در ادامه بررسی دیدگاههای چند تن از اندیشمندان معاصر ایرانی پیرامون موضوع قیام امام حسین(ع)، به بررسی نظرات مرحوم شریعتی میپردازیم.
دکتر علی شریعتی، از متفکران معاصر ایران که در راه بهبود وضعیت جامعه خویش و مبازرات پیش از انقلاب از اندیشمندان تاثیرگذار تاریخ معاصر ایران است، در آن برهه از تاریخ کشورمان، از موضوع قیام امام حسین(ع) و عاشورا استفادههای بسیاری کرد.
به گزاش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، مرحوم شریعتی در آثارش نسبت به برخی از شخصیتهای تاریخ صدر اسلام ارادت و نگاه ویژهای داشت، شخصیتهایی چون سلمان، ابوذر، حضرت فاطمه(س) و... . همچنین میتوان توجه او را به حرکت امام حسین(ع) و در پی آن حضرت زینب(س) در بسیاری از آثارش دید. مرحوم شریعتی با هنرمندی و مهارت خود، چه در بیان و چه در نویسندگی از ویژگیهای حسین بن علی(ع) و حضرت زینب(س)، در ارتباط با موضوعات زمانه خویش استفاده کرد.
شریعتی جدا از کتاب «حسین وارث آدم» که با نثری ادیبانه به شرح حادثه و قیام امام حسین(ع) میپردازد، در برخی دیگر از آثارش که شامل مجموعه گفتارهایش میشود، به بررسی عاشورا میپردازد. وی در مقدمه کتاب « تشیع علوی و تشیع صفوی»، حسین علیه السلام را «شاهد همه شهیدان ظلم در تاریخ، وارث همه پیشوایان آزادی و برابری و حق طلبی از آدم تا خود، تا همیشه، رسول شهادت، مظهر خون انقلاب» میداند. (تشیع علوی و تشیع صفوی، ص4)
شریعتی حرکت امام را در راستای رسوا کردن نظام ظالم حاکم بر جامعه اسلامی میداند و برای: « رسوا کردن نظام حاکم که خود را وارث سنت رسول مینماید و اثبات اینکه وارث جلادان و قاتلان ذریه رسول و برای نشان دادن راه کار، پاسخ گفتن به این پرسش همیشگی که: چه باید کرد؟ و تعیین شکل مبارزه با حکومت جور و سرپیچی از بیعت ظلم و طرح تسلسل پیوسته تاریخ و اعلام جنگ انقطاع ناپذیر میان «وارثان آدم» و « وارثان ابلیس» و تعلیم این واقعیت جاری که اسلام حاضر، اسلام قاتل است، در جامعه «سنت»، و اسلام راستین، اسلام غایب است، در ردای سرخ شهادت... » (تشیع علوی و تشیع صفوی، ص6 و7)
مرحوم شریعتی در جای دیگری از همین کتاب، از اینکه با نگاهی معجزهآسا و مرموز و غیبی به امام حسین(ع) بپردازیم گلایه میکند و انتظاری دیگر از یک شیعه علوی دارد: « اما یک شیعه علوی میداند که خاک حسین(ع)، با خاکهای دیگر فرقی ندارد، نیرویی، معجزهای، مانایی، روحی، خاصیت مرموز غیبی و اثر شیمیایی اسرار آمیز و خصوصیت ذاتی و جنسی غیر طبیعی در آن نیست. خاک است، اما همین خاک، با یک شیعه علوی، با یک روح حسینی، با یک انسان کربلایی، آری، یک انسان کربلایی، انسانی که مرد عقیده و جهاد است، انسانی که میفهمد شهادت چیست؟ میداند که آزادگی بشری که حسین آن را در کنار دین یاد میکند یعنی چه؟ میداند کربلا صحنه یک مصیبت، یک حادثه غم انگیز نیست، ابزار گریه و سینه و نوحه و غش و ضعفهای تکراری همه ساله و همه عمر نیست، یک مدرسه است، یک مکتب است، آرمگاه نیست، دانشگاه است، قبرستان نیست، تمدن است و آبادی و خرمی و سرزمین حیات و عشق و حرکت و مسئولیت و شجاعت و آگاهی،...» (تشیع علوی و تشیع صفوی، ص282 و283)
به گزارش ایسنا، شریعتی در کتاب دیگرش با عنوان «شیعه» که در جلد 7 از مجموعه آثار وی به چاپ رسیده و شامل سخنرانیهایش در تالار ارشاد است، به بحث آزادی و انسانیت در حرکت امام حسین میپردازد، در سخنرانی آبان ماه سال 1351 در تالار ارشاد آمده است: « امام معصوم حرکت آفرینی همچون حسین(ع) - که در هرجایی که حتی نامی از اسلام هم شنیده نشده اما بویی از انسانیت و آزادی هست، عزیزترین، زیباترین و پاکترین مظهر آزادی و انسانیت شناخته میشود...» (شیعه، ص59)
در جای دیگری از کتاب، آن مرحوم به قیام امام حسین(ع) به عنوان انجام فریضه «امر به معروف و نهی از منکر»مینگرد. شریعتی ابتدا گلایه میکند از کسانی که «خواستهاند امر به معروف و نهی از منکر را در اسلام، در همین مبارزه با یک عرق خور و ... تصور کنند» و درباره قیام امام حسین مینویسد: « امام حسین را ببین که دامنه این حکم را تا کجا گسترده است و تا چه حدی میفهمد و میفهماند.»(تشیع، ص53)
مرحوم شریعتی بر این باور بود که امام حسین یارای مقابله نظامی با یزید را نداشت و از همین رو در جایی دیگر دوباره به این امر اشاره میکند که هدف امام رسوا ساختن چهره ظلم بود: « امام حسین استراتژی «انقلاب خون» را انتخاب میکند برای رسوا ساختن دشمن در دوره نتوانستن، نه به خاطر پیروزی نظامی بر او... چرا که قدرت نظامی چنین کاری را نداشت» (تشیع،114)
به گزارش ایسنا، اوج نگاه و توجه شریعتی را میتوان در کتاب «حسین وارث آدم» او دید که گویای نگاه ویژه او به آن حرکت امام بود. شریعتی این بار از امام به عنوان یک سیاسمتدار یاد میکند: « حسین سیاستمداری نیست که به خاطر شراب خواری و سگ بازی یزید، با او درگیری کرده باشد و این «حادثه غم انگیز» اتفاق افتاده باشد! او وارث پرچم سرخی است که از آدم، همچنان دست به دست بر سر دست انسانیت میگردد و اکنون به دست او رسیده است... و او این پرچم را دست به دست، به همه راهبران مردم و همه آزادگان عدالت خواه در تاریخ بشریت سپرده است...»( حسین وارث آدم، 14)
به گزارش ایسنا، این چند کلام از آراء دکتر شریعتی پاسخگوی شناخت دیدگاه وی در مورد عاشورا نیست و در این گزارش، همچون گزارشهای پیشین با هدف آشنایی مخاطبان تهیه شده است.
در این گزارش از آثار زیر استفاده شده است:
«حسین وارث آدم»، علی شریعتی، چاپ پنجم، 1371، بی جا.
«تشیع علوی و تشیع صفوی»، علی شریعتی، بی تا، بی جا.
«شیعه»، علی شریعتی مجموعه آثار، ج7، چاپ اول، تهران، 1358.
گزارش از فرهاد حاجری، خبرنگار ایسنا
انتهای پیام
نظرات