• شنبه / ۲۲ آذر ۱۳۹۳ / ۰۰:۱۳
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 93092212786
  • خبرنگار : 71408

کاش فیلمسازان هم پیاده با دوربین به کربلا می‌رفتند

کاش فیلمسازان هم پیاده با دوربین به کربلا می‌رفتند

اگرچه لیست کردن فیلم‌های سینمایی که به حماسه حسینی پرداخته‌اند، تنها به انگشتان دو دست نیاز دارد اما مستندسازان زیادی تاکنون تلاش کرده‌اند که کارنامه‌ی کاری خود را به این «عطر دل‌ربا» بیارایند؛ مانند فیلمسازان جوانی که امسال پیاده‌روی عظیم اربعین را در قاب دوربین‌شان ثبت می‌کنند و در سال‌های آینده آن را به‌عنوان سند افتخار و اقتدار شیعیان به نسل‌های بعد نمایش می‌دهند.

اگرچه لیست کردن فیلم‌های سینمایی که به حماسه حسینی پرداخته‌اند، تنها به انگشتان دو دست نیاز دارد اما مستندسازان زیادی تاکنون تلاش کرده‌اند که کارنامه‌ی کاری خود را به این «عطر دل‌ربا» بیارایند؛ مانند فیلمسازان جوانی که امسال پیاده‌روی عظیم اربعین را در قاب دوربین‌شان ثبت می‌کنند و در سال‌های آینده آن را به‌عنوان سند افتخار و اقتدار شیعیان به نسل‌های بعد نمایش می‌دهند.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا، هنگامی که می‌خواهی فیلم‌های سینمایی را که به نوعی به عظمت واقعه عاشورا می‌پردازند لیست کنی، انگشتان دو دست هم کفایت می‌کند، چراکه تاکنون معدود فیلم‌هایی در این‌باره ساخته شده است.

به همین دلیل وقتی قرار است از بضاعت سینمای ایران از واقعه عاشورا گزارشی بنویسی، ناخودآگاه «روز واقعه»، «سفیر» و این اواخر «رستاخیز» به ذهن می‌آید و اگر خیلی تلاش کنی، «افق»، «دل‌شکسته»، «شب دهم»، «عصر روز دهم»، «من و زیبا»، «دست‌های خالی»، «بال‌های سپید» را هم به یاد می‌آوری که به نوعی در لایه‌های داستانی‌شان، به حماسه حسینی اشاره می‌کنند.

اما این روزها که پیاده‌روی تاریخی اربعین به اوج شکوه خود رسیده و زیباترین عکس‌ها و تصاویر مستند از آن در قاب تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی روایت می‌شود، شاید بتوان خیلی جدی‌تر به این پرسش رسید که چرا سینما و تلویزیون ایران به صورت سیستماتیک در این زمینه کم‌کار کرده است؟

البته در این میان، کم نیستند مستندسازان و فیلمسازان جوان عاشقی که همین امسال دوربین به دست، پیاده به مسیر نجف و کربلا پا گذاشتند تا همراه با خیل عظیم پیاده‌رو‌های اربعین، تصاویر و فیلم‌هایی درخور تحسین را ثبت کنند.

اما به هر صورت، به نظر می‌رسد امسال که پیاده‌روی اربعین شور و حال ویژه‌ای داشت و به نوعی قدرت‌نمایی شیعیان در قبلا گروهک تروریستی داعش بود، شایسته بود که علاوه بر انجمن سینمای جوانان ایران که چندین گروه را برای ثبت تصاویر پیاده‌روی کربلا به مرز شلمچه، نجف و کربلا فرستاده است (علاوه بر گروه‌های شخصیِ فیلمساز که خود به این اقدام مبادرت کرده‌اند)، گروه‌های دیگری از فیلمسازان هم برای این سفر مهم سازماند‌دهی می‌شدند تا شاید سینمای ایران نیز از این اتفاق بزرگ، بی‌دستاورد نماند.

به هر حال، باز هم چاره‌ای نیست که مانند هر سال ابراز امیدواری کنیم که سال آینده حداقل اثری درخور توجه درباره واقعه عظیم عاشورا و یا پیاده‌روی اربعین ساخته شود و فعلا چاره‌ای نیست تا برای گزارش‌های فعلی به خاطرات فیلم‌های معدود ساخته شده، اکتفا کنیم.

آنچه در زیر می‌خوانید، بخشی از فیلمنامه فیلم سینمایی «عصر روز دهم» به کارگردانی مجتبی راعی است که در بین‌الحرمین ماجرای طواریج را روایت می‌کند؛ عزاداری خالصانه‌ای که در این فیلم سینمایی روایت شده و حال و هوای خاصی دارد:

(روز‌؛ خارجی‌؛ بین الحرمین و اطراف)

دسته‌های مختلف عزاداری با زبان‌های مختلف در حال ورود به بین الحرمین

تصویر حرم امام حسین(ع)

تصویر بین الحرمین

تصویر حرم حضرت اباالفضل (ع)

تصویر دو دست بریده فلزی به رنگ سرخ که به بالای پرچم سبزی بسته است و مردم به آنها چیزی گره می‌زنند و حاجت می‌طلبند.

مادر عراقی چای می‌دهد و دائم تکرار می‌کند

«ام الرحمه: چای ابوعلی؛ چای ابوعلی»

مادر ایرانی به اتفاق دخترش مریم شیرازی و دکتر تجلائی و هاشم و نیز تبارک و حاجی غفور وارد این جمعیت عظیم می‌شود.

پلانهای مختلفی از شور و حرارت عزاداران

مادر ایرانی و بقیه به همه جا چشم می‌دوانند ولی به جز عزاداران چیزی نمی‌بینند در عین حال مادر ایرانی مریض است و دخترش در رفتن به او کمک می‌کند.

تصویر دسته‌ای کبوتر که بر سیم برقی نشسته‌اند و ناگهان با شنیدن صدای غریو دسته عزاداران طواریج‌؛‌ پرواز می‌کنند.

طلایه دسته طواریج سروپا برهنه وارد حرم امام حسین(ع) می‌شوند و شوری غیر قابل وصف برپا می‌کنند. از در دیگر حرم امام حسین (ع) وارد بین الحرمین می‌شوند و

قیامتی بر پا می‌کنند‌؛ برسر وسینه زنان به سمت حرم حضرت اباالفضل (ع) می‌روند.

حرکت پرچم‌هایشان شوری غیر قابل وصف به آن‌ها بخشیده‌؛ مادر عراقی چای خود را تمام کرده و محو تماشای این قیامت شده.

مادر ایرانی که تحت تاثیر این شور دردش را فراموش کرده خودش براه می‌افتد و بقیه بدنبالش. ناگهان هاشم دو دست بریده فلزی قرمز رنگ را بر سر پرچم سبز می‌بیند.

هاشم:اوناهاش؛اوناهاش

هاشم و بقیه به سمت او می‌روند‌؛ به او می‌رسند و مادر ایرانی به او چشم می‌دوزد.

مادر عراقی نگاهی را روی خودش احساس می‌کند و بر می‌گردد و چشمش به چشمان مادر ایرانی که پر از رنج و درد است‌؛ می‌افتد. در چشمان مادر ایرانی هیچ اثری از کینه دیده نمی‌شود.

آنها به هم می‌نگرند و مادر عراقی بیشتر از آنکه از حضور هاشم و مریم و بقیه که قبلا آنها را دیده بشناسد؛‌ مادر ایرانی را از نگاهش می‌شناسد بدنش به لرزه می‌افتد و نمی‌تواند نگاه مادر ایرانی را تحمل کند آرام آرام عقب می‌رود و خود را لای جمعیت گم می‌کند.

مادر ایرانی نمی‌تواند روی پایش بایستد خود را به همان دودست بریده فلزی می‌رساند و میله پرچم سبز را می‌گیرد که نیفتد.

مادر ایرانی:‌یا اباالفضل؛ یا اباالفضل!»

به گزارش ایسنا، توضیح آنکه «طواریج»، رسمی قدیمی است که در عصر روز عاشورا حدود چند میلیون عزادار از تمام قشرها در آن شرکت می‌کنند. علما، روشنفکران، مردم عادی هروله‌کنان و بر سروسینه زنان برای یادآوری حادثه عاشورا به سمت مرقد حسینی می‌دوند و ذکر می‌گویند. این مراسم از نام روستا و قبیله‌ای در نزدیکی کربلا گرفته شده است. اهالی این روستا در زمان حسین بن علی (ع) در واقعه کربلا می‌خواسته‌اند به یاری ایشان بروند.

بعد از نماز ظهر، زمانی که آماده حرکت برای کمک به امام (ع) بودند، پیکی می‌آید و می‌گوید: به چه کسی می‌خواهید کمک کنید؛ همه را کشتند. تمام اهالی ده راه می‌افتند به طرف صحرای کربلا، جایی که امام حسین (ع) و یارانش کشته شده بودند. از آن سال به بعد، سایر شیعیان عراق هم به آن روستا می‌روند و از آنجا تا کربلا را می‌دوند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha