• شنبه / ۲ خرداد ۱۳۹۴ / ۱۲:۰۲
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 94030200714
  • خبرنگار : 71413

موراکامی اول گربه‌اش را نجات می‌دهد یا همسرش را؟!

موراکامی اول گربه‌اش را نجات می‌دهد یا همسرش را؟!

«هاروکی موراکامی» نویسنده سرشناس ژاپنی در مصاحبه اخیر خود حرف‌های جالبی را با زبان طنز درباره زندگی شخصی‌اش بیان کرده است.

«هاروکی موراکامی» نویسنده سرشناس ژاپنی در مصاحبه اخیر خود حرف‌های جالبی را با زبان طنز درباره زندگی شخصی‌اش بیان کرده است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، هاروکی موراکامی معروف‌ترین نویسنده حال حاضر ژاپن، اخیرا در جشنواره نویسندگان اوکلند شرکت کرده و در گفت‌وگویی از علاقه شدیدش به گربه و بازنده‌ها سخن به میان آورده است.

نویسنده «جنگل نروژی» در بخشی از حرف‌هایش گفت: من طرفدار پروپا قرص بازنده‌ها هستم.

گویی این نویسنده معروف که ادعا می‌کند انسانی خوش‌بین ‌است،‌ این جمله را نه تنها درباره بازی‌های بیسبال، بلکه درباره کل زندگی به کار برده است.

موراکامی که شلواری جین و تی‌شرتی با نوشته «آرامش خود را حفظ کن و موراکامی بخوان» به تن داشت، رودرروی «جان فریمن» منتقد ادبی اهل آمریکا نشست و به سوالاتش پاسخ داد.

فریمن اولین سوال خود را این‌گونه مطرح کرد: اگر خانه‌تان در حال سوختن باشد، اول همسرت را نجات می‌دهی یا گربه‌ات را؟

موراکامی که 44 سال است با همسرش زندگی می‌کند و به همراه او در این نشست حضور پیدا کرده، در پاسخ گفت: اول گربه.

فریمن با لحنی طنزآلود به او گفت: راهی طولانی تا خانه دارید!

رمان‌نویس مطرح ژاپنی گربه‌اش را دوستی می‌داند که با او بزرگ شده. او در توضیح علاقه شدیدش به این حیوان گفت: پدر و مادرم اصلا مرا درک نمی‌کردند. من عاشق کتاب‌هایم هستم، عاشق موسیقی و گربه‌ام.

یکی از تماشاگران در این لحظه از او پرسید: آیا فکر می‌کنید گربه‌ها روح دارند؟ و موراکامی پاسخ داد: نه، فقط یک گربه است.

خالق «سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش» بیش‌تر درباره خانواده‌اش توضیح داد: والدین من هر دو معلم ادبیات ژاپنی بودند، بنابراین طبیعتا من از ادبیات ژاپن متنفر شدم. شروع کردم به خواندن ادبیات فرانسه و روسیه و رمان‌های کارآگاهی نویسندگان آمریکایی. همه‌جا بچه‌ها همان کاری را انجام می‌دهند که پدر و مادرشان دوست ندارند. آن‌ها زبان‌شان را سوراخ می‌کنند، موسیقی هیپ‌هاپ گوش می‌دهند و... آن‌چه من انجام دادم هم، نخواندن ادبیات ژاپن بود.

موراکامی یک روز عصر در سال‌های پایانی دهه 1970، وقتی در حال تماشای مسابقه بیسبال بود، به عرصه نویسندگی پا گذاشت. او در این‌باره اظهار کرد: اول نمی‌توانستم بنویسم. خیلی واژه‌ها و اصطلاحات را می‌دانستم، خیلی گیج شده بودم. نوشته‌هایم را به انگلیسی ترجمه می‌کردم و بعد دوباره به ژاپنی برمی‌گردانم. این‌طور بود که سبک ساده و شفافم را پیدا کردم.

به گزارش نیوزیلند هرالد، موراکامی سپس از محتوای داستان‌هایش صحبت کرد: در نقطه شروع نمی‌دانم هر یک از شخصیت‌ها چگونه خواهد بود. آن‌ها را در طول نگارش اثر کشف می‌کنم.

در یکی از داستان‌های او، قهرمان اصلی از زنی درخواست ازدواج می‌کند، زن دور روز برای پاسخ دادن فرصت می‌خواهد و بعد کتاب تمام می‌شود. مخاطبان اوکلندی به موراکامی التماس کردند که بگوید تصمیم آن زن چه خواهد بود، اما او در جواب گفت: نمی‌دانم!

این داستان‌نویس در پایان سخنانش افزود: من همیشه به دنبال نیمه پر لیوان هستم اما عجیب است که اکثر کارهای داستانی‌ام پایان خوشی ندارند. نمی‌دانم چرا. در خیلی از کتاب‌هایم، قهرمان داستان به دنبال چیزی است و در پایان هم به آن می‌رسد اما هدف آن چیزی نیست که او به دنبالش بوده. او سرخورده و غمگین می‌شود... در اکثر موارد، شخصیت اصلی در آشفتگی، تنها گذاشته می‌شود.

هاروکی موراکامی 66 ساله بیش‌تر کتاب‌هایش را به سبک سوررئال به نگارش درآورده‌ است و آثارش تاکنون به بیش از 50 زبان برگردانده شده‌اند. هر سال نام این نویسنده به عنوان یکی از نامزدهای نوبل ادبیات بر سر زبان‌ها می‌افتد، اما او هنوز موفق به کسب این افتخار نشده است.

از معروف‌ترین کتاب‌های موراکامی که یکی از مطرح‌ترین نویسندگان معاصر است می‌توان به «کافکا در کرانه»، «جنگل نروژی» و «1Q84» اشاره کرد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha