مجید قیصری به برخی مسائل درباره جایزه ادبی جلال آل احمد پاسخ داد.
به گزارش ایسنا، هفتمین جایزه ادبی جلال آل احمد هفته گذشته برگزیدگانش را در بخشهای چهارگانه شناخت. در این میان تنها بخشی که اثر برگزیدهای را معرفی نکرد مجموعه داستان بود. هیات داوران این بخش مجموعه داستان «رازهای سانتیمتری» نوشته مردعلی مرادی را به عنوان اثر شایسته تقدیر معرفی کرد. پیش از اعلام رای داوران، برخی رسانهها هم به بررسی پنج اثر نامزد دریافت هفتمین جایزه جلال در گروه مجموعه داستان پرداختند و البته نقدهای تندی هم درباره برخی از این آثار منتشر شد. اینکه چرا گرانترین جایزه ادبی کشور در بخش مجموعه داستان برگزیده نداشت، معیار انتخاب داوران برای اثر شایسته تقدیر چه بود، چرا داوران این بخش در آیین پایانی جایزه جلال غایب بودند، و دلیل اظهارنظرهای تند درباره آثار برخی نامزدها چه بود، سوالاتی بود که برای علاقهمندان به داستان کوتاه و مخاطبان این بخش پیش آمد. با گذشت چند روز از مشخص شدن برگزیدگان جایزه جلال، گفتوگویی با مجید قیصری، یکی از داوران گروه مجموعه داستان، انجام شده است. قیصری که از نویسندگان شناختهشده حوزه ادبیات دفاع مقدس است ضمن پاسخ دادن به برخی ابهامها از ماجرای انصرافش از جایزه جلال در یکی از دورهها هم صحبت کرد.
- هفتمین جایزه جلال هم برگزیدگانش را در تالار وحدت شناخت، اما غیر از ابوتراب خسروی که کتابش برگزیده بخش رمان شده بود، شما و جواد جزینی، دیگر داوران این بخش، در مراسم اختتامیه غایب بودید. این غیبت دلیل خاصی داشت؟
- خیر، دلیل خاصی نداشت. من و آقای جزینی روز پیش از برگزاری مراسم اختتامیه برای حضور در جلسه نقد کتابی به اراک رفته بودیم. بعد از بازگشت هم سردرد شدیدی داشتم و واقعاً قادر به حضور در آیین اختتامیه نبودم.
- بخش مجموعه داستان تنها بخشی بود که برگزیده نداشت و تنها «رازهای سانتیمتری» در این گروه شایسته تقدیر شناخته شد. معیار انتخابتان برای این اثر چه بود؟
- داستانهای کتاب «رازهای سانتیمتری» نشان میدهد نویسنده این کتاب نسبت به دیگر نویسندگان حاضر در بخش پایانی، تجربه زیستی بالاتری داشته است. وقتی توصیف محیطهای کارگری را در این کتاب میخوانید متوجه این موضوع میشوید که نویسنده قطعاً تجربه زندگی در طبقه کارگر را داشته است. به نظر من استفاده از تجربه زیستی دلیل ممتاز بودن این کتاب در مرحله نهایی بود.
- اگر نویسنده به تجربههای زیستیاش تکیه کند، پس او نباید درباره خیلی از موضوعات بنویسد. مثلاً نویسنده مرد نباید شخصیت یک زن را خلق کند و برعکس. با این حساب بازهم تجربه زیستی را معیار امتیازدهی به داستانها میدانید؟
- من نگفتم نویسنده نباید به تخیل متکی باشد. همینطور نگفتم تجربه زیستی شرط نویسندگی است. حرف من این است اگر یک نویسنده در نوشتن داستانهایش از تجربههای زیستیاش بهره بگیرد، اثر باورپذیرتری خلق میکند. کتاب «رازهای سانتیمتری» هم از این نظر وضعیت بهتری نسبت به دیگر آثار رسیده به بخش پایانی جایزه جلال داشت.
- به نظر شما بهتر نبود وقتی مشخص شد بخش مجموعه داستان برگزیدهای ندارد، به جای یک کتاب از دو کتاب در این بخش تقدیر شود؟
- اگر به ما بود که دوست داشتیم هر پنج کتاب شایسته تقدیر شوند. البته ما پیشنهاد تقدیر از دو کتاب را هم به هیات علمی دادیم اما گویا مطابق آییننامه جایزه جلال چنین چیزی مقدور نبود و تنها میتوانستیم یک کتاب را شایسته تقدیر معرفی کنیم.
- اما در آییننامه جایزه جلال نیامده که نمیتوان از دو اثر تقدیر کرد.
- ببینید در همان آییننامه تصریح شده است تصمیمگیری نهایی درباره تعداد برگزیدگان برعهده هیات علمی است. ما هم پیشنهاد تقدیر از دو اثر را به هیات علمی تسلیم کردیم اما با این خواسته ما موافقت نشد.
- به نظر میرسد برای معرفی کتاب شایسته تقدیر کار مشکلی داشتید.
- بله، رقابت بین آثار بسیار نزدیک بود. من به هر پنج نویسنده برای رسیدن کتابشان به این مرحله تبریک میگویم و باید بگویم نمره همه کتابها 18 بود و نمره «رازهای سانتیمتری» 18 و نیم.
- سال 1388 شما همراه قباد آذرآیین و مصطفی مستور از حضور در جایزه جلال آل احمد انصراف دادید و حالا به عنوان داور این جایزه قضاوت کردید. ممکن است از انصرافتان در آن سال بگویید؟
- بله، انصراف من در سال 88 دو دلیل عمده داشت. راستش علاقهای به برگزیده شدن در جایزه آن سال نداشتم و نمیخواستم با مقامات سابق عکس یادگاری بگیرم. ضمن اینکه من اصلاً شیوه داوری آن دوره را قبول نداشتم. البته این را هم باید بگویم که داوران آن سال از دوستان خوب من به حساب میآیند و مشکلی با آنها نداشتم و حرفم روی نحوه قضاوت بود.
- ممکن است کمی بیشتر درباره ایرادهای نحوه قضاوت آن دوره بگویید؟
- ببینید وقتی کتابی مثل «جاده جنگ» برگزیده این جشنواره میشود، این نحوه قضاوت ناخواسته زیر سوال میرود. هیات داوران وقت جایزه جلال باید درباره انتخاب کتاب «جاده جنگ» به عنوان برگزیده جایزه جلال به افکار عمومی جواب بدهد. به هرحال جایزه گرفتن در آن شرایط برای من افتخاری نداشت.
- به امروز برگردیم. گویا پنج کتابی که به دور نهایی هفتمین جایزه جلال رسیدند، به دور نیمه پایانی جایزه هفت اقلیم هم راه پیدا کردهاند.
- بله این جای خوشحالی است. من قبلاً هم گفته بودم دست کم یکی از این پنج کتاب در دیگر جوایز هم مطرح میشود و موفقیت این آثار در جشنوارههای دیگر، حقانیت و سلامت قضاوت در جایزه جلال را مشخص میکند. همیشه بین جوایز دولتی و جوایز خصوصی اختلاف وجود داشت و حالا با استناد به این نتایج میتوانم بگویم نگاه مردم و دولت به هم نزدیک شده است.
- بین نویسندگان حاضر در دور نهایی بخش مجموعه داستان نام دو نویسنده جوان به چشم میخورد. به نظر شما موفقیت آنها و دیگر نویسندگان جوان میتواند آینده ادبیات داستانی ایران را تضمین کند؟
- انشاءالله که اینطور میشود. البته من هنگام قضاوت اصلاً به سن نویسندگان توجه نداشتم و همه تمرکزم روی متن داستانها بود اما من از این نویسندهها به دلیل اعتماد به نفسشان برای حضور در تالار وحدت تبریک میگویم. این جوانها هرگز در دوران قبل دیده نمیشدند و این باعث ناراحتی بود.
- اعلام نامزدهای بخش نهایی جایزه جلال حاشیههایی هم در پی داشت. نکته جالب اینکه از هر دو طیف فکری به این جایزه حمله شد.
- همیشه همینطور است. هروقت بخواهیم فضایی را بشکنیم و از آن عبور کنیم از هر دو طرف اخراجی داریم! وقتی میخواهی فضا را معتدل کنی، برخی روشنفکران این تعادل را برنمیتابند. این موضوع درباره تندروهای گروه مقابل روشنفکران هم صدق میکند.
- در یکی از این اظهارنظرها حمله شدیدی به برخی داستانها شد. برای نمونه به میثم کیانی برای نوشتن داستان «شبیخون» از مجموعه داستان «دوربرگردان» اتهام اهانت زده شد. از آنجا که شما نویسنده سرشناسی در حوزه دفاع مقدس به حساب میآیید، این اظهارنظر را چگونه ارزیابی میکنید؟
- بله، متاسفانه در جریان این موضوع قرار گرفتم. من یک سوال از کسانی که داستان کیانی را توهین به مقام شهدا میدانند، دارم. نویسنده کجای داستان ادعا کرده شخصیت اثرش «شهید» است؟ نویسنده داستان سربازی را روایت میکند که در لحظات آخر عمرش یاد خانوادهاش افتاده است و هرگز نگفته شخصیت داستانش شهید است. نه، این اظهارنظرها بیشتر از اینکه فنی باشد، افراطی است. شک نکنید اگر این داستان جسارت به مقام والای شهدا بود، ما هم از خواندنش میرنجیدیم اما «شبیخون» اینطور نبود.
- آقای قیصری، شما نماینده ادبیات داستانی ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت بودید. به نظر شما ادبیات داستانی دفاع مقدس ایران میتواند با ترجمه به زبانهای دیگر افق تازهای برای خود ترسیم کند؟
- ببینید اصلاً بردن ادبیات جنگ به آلمان، کشوری که جامعهاش از جنگ و ادبیاتش فراریاند، سودی برای ما ندارد. هنوز زخمهای شکست جنگ جهانی دوم، جامعه آلمان را رها نکرده است و مردم این کشور میکوشند این اتفاق را فراموش کنند. معتقدم دستکم باید آلمان را برای صدور ادبیات جنگمان فراموش کنیم.
به گزارش ایسنا، «در هوای گرگ و میش» اثر محسن عباسی، «سرطان جن» رامبد خانلری و «گرمازدگی» اثر فرشته احمدی دیگر نامزدهای بخش داستان کوتاه هفتمین جایزه جلال در کنار «دوربرگردان» اثر میثم کیانی و «رازهای سانتیمتری» اثر مردعلی مرادی بودند که کتاب آخر شایسته تقدیر معرفی شد.
انتهای پیام
نظرات