محمد طارمی میگوید، امیدوارم یک روز طوری شود که به جای اینکه هنرمندان برای آمدن به رادیو ناز کنند، ما برای آنها ناز کنیم. پرستیژ رادیو باید به گونهای باشد که هنرمندان آرزویشان این باشد که به رادیو بیایند و جایگاه ما آنقدر رفیع باشد که بتوانیم آدمها را انتخاب کنیم و از بهترینها برای حضور در رادیو دعوت کنیم.
این برنامهساز پیشکسوت رادیو در گفتوگو با خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، دربارهی علت کوچ هنرمندان رادیو به تلویزیون گفت: مقداری از این مسئله به این موضوع برمیگردد که همه میخواهند زود صاحب مقام شوند؛ مثلا فوری به یک گوینده خوب تبدیل شوند و عجله دارند که خیلی زود به مراحل دیگر برسند. در این تعجیل، مسیری تحت عنوان تلویزیون پیدا میشود که هم درآمد خوبی دارد و هم چون یک رسانه دیداری است، بعضی فکر میکنند وقتی مردم آنها را در تلویزیون ببینند، بیشتر دیده میشوند. به همین دلیل است که اقبال برخی به تلویزیون بیشتر است.
او در ادامه اظهار کرد: اگر این افراد کمی تأمل و تفکر کنند، رادیو را از تلویزیون از نظرهای مختلف قویتر میبینند. اگر کسی در رادیو بماند، کم کم مراحل را طی میکند و به رشد و بالندگی میرسد. خیلی از کسانی که به تلویزیون رفتهاند، از نیروهای درجه یک رادیو بودهاند که در تلویزیون هم موفق شدهاند، اما بعضی از نیروهای جوان به تلویزیون میروند، چون فکر میکنند در تلویزیون میتوانند زودتر موفق شوند، ولی شش ماه یا یک سال در تلویزیون میمانند و بعد که کارشان قطع میشود، از یک سو دچار مشکلات روحی میشوند و از سوی دیگر چون به مرحله دیگری رفتهاند، ممکن است نتوانند دوباره به رادیو برگردند؛ این مسائل باید آسیبشناسی شوند.
طارمی همچنین اظهار کرد: آسیب عمدهای که الآن در بین جوانان دیده میشود این است که زود میخواهند به مقصود برسند. قدیمیها وقتی در جوانی میخواستند کار را شروع کنند، ماهها فقط به کار دیگران توجه میکردند و حتی گاهی سالها صبر میکردند که ببینند گویندهها چگونه کار میکنند و خرد خرد رشد میکردند. در نتیجه آدمهای قوی و محکمی میشدند، اما الآن جوانها فکر میکنند تلویزیون میتواند خیلی سریع رشدشان بدهد، ولی بعد از مدتی سرخورده میشوند.
این برنامهساز رادیو سپس اضافه کرد: من خودم 10 سال مجری «سیمای خانواده» بودم. پیش از من آقای شجاعی مهر و خانم بیدمشکی در این برنامه گوینده بودم. در رادیو هم فعالیت میکردم. من سعی کردم هر دو را نگه دارم و پلهای پشت سرم را خراب نکردم. خیلیها پلهای پشت سرشان را خراب میکنند. من در تلویزیون تهیهکننده «مسابقه شعر جوان» هم بودم که عبدالجبار کاکایی مجری آن بود. اما بعد از مدتی احساس کردم کار در تلویزیون کافی است و مجددا به رادیو رفتم و در رادیو بازنشسته شدم. نگاه من یک نگاه تجربی بود و فکر میکردم باید استودیوی تلویزیونی را هم تجربه کنم.
طارمی در ادامه درباره میزان دستمزدهای نیروهای رادیویی و تأثیر آن بر ترک این رسانه گفت: مسائل مالی وجود دارد. در این باره همیشه این گله وجود دارد که چرا رادیو اینطور است و تلویزیون آنطور. من فکر میکنم بهتر است ما به خود بقبولانیم که رادیو و تلویزیون با هم متفاوتند و تلویزیون مخارج بیشتری دارد. یک نویسنده زحمت زیادی میکشد که کتابی بنویسد، اما در نهایت چه چیزی به دست میآورد؟ فقط نامش به عنوان نویسنده باقی میماند. در کار رادیو هم تألیف بسیار قویتر است، اما پولی در آن نیست. همانطور که در نویسندگی و مطبوعات هم پول زیادی نیست. ما رادیوییها با تلویزیون، همسایه دیوار به دیواریم. به همین دلیل همیشه فضای گله بوده و هست، ولی به هر حال کار رادیو پرمحتواتر و ماندگارتر است؛ البته من تلویزیون را هم تجربه کردهام و درآمد خوبی هم از آن گرفتهام. هر چند یکسری از درآمدهایم نیز از اجرای سالنی بوده است، ولی رادیو را بیشتر دوست دارم.
او سپس درباره وضعیت فعلی درآمدهای رادیو گفت: اتفاقا الآن برآوردهای رادیو نسبت به سالهای گذشته خوب شده است، اما تورم هم هست. تلویزیون هم گرفتاریهای خودش را دارد. در پرداخت دستمزدها گاهی تأخیر پیش میآید، اما در رادیو حداقل ماه به ماه همان پول کم را میگیریم. درآمد رادیو افزایش پیدا کرده، ولی کورسی که در تورم هست، باعث گرفتاری میشود.
او ادامه داد: من فکر میکنم باید واقعبینانه به قضیه نگاه کرد. ما واقعبینانه نگاه نمیکنیم. اگر کمی عمق نگاهمان بیشتر شود، بهتر به اطرافمان نگاه کنیم و مسیرمان را درست طی کنیم، موفق میشویم. جوانهای ما باید کمی در کار دقت کنند، عجول نباشند و روی محتواها بهتر کار کنند. موضوعات بسیاری وجود دارد که میتوان به آنها پرداخت، ولی ما معمولا بیشتر به موضوعاتی میپردازیم که دیگری آنها را پیدا کرده است. ما پختهخواریم؛ تا رسانهای با کارشناسی صحبت میکند، فورا آن کارشناس را در برنامههای خود دعوت میکنیم و زود میخواهیم کارمان را پیش ببریم.
این برنامهساز رادیو همچنین اظهار کرد: امیدوارم روزی طوری شود که به جای اینکه هنرمندان برای ما ناز کنند، ما برای آنها ناز کنیم. پرستیژ رادیو باید جوری باشد که هنرمندان آرزویشان این باشد که به رادیو بیایند و جایگاه ما آنقدر رفیع باشد که بتوانیم آدمها را انتخاب کنیم و از بهترینها برای حضور در رادیو دعوت کنیم. رادیو باید بهترینها را انتخاب کند. رادیو شنوندههای زیادی دارد و میتواند شنوندههای بیشتری هم داشته باشد.
انتهای پیام
نظرات