جواد مجابی میگوید: هنرمند ادیبی مانند سپانلو که چون روشنفکری ایراندوست و جهانمدار نگران دائمی سرنوشت کشور و ملت خود و ناظر اندیشناک وقایع جهانی باشد کم داریم.
ابن شاعر و منتقد در یادداشتی که در پی درگذشت سپانلو - شاعر، پژوهشگر و مترجم - نوشته و در اختیار ایسنا گذاشته نوشته است: «سپانلو شاعر، نویسنده و مترجم شهیر ایرانی ما را ترک کرد. غیبت ظاهری او، ورطهای پر از حسرت و افسوس در فضای ادبیات معاصر پدید آورد که دلهای ما در آن گریان است. هنرمندان فراوانی داریم و روشنفکرانی چند بین ما هستند اما هنرمند ادیبی مانند سپانلو که چون روشنفکری ایراندوست و جهانمدار نگران دائمی سرنوشت کشور و ملت خود و ناظر اندیشناک وقایع جهانی باشد کم داریم و این اندکشماران را چنان که شایسته شان آنهاست قدر ندانستهایم. هنرمند و روشنفکری همهسونگر که با شناخت عمیق خود از تاریخ و ادبیات ایران و آشنایی گستردهاش با ادبیات مدرن جهان، در گرانیگاه تجدد جهانی ایستاده بود و در سراسر عمر پرتکاپویش دمی از اندیشیدن و نوشتن بازنماند و در ماجراهای اجتماعی و فرهنگی عصرش با پویایی و دلآگاهی کمنظیرش شرکت جست و سهمی تاثیرگذار داشت. او از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران در دهه 40 بود و از نخستین روزهای همین دهه تا آخرین روزهای عمرش در قلب نیم قرن تلاش نوآورانه شعر معاصر تپشی پراضطراب و امید داشت.
شاعر تهران اینک در خاک پذیرای سرزمین محبوبش آرمیده است و شعرهایش نفس به نفس در دهان و خاطرههای ما میچرخد و او را در همه جای این وطن که چه زیبا و پراندوه تصویر کرده بود به یاد دوستدارانش میآورد.»
به گزارش ایسنا، محمدعلی سپانلو که به «شاعر تهران» معروف بود متولد 29 آبانماه سال 1319 در تهران بود. «رگبارها»، «پیادهروها»، «سندباد غایب»، «هجوم»، «نبض وطنم را میگیرم»، «خانمزمان»، «تبعید در وطن»، «ساعت امید»، «خیابانها، بیابانها»، «فیروزه در غبار»، «پاییز در بزرگراه»، «ژالیزیانا»، «کاشف از یادرفتهها» و «قایقسواری در تهران» از مجموعه شعرهای این شاعرند.
همچنین ترجمه «آنها به اسبها شلیک میکنند» نوشته هوراس مککوی، «مقلدها» نوشته گراهام گرین، «شهربندان» و «عادلها» نوشته آلبر کامو، «کودکی یک رییس» نوشته ژان پل سارتر، «دهلیز و پلکان» شعرهای یانیس ریتسوس و «گیوم آپولینر در آیینه آثارش» - شعرها و زندگینامه گیوم آپولینر - از دیگر آثار منتشرشده او هستند.
سپانلو که در سالهای دور تجربه حضور در فیلمهای «آرامش در حضور دیگران» (ناصر تقوایی / 1351)، «ستارخان» (علی حاتمی / 1351) و «شناسایی» (محمدرضا اعلامی / 1366) را داشت در سال 1380 هم در فیلم «رخساره» امیر قویدل به ایفای نقش پرداخت.
محمدعلی سپانلو شاعری است که در سال 1347 و یک ماه بعد از اولین حمله اسراییل به فلسطین، شعری در حمایت از فلسطینیها نوشت.
انتهای پیام
نظرات