اما در رسانهها فرصت کافی وجود ندارد به همین دلیل بسیاری از مطبوعات هرچه را به دستشان میرسد چاپ میکنند. صداوسیما نیز گفتارهایش را ویرایش نمیکند و همانطور که هر فرد حرف زده آن را پخش میکنند. تمام این صحبتها و نوشتهها برای مردم الگو میشود و از آن تقلید میکنند، به طوری که هر ضربالمثلی در صداوسیما به سرعت در سطح جامعه شنیده میشود. برای حل این مشکلات راهی جز تصمیم جمعی ملت برای صیانت از زبان وجود ندارد.
صدریافشار با بیان اینکه گاهی اوقات خود فرهنگستان هم نمیتواند پشت دستورالعملهایش بایستد، بیان کرد: برخی از دستورالعملهای فرهنگستان تضاد دارند به همین علت گاهی رعایتشان غیرممکن است. در تلویزیون مثل همه جامعه بیسوادی وجود دارد. در مورد ضربالمثلها باید از کتابهای ضربالمثل و زبانزد استفاده شود. در کتابهای فرهنگ و زبانزد به درستی هر عبارت مورد بررسی قرار گرفته و حتی مورد مصرفش و توضیح مربوط به آن آمده است.
او درباره مشکلات نحوی در زبان نیز گفت: مهمترین مشکل در بحث نحوی این است که در زمان خودش آن را به درستی یاد نگرفتهایم. بیسوادی، کمتوجهی و اهمیت ندادن به زبان مهمترین مشکلات این بخش است. زمانی که دکترای ادبیات درست نوشتن را بلد نیست و امکان خرید تز دکترا از جلو دانشگاهی وجود دارد، از مردم عادی چه توقعی میتوان داشت؟
این فرهنگنویس همچنین درباره تاثیر شبکههای اجتماعی بیان کرد: افراد حاضر در شبکههای اجتماعی از مردم همین جامعه هستند و از جای دیگر نیامدهاند. جامعهای که بیسواد باشد افراد شبکههای اجتماعیاش هم بیسواد میشوند. جامعه بیسواد است. درواقع در دانشگاهها تنها مدرک میگیریم. از سویی خریدن مقاله، تز و مدرک در همه شهرها وجود دارد. حرکت تاثیرگذار برای رفع این مشکل خیلی کم انجام شده است. تنها فرهنگستان زبان کتابهایی منتشر کرده که به توضیح نحوه کاربرد درست زبان و نوشتن میپردازد.
او در پایان گفت: وقتی دستور زبان فارسی در مدرسهها، وزارتخانهها، صداوسیما، نامههای اداری و نامههای قانونی به درستی به کار نرود، میشود گفت که دستور زبان «سنگ روی یخ» میشود. تنها راه حل این مشکل، تصمیمگیری جمعی توسط دولت، مردم، مقامهای فرهنگی و قانونگذار است، درواقع همه باید بپذیریم و با هم عمل کنیم. زمانی که فرهنگستان زبان تاسیس شده و به آن بودجه داده میشود، باید از نتیجه کار آن نیز حمایت شود.
انتهای پیام
نظرات