یک عضو ایکوموس ایران معتقد است: باید در مناطق تاریخی زمان را حفاظت کرد، نه اینکه همهی میدانگاههای شهر را تغییر دهیم، به طوریکه وقتی وارد آن میشویم نتوانیم گذر زمان را درک کنیم و روایت تاریخی آن گم شود.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، میخواهند در شهر انضباط برپا کنند، و این کار را از منطقهی 12 تهران آغاز کردهاند، طرحی گسترده که حوزههای مختلف شهری در منطقه تاریخی تهران را در بر میگیرد، اما به نظر میرسد از ابتدا متولیان این انضباط به دخیل بودن دستگاههای دیگر در این زمینه توجهی نکردند و با تصویب مصوبات خود قصد اجرائی کردن تصمیمهای خود را دارند، مصوباتی که میراث فرهنگی وحتی شورای شهر از اجرای آن بیخبر بودند.
نگرانیها وقتی بیشتر شد که حرفهای تکراری 10 سال پیش را درست دربارهی همان منطقه، یعنی منطقه 12 تهران تکرار کردند، طرحی که قرار شد ۶۴ خانه از جمله ۹ خانه در خیابان هرندی با عنوان «ساماندهی خانههای مجردی» تخریب شود. و از آن به بعد هر قدر فعالان میراث فرهنگی و برخی از اعضای شورای شهر نگرانیهای خود را نسبت به این اتفاق اعلام و تلاش کردند تا موقعیت جغرافیای این خانهها را به دست آوردند، ناموفق بودند.
«ناصر نوروز زاده»، چگینی یکی از اعضای ایکوموس ایران و باستانشناس این اقدام شهرداری که معمولا میراث فرهنگی را در جلسات تصویب این دسته از طرحهایش دخیل نمیداند، بد ارزیابی کرد و افزود: باید از همه ارزشهای زمانی تأسیسات مبلمان شهری دفاع کرد. اگر تغییراتی در میدان بهارستان ایجاد میکنند؛ آیا آن را به عنوان میدانی تاریخی برای نسلهای بعد نگه میدارند یا صرفاً به عنوان میدانی روی نقشه به آن نگاه میکنند و آن را مشمول هر نوع تغییراتی میدانند؟
وی این اقدام را که برخی دستگاهها وظیفهی یک نهاد را به دستگاه دیگر واگذار میکنند و توقع دارند وظایفش مانند دستگاه متولی انجام شود، توقعی غیرمنطقی دانست و افزود: این کار درست مانند آن است که بخواهیم وظایف میراث فرهنگی را به شهرداری واگذار کنیم. این دو از یکدیگر منفک هستند و هر دستگاهی موظف است در حوزه کاری خودش و در یک ملاحظهی اجتماعی و زیستی مشترک از داشتههایش دفاع کند.
این باستانشناس ادامه داد: زمانیکه یک سازمان وظایف خودش را انجام نمیدهد، سه حالت پیش میآید، یعنی زمانی آن سازمان قدرت دارد و وظایفش را انجام نمیدهد، و زمان دیگری قدرت ندارد و به دنبال آن نمیتواند وظایفش را انجام دهد و در حالت سوم متولیانش آن را بهانهای برای انجام ندادن وظایف خود میدانند، اتفاقی که بافتهای تاریخی هم از آن مستثنی نیستند، حتی قزوین، شیراز، اصفهان هم همین وضعیت را دارند.
وی بیان کرد: زمانی که قوانینی برای دفاع از ثروتهای ملی وضع شدند، آدمها، تأسیسات و ارزشهای شهر به عنوان این ثروتها به خطر میافتند، اگر مسوولان شهری فقط پول، درآمد و ارزش افزوده را دریک شهر ملاک بدانند و برایشان مهم بدانند، طبیعتاً ما در بافتهای تاریخی خودمان نیز شاهد چنین اتفاقاتی خواهیم بود و آن طبیعی نیز هست.
او با ذکر یک نقلقول که «وقتی ملاک و معیار پول باشد شاهد چنین اتفاقاتی هم خواهیم بود.» ادامه داد: ما شاهد اتفاقاتی هستیم که از آنها ترس داشتیم و حتی فکرش را هم نمیکردیم. اکنون اتفاقات میراث فرهنگی حوزه منطقه 12 تهران هم همینطور است. این جزو وظایف شهرداری است که مشکلات این منطقه تاریخی را مانند سایر مناطق حل کند. ابتدا باید این طرح انضباط شهری را تشریح کنند و بگویند مشکل منطقه 12 چه بوده که چنین تصمیماتی برای آن گرفته شده است.
چگینی افزود: آیا بررسی کردهاند نتیجهی اتفاقات رخ داده در عودلاجان چه انعکاسی داشته است که امروز به دنبال تسری این جریان در سایر نقاط منطقه 12 هستیم؟ اصلاً بررسی شده است که چه بر سر این خانهها آمده و چه چیزی جایگزین آنها شده است؟ آیا با تخریب بناهای قدیمی به هر بهانهای اعم از فرسوده و محل تجمع معتادان از مشکلات محله کاسته شده است؟ آیا «اودلاجان» امروز وضعیت بهتری نسبت به ده سال پیش پیدا کرده است؟ در اودلاجان چه منافعی از این اتفاقات حاصل متولیان اجرای طرح شده است؟
این باستانشناس با بیان اینکه بخشی از تاریخ این کشور و فرهنگ اجتماعی آن در «اودلاجان» رخ داده توضیح داد: این تاریخ در ابعاد گستردهتر در همهی منطقه تاریخی 12 تهران، به وجود آمده است، بنابراین اگر ما در این منطقه سرمایهگذاری نکنیم و در حد معقول و صحیح از آن حفاظت نکنیم و آن را به یک منطقه شهری زنده تبدیلش نکنیم، نه تنها بخشی از ثروت ملی را در این منطقه از دست دادهایم که ماحصل این از بین رفتن را در حواشی منطقه خواهیم دید، دست مانند یک بیماری که به همراه سرایت میکند.
او تاکید کرد: هرگونه اقدامی مانند ترمیم دیوارههای بیرونی مجلس یا ساختن بوستان در ظهیرالاسلام اگر تابع یک برنامه تعریف شده و طولانی مدت در یک کشور نباشد، هر چند میراث فرهنگی و نه سازمان میراث فرهنگی، نتواند به درستی نقشش را ایفا کند، اینها همه وصله پینههایی است که زده میشود و از آنچه قبلاً وجود داشته تنها نامی باقی نمیماند.
وی ادامه داد: اکنون همهی میدانگاههای شهر را تغییر دادهاند، پارک شهر، میدان امام حسین، هفت تیر و غیره. پارک شهر را میتوانستند احیا کنند نه آنکه وقتی وارد آن میشوی نتوان گذر زمان را درک و روایت تاریخی آن را گم کرد. ما باید در مناطق تاریخی زمان را حفاظت کنید. این موضوعات مربوط به این دوره هستند نه دورهی دیگری.
او در ادامه با بیان اینکه باید از همهی ارزشهای زمانی تأسیسات مبلمان شهری دفاع کرد. این پرسش را مطرح کرد که اگر تغییراتی در میدان بهارستان ایجاد میکنند؛ آیا آن را به عنوان میدانی تاریخی برای نسل های بعد نگه میدارند یا صرفاً به عنوان میدانی روی نقشه به آن نگاه میکنند و آن را مشمول هر نوع تغییراتی میدانند؟
وی سپس ادامه داد: در یک شهر ممکن است صد میدان وجود داشته باشد، اما تفاوت بسیاری بین یک میدان تاریخی و معمولی وجود دارد. در حال حاضر از میدان امام حسین (ع) و توپخانه چه روایت تاریخی باقی مانده است؟ کتاب « میدان توپخانه دارالخلافه ناصری» را بخوانید تا بدانید توپخانه کجا بوده است. میدانهای ما در مسیر مترو از بین رفتهاند حتی آنهایی که متأخرترند و تاریخی نیستند. اکنون چه بر سر میدان ونک آمده است؟ میدان ولیعصر (عج) اکنون کجاست؟ چهار راه ولی عصر (عج) را اکنون چه کردهایم؟
او اضافه کرد: اولاً بر اساس خروج مسافراز مترو زیرگذر تعریف کردیم. اما سنجیده عمل نکردیم از هر طرف که خارج میشوید 10 – 15 درخت خشکیده آنجا ایستادهاند، هرکس هم با فاصله دو سال پیش وارد چهار راه شود، تشخیص نمیدهد اینجا چهارراه ولیعصر (عج) است، مگر آن که تئأتر شهر را ببیند و تشخیص دهد، اینجا میدان ولیعصر (عج) است. همه چهرههای شهری تغییر کرده است. چند روز دیگر که ساخت مترو در میدان ونک به پایان رسید دیگر مشخص نیست این میدان ونک است یا خیر!
انتهای پیام
نظرات